Skip to Content

گزارش از کانون اصلاح و تربیت استان یزد

سرنوشت هیچکس عوض نمی‌شود مگر با دستان خودش


زندگی در جامعه ای کلان در نگاه اول به گونه ای است که انگار روابط آدم ها از هم جداست و ارتباط ها تنها به کسانی مربوط می شود که با ما آشنا هستند و سر و کار دارند. اما در یک نگاه عمیق تر همۀ آدم ها با هم در ارتباط هستند. وقتی در خیابان کودکانی را می بینیم که سر چهار راه ها به دستفروشی یا پاک کردن شیشه اتومبیل ها مشغول هستند، ممکن است از آن کسانی باشیم که به خودمان بگوئیم، سرنوشت این بچه ها به ما ارتباط ندارد و بهتر است مسئول زندگی بچه های خودمان باشیم. یا اگر نوجوانی بزهکار را در صحنۀ اجتماع یا بر روی صفحه تلویزیون می بینیم باز با خودمان بگوئیم چقدر خوب که در خانوادۀ من از این قبیل نوجوانان نیست. در حالی که اگر آگاه و متعهد باشیم می دانیم جامعه از سلول هایی تشکیل شده است که جدا از هم نیستند. جامعه یک واحدِ به هم پیوسته است که آسیب هر بخشی از آن ، آسیب به همۀ بخش های دیگر است. بزهكاری كودكان و نوجوانان و روشهای خاص اصلاح و تربیت آنان با توجه به شرایط سنی و اجتماعی و علل و انگیزه های غالبا متفاوت بزهكاری در این قشر با سایر بزهكاران بزرگسال، موجب نگرش و توجه جرم شناسان و جامعه شناسان و مددكاران اكثر جوامع شده و در نهایت موجب گردید تمهیداتی جهت نگهداری و تربیت و تهذیب كودكان و نوجوانان مجرم با قوانین خاص در نظر گرفته شود. هدف قانونگذار از تمایز و جداسازی اینگونه بزهكاران توجه به واقعیتهای ملموس در جوامع شهری و تنگناهای ایجاد شده در مسیر زندگی افراد جامعه بخصوص كودكان و نوجوانان كه غالباً در اثر سوءاستفاده از ناآگاهی و عدم شناخت این قشر از قوانین و مقررات جاری و رشد عقلی و روانی می باشد . براین پایه و استدلالات موجه با جداسازی بزهكاران نوجوان از بزرگسالان، لزوم نگهداری و نظارت و تربیت و تهذیب و اصلاح و بازگشت آبرومندانه به جامعه از دغدغه های هرنوع جوامع مترقی محسوب و براین اساس كانون اصلاح و تربیت ایران نیز با كادری مجرب و آموزش دیده با اهداف بر شمرده فعالیت خود را آغاز نمود . برای آشنایی با محیط این گونه مراکز بر آن شدیم تا بازدیدی از کانون اصلاح و تربیت یزد داشته باشیم. شاید این اسم برای برخی از شما آشنا نباشد، چرا که با آن سر و کاری نداشته اید. ولی چه خوب است که بدانید اینجا محل ‌آموزش های فرهنگی – تربیتی بزهکاران زیر سن 18 سال می‌باشد. یعنی نوجوانی که بر اثر عدم آگاهی یا ارتکاب برخی جرائم روانه اینجا شده اند. شاید بعضی اینجا را زندان بدانند. اما تا از این مکان بازدیدی نداشته باشید تفاوتش را احساس نخواهید کرد. محیط آینجا با زندان فرق می کند. اینجا ساختارش طوری است که بچه‌ها احساس دلتنگی زیادی نمی‌کنند. حتی به بند‌های آنها خوابگاه می گویند. چرا که اصلاً شباهتی به زندان و بند ندارد. یک محیط بسیار زیبا، دارای خوابگاهی با تخت های بسیار قشنگ، کارگاه خیاطی، معرق کاری، نمازخانه و ... که در بسیاری از خانه های این کودکان یافت نمی شود. به نظر بعضی نباید این قدر این مکان زیبا باشد، چون آن نوجوان ممکن است دوباره جرمی را مرتکب شود تا به کانون باز گرد. ولی بعضی ها این عقیده را ندارند. آنها معتقدند چون این بچه‌ها در خانواده هایی بزرگ شده اند که برایشان اهمیتی قائل نبودند و یا شاید در فضایی عاری از مهر و محبت بزرگ شده اند. اکنون در فضایی قرار گرفته اند که کمبودهای آنها را جبران می کند و این در آموزش و اصلاح تربیت شان در آینده بسیار مؤثر و اثرگذار خواهد بود. بعضی از استعدادهای این نوجوانان در اینجا شکوفا می‌شود، مثلاً در رشته های قرآنی، معرق کاری، خیاطی، کارهای گروهی مثل گروه تواشیح، بچه ها خوش می درخشند و تازه راه خودشان را انتخاب می‌کنند. به پای درد دل آنها که می‌نشینیم، می‌فهمیم که بعضی از آنها به خاطر دوستان ناباب و عدم توجه و نظارت و ناآگاهی پدر و مادر ها کارشان به اینجا کشیده است. بچه هایی که اغلب به خاطر جرائمی مانند سرقت و مواد مخدر سر از این مکان در آورده اند. یکی از مربیان تربیتی کانون به ما می گوید وقتی مددجوی جدیدی به کانون می‌آید بنده به آنها می‌گویم هم خوش آمدید و هم تسلیت عرض می‌کنم. خوش‌آمدید بابت اینکه خدا را شکر کنید که دیگر گرفتار کارهای بدتر نشدید و در همان ابتدای نوجوانی فهمیدید که اگر مرتکب کار اشتباهی شوید عاقبتش رسوایی و بدنامی است و ختم به اینجا می‌شود. ولی تسلیتم به این دلیل است که از زندگیتان کمی بازماندید. اما می‌توانید گذشته تان را در اینجا جبران کنید و یک  انسان موفق بشوید. سرنوشت هیچکس عوض نمی‌شود مگر با دستان خودش. گزارشگر: قاسم پرهیزکار

زندگی در جامعه ای کلان در نگاه اول به گونه ای است که انگار روابط آدم ها از هم جداست و ارتباط ها تنها به کسانی مربوط می شود که با ما آشنا هستند و سر و کار دارند. اما در یک نگاه عمیق تر همۀ آدم ها با هم در ارتباط هستند. وقتی در خیابان کودکانی را می بینیم که سر چهار راه ها به دستفروشی یا پاک کردن شیشه اتومبیل ها مشغول هستند، ممکن است از آن کسانی باشیم که به خودمان بگوئیم، سرنوشت این بچه ها به ما ارتباط ندارد و بهتر است مسئول زندگی بچه های خودمان باشیم. یا اگر نوجوانی بزهکار را در صحنۀ اجتماع یا بر روی صفحه تلویزیون می بینیم باز با خودمان بگوئیم چقدر خوب که در خانوادۀ من از این قبیل نوجوانان نیست. در حالی که اگر آگاه و متعهد باشیم می دانیم جامعه از سلول هایی تشکیل شده است که جدا از هم نیستند. جامعه یک واحدِ به هم پیوسته است که آسیب هر بخشی از آن ، آسیب به همۀ بخش های دیگر است. IMG_3307 بزهكاری كودكان و نوجوانان و روشهای خاص اصلاح و تربیت آنان با توجه به شرایط سنی و اجتماعی و علل و انگیزه های غالبا متفاوت بزهكاری در این قشر با سایر بزهكاران بزرگسال، موجب نگرش و توجه جرم شناسان و جامعه شناسان و مددكاران اكثر جوامع شده و در نهایت موجب گردید تمهیداتی جهت نگهداری و تربیت و تهذیب كودكان و نوجوانان مجرم با قوانین خاص در نظر گرفته شود. هدف قانونگذار از تمایز و جداسازی اینگونه بزهكاران توجه به واقعیتهای ملموس در جوامع شهری و تنگناهای ایجاد شده در مسیر زندگی افراد جامعه بخصوص كودكان و نوجوانان كه غالباً در اثر سوءاستفاده از ناآگاهی و عدم شناخت این قشر از قوانین و مقررات جاری و رشد عقلی و روانی می باشد . IMG_3306 براین پایه و استدلالات موجه با جداسازی بزهكاران نوجوان از بزرگسالان، لزوم نگهداری و نظارت و تربیت و تهذیب و اصلاح و بازگشت آبرومندانه به جامعه از دغدغه های هرنوع جوامع مترقی محسوب و براین اساس كانون اصلاح و تربیت ایران نیز با كادری مجرب و آموزش دیده با اهداف بر شمرده فعالیت خود را آغاز نمود . برای آشنایی با محیط این گونه مراکز بر آن شدیم تا بازدیدی از کانون اصلاح و تربیت یزد داشته باشیم. IMG_3298 شاید این اسم برای برخی از شما آشنا نباشد، چرا که با آن سر و کاری نداشته اید. ولی چه خوب است که بدانید اینجا محل ‌آموزش های فرهنگی – تربیتی بزهکاران زیر سن 18 سال می‌باشد. یعنی نوجوانی که بر اثر عدم آگاهی یا ارتکاب برخی جرائم روانه اینجا شده اند. IMG_3304 شاید بعضی اینجا را زندان بدانند. اما تا از این مکان بازدیدی نداشته باشید تفاوتش را احساس نخواهید کرد. محیط آینجا با زندان فرق می کند. اینجا ساختارش طوری است که بچه‌ها احساس دلتنگی زیادی نمی‌کنند. حتی به بند‌های آنها خوابگاه می گویند. چرا که اصلاً شباهتی به زندان و بند ندارد. یک محیط بسیار زیبا، دارای خوابگاهی با تخت های بسیار قشنگ، کارگاه خیاطی، معرق کاری، نمازخانه و ... که در بسیاری از خانه های این کودکان یافت نمی شود. به نظر بعضی نباید این قدر این مکان زیبا باشد، چون آن نوجوان ممکن است دوباره جرمی را مرتکب شود تا به کانون باز گرد. ولی بعضی ها این عقیده را ندارند. آنها معتقدند چون این بچه‌ها در خانواده هایی بزرگ شده اند که برایشان اهمیتی قائل نبودند و یا شاید در فضایی عاری از مهر و محبت بزرگ شده اند. اکنون در فضایی قرار گرفته اند که کمبودهای آنها را جبران می کند و این در آموزش و اصلاح تربیت شان در آینده بسیار مؤثر و اثرگذار خواهد بود. بعضی از استعدادهای این نوجوانان در اینجا شکوفا می‌شود، مثلاً در رشته های قرآنی، معرق کاری، خیاطی، کارهای گروهی مثل گروه تواشیح، بچه ها خوش می درخشند و تازه راه خودشان را انتخاب می‌کنند. به پای درد دل آنها که می‌نشینیم، می‌فهمیم که بعضی از آنها به خاطر دوستان ناباب و عدم توجه و نظارت و ناآگاهی پدر و مادر ها کارشان به اینجا کشیده است. بچه هایی که اغلب به خاطر جرائمی مانند سرقت و مواد مخدر سر از این مکان در آورده اند. IMG_3294 یکی از مربیان تربیتی کانون به ما می گوید وقتی مددجوی جدیدی به کانون می‌آید بنده به آنها می‌گویم هم خوش آمدید و هم تسلیت عرض می‌کنم. خوش‌آمدید بابت اینکه خدا را شکر کنید که دیگر گرفتار کارهای بدتر نشدید و در همان ابتدای نوجوانی فهمیدید که اگر مرتکب کار اشتباهی شوید عاقبتش رسوایی و بدنامی است و ختم به اینجا می‌شود. ولی تسلیتم به این دلیل است که از زندگیتان کمی بازماندید. اما می‌توانید گذشته تان را در اینجا جبران کنید و یک  انسان موفق بشوید. سرنوشت هیچکس عوض نمی‌شود مگر با دستان خودش. IMG_3300 گزارشگر: قاسم پرهیزکار



Your Rating
Average (0 Votes)
The average rating is 0.0 stars out of 5.