کاش مسئولین استانی قدری بیشتر بجنبند!
عصر فرهنگ، برگزیده شدن حاج حسن دانش به عنوان نفر اول مسابقات بین المللی قران کریم، افتخاری برای جامعه فرهنگی و مذهبی دارالعباده یزد به ارمغان آورد. برای آشنایی بیشتر با این قاری ممتاز و جوان، پای صحبتهای او نشستیم و گفتگویی کردیم که شما را به خواندن آن دعوت میکنیم.
آقای دانش؛ مختصر و مفید خودتان را معرفی کنید.
من حسن دانش، متولد 10 تیر 1365 در محله شیخداد یزد هستم. خانوادهمان فضای معنوی و خوبی داشت و پدر و مادرم افراد بسیار معتقدی بودند و هستند. پدرم بقالی دارند و مادرم خانهدار هستند. ما سه پسر و یک دختر هستیم که من فرزند دوم خانواده هستم. تحصیلاتم هم سطح دو حوزه است.
فعالیت قرآنی شما از کی شروع شد؟
شروع فعالیتهای قرآنی من از کودکی و در 5 سالگی بود. من تلاوت قرآن را از ....
خانه خودمان شروع کردم. چون مادرم در محله جلسات قرآن برگزار میکردند و جلسهدار بودند. علاقه من به قرآن از همان روزها شروع شد. بعد از آن هم در جلسات قرآنی که در محله برگزار میشد، جلسهای بود که یکی از شهدا به نام «شهید محمدعلی کارگر» برگزار میکرد که همسایه روبرویی ما بودند. ایشان اسیر بودند و به میهن برگشتند و به دلیل جراحات دوران اسارت به شهادت رسیدند. جلسه قرآن ایشان در مسجد فاطمیه شیخداد برگزار میشد و بنده هم شرکت میکردم. اولین جایزهای هم که گرفتم از دست ایشان بود که یک حوله دستی بود و هنوز آن را دارم و یکی از بهترین جایزههای من است و برایم خیلی ارزشمند است. من آیات قرآن را هم در خانه از مادرم یاد گرفتم. یادم است که جلسه قرآنی را سال دوم دبستان، ناظم مدرسهمان آقای آبیاری -که خدا رحمتشان کند- دوشنبه شبها در مسجد کنار مدرسه برگزار میکردند. بواسطه آشنایی ایشان با استاد گندمی، من در جلسه قرآنی استاد شرکت کردم که آن را نقطه عطف زندگی خودم میدانم. استاد گندمی بنده را به شرکت در جلسه اصلی خودشان در مسجد قیام در خیابان قیام تشویق کردند. آن زمان جلسه مسجد قیام بهترین جلسه قرآن یزد بود و شاید حدود 200 نفر هر هفته در این جلسه حضور داشتند. جمع فوقالعاده عالیای بود که بهترینهای یزد در آن حاضر بودند. حضور من در آن جمع پویا، موجب تشویق دوچندانم برای برنامههای قرآنی میشد. میخواهم این را بگویم که شاید برخی از افراد، اسمشان جایی نباشد، ولی کارهایی انجام دادند که اثرات بزرگی را به جا گذاشته است. مثل کاری که ناظم مدرسه ما کردند. نه وظیفهشان بود و نه در حیطه شغلشان، بلکه به خاطر علاقهای که به کار قرآنی داشتند، امثال بنده را به حضور در جلسات قرآنی تشویق کردند و الان قطعاً هرکاری که من در عرصه قرآنی انجام دهم، ثواب و اثرات معنویاش به ایشان هم میرسد.
فعالیت حرفهایتان در عرصه تلاوت قرآن را از کی شروع کردید؟
فعالیت حرفهای و تلاوت با نوار اساتید را از 9 سالگی شروع کردم. در آن زمان استاد علی گندمی و استاد محمدمهدی ملک ثابت با من کار میکردند. از سال 78 و در سن 13 سالگی وارد عرصه مسابقات خارج از استان شدم که در مسابقات دانشآموزی رتبه دوم کشور را کسب کردم. بعد وارد مسابقات اوقاف شدم که معتبرترین مسابقات قرآنی کشور محسوب میشود. در آن مسابقات رتبه اول کشور در رده سنی زیر 16 سال را به دست آوردم که اولین رتبه کشوری استان یزد به حساب میآمد. بعد از آن، همان سال در 15 سالگی به عنوان نماینده ایران در مسابقات زیر 25 سال عربستان شرکت کردم که مسابقه قرائت با حفظ 5 جزء بود. رقیب اصلی من در آن مسابقات، «انور شحات»، پسر استاد شحات انور بود. در عربستان من رتبه چهارم را آوردم که البته آن مسابقات جوّ سیاسی دارد و حق من رتبه اول یا دوم بود که رتبه اول را به انور شحات دادند. بعد از آن، مسافرت به کشورهای مختلف برای تلاوت شروع شد. رسید تا سال 90 و مسابقات کشوری در مقطع بزرگسالان که آنجا رتبه 5 را کسب کردم و به عنوان نماینده ایران در مسابقات بینالمللی تونس شرکت کردم و رتبه اول را آوردم. البته مسابقات کشوری ایران به قدری سطحش بالا است که شاید تا 15 نفر اول استحقاق رتبه اول را داشته باشند. داوری مسابقات ایران خیلی سخت است و اتفاقات ریز و جزئی باعث تغییر امتیاز قاریان و جابجایی رتبهها میشود. مثلاً نفر اول با نفر دهم شاید در حد یک نمره فاصله داشته باشند. به همین خاطر نفرات برگزیده همیشه بیش از یک نفر هستند و تا 5-6 نفر به عنوان برگزیدگان معرفی میشوند. سال 93 مسابقات کشوری در تبریز برگزار شد که من آنجا توانستم رتبه اول را کسب کنم. من تنها کسی در ایران هستم که هم در مسابقات زیر 16 سال و هم در مسابقات بزرگسالان توانسته رتبه اول را کسب کند.
یعنی هیچ قاری دیگری این دو رتبه را با هم ندارد؟
اصلاً کسی این دو رتبه را ندارد و فکر نکنم کسی هم بتواند به دست بیاورد.
چرا؟
مسابقات زیر 16سال با بالای 16 سال تفاوت خیلی زیادی دارد و خیلی سخت است که کسی بتواند در رده سنی زیر 16 سال رتبه بیاورد و در بزرگسالان هم شرکت کند و رتبه بیاورد. خیلی کمتر دیدهام که قاریان در رده زیر 16 سال موفق شوند و اصلاً در بزرگسالان هم حضور داشته باشند. یا اینکه بعضیها سالها تمرین کرده و رتبه بزرگسالان را آوردهاند، اما در زیر 16 سال نتوانسته بودند رتبه بیاورند و خداوند به من توفیق داد که در هر دو رده سنی شرکت کنم و رتبه اول را هم بهدست بیاورم. من از سال 78 تا الان مسابقات کشوری را شرکت کردهام. یعنی نزدیک به 15 سال.
15 سال پیوسته؟
بله، پیوسته و این پیوستگی، استرس فراوانی به آدم وارد میکند و نیاز شدیدی که به تمرین به وجود میآید، به قاری فشار میآورد. خیلیها به خاطر این فشار، جا میگذارند و کنار میروند. من خودم امسال احساسم این بود که دیگر باید کنار بگذارم. هم برای خودم سخت شده بود که در کوران مسابقات باشم و استرس را تحمل کنم و هم اینکه یک سری افراد جوان دارند وارد عرصه میشوند و جا دارد که آنها فرصت حضور در مسابقات را داشته باشند الحمدلله امسال سال آخر شرکت من در مسابقات بود.
یعنی دیگر در مسابقات تلاوت شرکت نمیکنید؟
نه دیگر. اصولاً افرادی که در مسابقات کشوری و بینالمللی رتبه اول را کسب میکنند، کنار میروند و به عنوان قاری بینالمللی در محافل و مجالس به تلاوت میپردازند.
اینکه میگویید توانستهاید 15 سال به صورت پیوسته در مسابقات شرکت کنید و موفق هم باشید، نشان میدهد که فضای خانواده و اطرافیان، شما را همراهی میکرده و از این بابت مشکلی نداشتهاید.
این خیلی مهم است که محیطی که در آن حضور دارید، به شما روحیه بدهد. پدر من به دلیل اعتقاداتشان همیشه به من میگفتند: تو تلاش خودت را بکن، مطمئن باش که به نتیجهای که میخواهی، میرسی. این همیشه در ذهن من بود که « وَ أَن لَّیْسَ لِلْإِنسَانِ إِلَّا مَا سَعَى وَ أَنَّ سَعْیَهُ سَوْفَ یُرَى» هرکسی زحمت بکشد، زود نتیجهاش را میبیند. به خاطر اعتقادی که از پدرم به من منتقل شده بود، همیشه مطمئن بودم که یک روزی به نتیجه تلاشم میرسم و به خاطر همین، هیچوقت دلسرد نمیشدم. خانواده همیشه به من دلگرمی میدادند. مثلاً همان سالی که پنجم شدم به شدت ناراحت بودم. چون اعتقاد داشتم که استحقاق رتبه اول را داشتم و از رتبه پنج بسیار ناراحت بودم. سال بعد هم اتفاقی افتاد که بسیار اذیت شدم و شاید هرکس جای من بود بیخیال میشد و کنار میکشید. اما دلگرمیهای خانواده بسیار در روحیه من موثر و مفید بود. بعد از پدر و مادرم، همسرم هم خیلی به من کمک کرد و به من روحیه داد. خانواده خانمم هم کمکم میکردند. وقتی من به عنوان قاری نیاز به هفتهها تمرین داشته باشم و خانه نباشم یا مسافرتهایی که مداوم میروم، قطعاً آستانه تحمل را پایین میآورد و شاید خانواده بگویند: بس است دیگر؛ ولش کن! چقدر میخواهی ادامه دهی؟ اگر این فضا در خانواده من بود و فشاری به من وارد میشد، شاید اینقدر برای ادامه پافشاری نمیکردم. اما وقتی میدیدم که آنها خودشان بیشتر از من شوق دارند و میخواهند من موفق شوم، انگیزه من بیشتر میشد.
فرزند هم دارید؟
بله، 2 تا. من سال 87 ازوداج کردم. همیشه به خودم گفتهام اگر خداوند نعمت قرآن را به این شکل به من نداده بود و فقط نعمت این همسر خوب را به من داده بود، برایم کافی بود. خیلی وقتها از من سوال میشود که قرآن در زندگی شما چه تاثیری داشته است؟
اتفاقاً سوال بعدی من هم همین بود که قرآن واقعاً در زندگی شما تاثیری داشته؟
من وقتی به گوشه گوشه زندگیام نگاه میکنم، میبینم چیزی جز قرآن در زندگی من وجود نداشته است. معمولاً احساس ما این است که ما به قرآن خدمت میکنیم. اما واقعاً این جور نیست، این قرآن است که دارد به ما فیض میدهد. هرچه حساب میکنم، از اوایل کودکی تا ورودم به حوزه، دوستانی که دارم، فضایی که در آن هستم، همه به برکت قرآن است. زندگی مشترکمان هم به واسطه آشنایی با یکی از دوستان قرآنی بود که الان باجناق من هستند. شاید هیچکس دیگری نتواند جای همسرم را در زندگی من پر کند و اگر کس دیگری همسرم میشد، این اتفاقات در زندگیام نمیافتاد. بعضی وقتها از شدت نزدیک بودن افکارمان خندهمان میگیرد. قرآن در جای جای زندگی من حضور دارد و انشاالله که من بتوانم قدر این لطف خداوند را بدانم.
شغلتان چیست؟
من در اصل طلبه هستم. موسسه قرآنی و تدریس در زمینه قرآن هم دارم. البته قصد ورود به آموزش و پروش و کسوت تعلیم را هم دارم.
آیا شده که نگاه شغل و درآمد به قرآن داشته باشید؟
من همیشه از خدا خواستهام که لطفی کند تا هیچگاه نگاه درآمدزایی به قرآن نداشته باشم. وقتی نگاه به قرآن مادی باشد، قطعاً برکت و اثرگذاریاش کم میشود. چون حدیث داریم که امام صادق نفرین میکند کسانی را که بخواهند به واسطه قرآن درآمدی به دست بیاورند.
به نظرتان فضای عمومی و نخبگانی استان یزد برای پرورش قاریان و نخبگان قرآنی چگونه است؟
فضای مردمی یزد فضای بسیار خوبی است و جهش خوبی در این سالها در زمینه قرآنی اتفاق افتاده و ما الان یکی از قطبهای تلاوت کشور هستیم. سال گذشته یکی از موسسات قرآنی یزد رتبه اول موسسات کشور را کسب کرد. اینها نشاندهنده ظرفیت بسیار بالای استان است. اما میدانید که کار فرهنگی نیاز به بودجه دارد و مسائل مالی مهم است و نمیتوانیم با یک سری شعار، کار را پیش ببریم. باید مسئولین فرهنگی دیدشان را بسیار وسیعتر کنند. من بعضی وقتها میگویم با توجه به اتفاقاتی که در سطح جامعه و فضای فرهنگی ما میافتد، مسئولین فرهنگی ما نباید شبها خواب بروند، اصلاً چطور میتوانند بخوابند با این اتفاقات وخیمی که برای جوانهای ما دارد میافتد؟ با این شرایط، مسئول فرهنگی ما نباید خواب به چشمانش برود! بعضی وقتها مسئولین فرهنگی ما اگر بخواهند کاری بکنند، اطراف خودشان را میبینند و سعی میکنند اول بار اطرافیان خودشان را ببندند. بعد اگر توانستند کار دیگری بکنند، برای بقیه انجام میدهند. نگاه باید نگاه فراجناحی باشد و کاری به طیف خاصی نداشته باشیم و با اخلاص کار کنیم. ما جلسات قرآن داریم و افراد مستعدی دارند کار میکنند، اما جایزه درست و حسابی نداریم به آنها بدهیم. در مباحث اهل بیت ماشاالله خیرین زیادی داریم و که میلیاردها برایش هزینه میکنند. مثلاً کسی که برای آش امام حسین 50 میلیون تومان کمک میکند، برای کارهای قرآنی زورش میآید دستش را در جیبش کند. چرا باید اینجور باشد؟ مگر پیامبر برای ما دو ثقل قرآن و اهل بیت را به جا نگذاشتند؟ تازه قرآن را میگویند ثقل اکبر! خود ائمه آمدند تا قرآن را تبیین کنند. این نیاز به فرهنگسازی دارد و دولت و مردم باید با همدیگر تعامل کنند تا فضا را بهتر کنند.
از دیدار با رهبری و حس و حال آن لحظات بگویید.
همه قاریان آرزوی تلاوت در محضر آقا را دارند و این افتخاری است که تاکنون دو بار نصیب من شده است. یکی در سال 82 در سن 17 سالگی بود و امسال که البته این دفعه شرایط متفاوت بود. چون به عنوان نفر اول مسابقات بینالمللی تلاوت میکردم و خود ایشان نظر خاصی روی مسابقات دارند. برای من ارزشمند بود و در محضر این همه قاری تراز اول مصری و ایرانی تلاوت بسیار سخت است. من یک برنامه جداگانه برای تلاوت در مسابقات داشتم که چگونه تلاوت کنم و یک برنامه جداگانه هم از قبل از مسابقات تمرین میکردم که اگر نفر اول شدم، در محضر رهبری چگونه تلاوت کنم! اینقدر فضا، فضای خاص و متفاوتی هست. الحمدلله تلاوت خیلی خوبی بود و حضرت آقا هم وقتی پیششان رفتم، خیلی خوششان آمده بود و گفتند آیات خوبی بود. چون ایشان دقت میکنند روی انتخاب آیات و مفاهیم و هماهنگی لحن تلاوت.
چه آیاتی را خواندید؟
آیاتی از سوره مبارکه آل عمران: وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِیعًا وَلاَ تَفَرَّقُواْ ... فرمودند که لحن و تجوید خیلی خوبی داشتید و کلاً راضی بودند از تلاوتم. البته از قبل خودم را آماده کرده بودم تا صحبتهایی را با آقا داشته باشم، اما وقتی پیش ایشان رفتم، واقعاً زبانم بند آمد! ابهت و معنویتی که آقا دارند، آدم را میگیرد. انشاالله که خداوند وجودشان را برای ما حفظ کند. ایشان واقعاً پرچمدار قرآن در کشور هستند و هیچکس مثل ایشان در بحث قرآن توجه ندارد. ما قاریان دلخوشیمان به وجود آقاست. توجه زیاد آقا به امور قرآنی سبب شده که مسئولان کمی حواسشان را بیشتر جمع کنند.
یکی از اساتید میگفتند اگر میخواهید بدانید ما چقدر کار انجام نشده قرآنی داریم، ببینید این چهار مرحله چقدر در جامعه محقق شده: قرآنخوانی، قرآندانی، قرآنمحوری و ولایتمداری. چقدر از افراد جامعه ما میتوانند از روی قرآن بخوانند؟ یک زمانی در قدیم، مردم سواد نداشتند، اما قرآن را میخواندند. اما حالا بعضیها 3 تا زبان هم میدانند و دکترا هم دارند، اما نمیتوانند قرآن را درست بخوانند. پس ما در محله اول ماندهایم و کار انجام نداده زیاد داریم.
صحبت پایانیتان؟
امیدوارم با این رتبهای که کسب شده مسئولین استانی قدری بیشتر بجنبند و باور داشته باشند که قاریان یزدی میتوانند بیشتر دیده شوند و موفق باشند. قبلاً هم که من در مسابقات تونس اول شدم، وزیر فرهنگ کشور تونس به یزد آمد و از من تجلیل کرد و این اتفاقی است که شاید برای کسی اتفاق نیفتاده باشد. اینها افتخار است. اگر در هر عرصه و رشته دیگری این افتخارات جهانی رخ میداد، قطعاً آن رشته بیشتر برداشت میشد و من فکر میکنم و توقع دارم که مسئولین بیشتر بچههای قرآنی را دریابند. همه مشکلات ما به دوری از قرآن بر می گردد. رهبر انقلاب هم گفتهاند که مشکلات جهان اسلام به دلیل دوری از قرآن است.
انتشار در ماهنامه قبیله هابیل، شماره 36، رمضان الکریم 1436