پرچم همدلی و همزبانی در دستان دولت/مردم سنگ تمام گذاشتهاند؛ دولتمردان چه؟!
به گزارش یزدرسا به نقل از پایگاه خبری تحلیلی «طنین ایران»، حضرت آيتالله خامنهای در پیام نوروزی به مناسبت آغاز سال 1394شمسی، از عزم راسخ ملّت در تحمل برخی مشکلات تجلیل کردند و با اشاره به آرزوهای بزرگ خود برای ملت بزرگ ایران از جمله «پیشرفت اقتصادی»،«اقتدار و عزّت منطقهای و بینالمللی»، «جهشهای علمی به معنای واقعی»، «عدالت قضائی و اقتصادی» و «ایمان و معنویّت» فرمودند: «همه این خواستهها و آرزوها دستیافتنی است؛ هیچکدام از اینها چیزهایی نیست که از ظرفیّت ملّت ایران و ظرفیّت سیاستهای نظام بیرون باشد». ایشان یکی از مهمترین شروط تحقق این آرزوهای بزرگ را «همکاریهای صمیمانه میان ملّت و دولت» دانستند.
واقعیت این است که ملت به طور معمول و در مجموع، سهم خود در عرصههای پیشرفت و اعتلای نظام را به خوبی ایفا کرده و از آزمونهای مختلف حضور در صحنه و تلاش و جهاد، سربلند بیرون آمده است. گواه این ادعا نیز تاییدات مکرر امام امت(ره) و مقام معظم رهبری در سالهای متوالی از دوران استمرار نهضت تا به بار نشستن آن و از آغاز انقلاب تاکنون است. اما دولتمردان و کارگزاران در سالهای گوناگون به فراخور حال و سیاستهای کلی دولتها و دستگاههای متبوع خویش رفتارهایی کجدار و مریز از خود نشان دادهاند و در اغلب اوقات نتوانستهاند عملکردی «در شأن ملت بزرگ ایران و نظام اسلامی» داشته باشند.
پس از پایان جنگ تحمیلی که ملت با ایثار فراوان و تقدیم بهترین فرزندان خود، تکلیف خویش را به بهترین وجه ادا کرده بود، دولت وقت با تاکید بیش از حد بر مقوله سازندگی، از دیگر ارزشهای مورد توجه نظام و رهبری از جمله «عدالت اقتصادی» و «سادهزیستی» غافل شدند و شکلگیری طبقه نوپایی از اشراف را رقم زدند.
درآن دوران به واسطه بیتدبیریهای دولتمردان وقت، قناعت و سادهزیستی در سطح مسئولان رفتهرفته رنگ باخت و تجملگرایی و ریخت و پاش در ادارات و زندگیهای شخصی مسئولان به «رویهای عادی» مبدل گردید؛ رویهای که به تدریج پیامدهای بسیار ناگواری را موجب شد و اسباب دلزدگی فراوان مردم از دولتمردان را فراهم ساخت، به گونهای که آرای رئیس جمهور وقت در انتخابات چهارساله دوم با ریزش شدید روبرو شد.
پس از آن نیز دولت اصلاحات گرچه کوشید با شعارهایی همچون توسعه سیاسی، قانونمداری، تنشزدایی و نظایر آن خود را متفاوت نشان دهد و در آغاز امیدهایی را نیز برانگیخت، اما نقشآفرینی گسترده حزب «کارگزاران سازندگی» در آن و تاثیرپذیری فراوان مسئولان ارشد از رئیس دولت سابق از سویی و تفکرات خاص فرهنگ و سیاسی رئیسجمهور وقت از سوی دیگر موجب شد تا این دولت هم رویکردی زاویهدار با آرمانهای ملت داشته باشد و اعتراضهای فراوان مراجع، نیروهای ارزشی و دلسوزان نظام را برانگیزد.
در دولتهای نهم و دهم هم هرچند دولتمردان با تاکید بر شعارهای انقلاب و رسیدگی چشمگیر به قشرهای نیازمند جامعه، عملکرد بهنسبت قابل قبولتری داشتند؛ اما برخی حاشیهسازیهای بیجا بخصوص در سالهای پایانی عمر دولت باعث شد بخش مهمی از پتانسیلهای موجود به جای سرعتبخشیدن به سیر پیشرفت جامعه، در راه حاشیهسازیها و بگومگوهای بیحاصل سیاسی هدر رود و بسیاری از امیدهای ایجادشده را نومید سازد.
اینک در حالی که قریب به یک سال و نیم از آغاز فعالیت دولت یازدهم به سکانداری حجتالاسلام روحانی میگذرد، انتظار این است که دولتمردان محترم با مغتنمشمردن حمایتهای رهبر معظم انقلاب و سعهصدر مردم، به بازبینی رویکرد خود بپردازند و با تاملی جدی در مواضع و رویکردهای نامتجانس با آرمانهای دینی و ملی، مانع قربانیشدن انرژیهای متراکم ملی به پای برخی هوا و هوسهای سیاسی شوند؛ هواهایی که حاصلی جز نومیدی مردم و بهحاشیه رفتن بیش از پیش مسائل اصلی نخواهد داشت.
دولت یازدهم میتواند با تجدیدنظر جدی در برخی رفتارهای ناپسند خویش و با پایبندی «عملی» به رهنمودهای رهبر معظم انقلاب در عرصههای گوناگون داخلی و خارجی از جمله «اقتصاد مقاومتی» در درون و اصل «عزت، حکمت و مصلحت» در روابط خارجی، جایگاه خویش در میان آحاد ملت را بهبود بخشد و پرچمدار تحقق شعار امسال مبنی بر «همدلی و همزبانی بین دولت و ملت» شود.