به گزارش خیرنگار یزد رسا از بافق، روز گذشته محفل جهانی شیرخوارگان حسینی همزمان با سایر نقاط بافق، استان، کشور و جهان، با حضور امام جمعه بافق در حسینیه نظرکرده میانگاه برگزار شد.
  

در ابتدای این مراسم، مسئول هیئت رزمندگان اسلام بافق به ایراد سخن پرداخت و گفت: امروز برای نهمین سال پیاپی است که محفل بزرگ شیرخوارگان حسینی در بافق برگزار می شود. این مراسم حاجت دارد و کسی را می خواهد که حاجت مند باشد. حضرت علی اصغر(ع) حاجات خیلی از دردمندان و بیماران صعب العلاج را برآورده کرده اند. ما کتابی ۱۰۰۰ صفحه ای از این معجزات چاپ کردیم که از زبان حاجت گرفته ها نقل شده است.

علی اکبر قانعی تصریح کرد: دشمنان خیلی سعی کردند که عاشورا را تحریف کند ولی نمی دانستند که امام حسین(ع) یک سند مظلومیت دارد. خون حضرت علی اصغر(ع) آن سند می باشد که حتی یک قطره آن بر روی زمین نیفتاد و به آسمان رفت.
سخنران بعدی، امام جمعه بافق بود که بیان کرد: جلسه امروز، بی نظیر است و سالی یک مرتبه اتفاق می افتد. در این مراسم ۳ ویژگی وجود دارد. نخست اینکه روز متعلق به امام زمان(عج) و روزی است که فرزندان ابی عبدالله(ع) در بیابان اشک می ریزند و دل شان خون است. ویژگی دوم مستمع هایی است که امروز در این مکان جمع شده اند؛ بچه های معصوم و پاکدامن. سومین خصوصیت خود این حسینیه است. تمام حسینیه ها ارزش دارند و مقدس اند اما این حسینیه که متعلق به ۴۰۰ سال قبل است، با ریال ریال پول حلال مردم آن زمان احداث شده است.

توصیه امام جمعه بافق به بانوان

حجت الاسلام سید جواد سلیمانی خطاب به بانوان محفل، اظهار داشت: اگر می خواهید حضرت فاطمه زهرا(س) و زینب کبری(س) در دنیا و آخرت دست شما را بگیرند، حجاب و عفاف را مراعات کنید. دیدگانتان را از هر منظره ای که اسلام اجازه نمی دهد، بپوشانید و سوم اینکه زبانتان را نگاه دارید.
وی در ادامه خاطره ای از ۵۵ سال قبل بیان کرد که به گفته خود، تاکنون در هیچ محفلی عنوان نکرده بود. این خاطره به شرح ذیل است.
وقتی زخم به برکت امام حسین(ع) بهبود می یابد
۵۵ سال قبل، هیئت های عزاداری یک شب از امامزاده عبدالله(ع) به میانگاه و شب دیگر از میانگاه به امامزاده(ع) می آمدند. رسم این بود که وقتی هیئتی به حسینیه می آمد، بزرگان محله استقبال می کردند و برای احترام به هیئت، گوسفندی را پیش پای ایشان قربانی می کردند. رسم بود که روسای هیئت نیز جلو آمده و از این کار جلوگیری کنند.
پدر من در آن زمان جزو مسئولان هیئت امامزاده(ع) بود. یک شب این هیئت به حسینیه میانگاه رفت. در هنگام قربانی کردن گوسفند، پدر من پیش رفت و مانع از این عمل شد. مرحوم علی اکبر بافقی مسئول میانگاه بود و آن لحظه به قصاب نهیب زد، "بکش". آن هم بلافاصله با چاقوی تیز خود گوسفند را قربانی کرد و در کنار آن، انگشت دست پدر مرا نیز برید.
در آن هنگام بدون اینکه کسی متوجه شود، پدرم با یک پارچه که در جیب داشت، دست خود را محکم بست. انگشتان هم که خونی بود، مردم فکر می کردند خون گوسفند است.
خدا را گواه می گیرم فردای آن روز هنگامی که پدرم دستمال را باز کرد، به نحوی بود که انگار اصلا نبریده است. این به برکت امام حسین(ع) و حسینیه میانگاه است که باید قدر دانست.

امام جمعه بافق پس از بیان این خاطره، در پایان سخنان خود گفت: یکی از دوستان با این مضمون به من توصیه کرد؛ هنگامی که در مجلس امام حسین(ع) گریه کردی، اشک چشم را بخور و یا به نوزاد بخوران و دهانش را متبرک کن، چون خوردن اشک مجلس امام حسین(ع) به انسان نورانیت می بخشد.