مردی که به تنهایی «نه شرقی، نه غربی» بود!
به گزارش یزدرسا؛ زاده خامنه و اهل تبریز بود و فخر تبریز. ساکن «محله خیابان» بود؛ محلهای در تبریز با نهرهای روان و درختان تنومند سایهافکن و محلهای در تاریخ با مردان بزرگ. این محله قدیمی، روزگاری کانون نهضتهای روشنگری بود و روزگارانی «باقرخان» فرماندهی مشروطهطلبانش را برعهده داشت. شیخ محمد، امام جماعت بود و فقه و اصول و ادبیات و حکمت و نجوم و طبیعیات و تاریخ میدانست. عضو برجسته انجمن ایالتی تبریز هم بود که سازمانی مردمی برای دفاع از حقوق ملت در برابر استبداد شاهان قاجار محسوب میشد. شیخ محمد همه عمر هر کاری از دستش برآمد، برای آزادی و استقلال ایران در برابر بیگانگان انجام داد. از امتیازهای ناروا که به خارجیها داده شد به شدت انتقاد کرد و هیچگاه ساکت ننشست.
نماینده دوره دوم مجلس شورای ملی هم بود و همانجا با اولتیماتوم روسیه تزاری مخالفت کرد و با شجاعت هم این کار را کرد. مخالفان، محدود بودند و از جنس «مدرس». آنها در مقابل خیلی از نمایندهها توان و جرات مخالفت نداشتند؛ چرا که روسیه اولتیماتوم داده بود اگر فلان مستشاران را اخراج نکنید، ایران را اشغال میکنیم. آخرسر هم همین نپذیرفتن اولتیماتوم، مجلس دوم را تعطیل کرد؛ دربار قاجار از ترس، مجلس را منحل کرد و اولتیماتوم را پذیرفت. شیخ محمد هم در میتینگ اعتراضی در سبزه میدان تهران، پرچم عدالتخواهی و استقلالطلبی ملت ایران را برافراشت و به صراحت علیه استبداد و وطنفروشی قاجار سخن گفت.
عکسی از اعضای «انجمن ایالتی تبریز» که یکی از ارکان مبارزات مشروطه در ایران بود
نامی سربلند در تاریخ
شیخ محمد بعدها علیه قرارداد ۱۹۱۹ وثوقالدوله هم افشاگری کرد؛ قراردادی که نخستوزیر و ۲ نفر از وزرا برای انعقاد آن در کل ۴۰۰ هزار تومان رشوه گرفته بودند و در صورت اجرای آن ایران تحتالحمایه انگلیس میشد و تمام امور کشوری و لشکری ایران زیرنظر مستشاران انگلیسی قرار میگرفت. اینجا بود که دیگر شیخ محمد بهکلی چشم امید از قاجاریه فروبست و راه شهادت برگزید.
فروردین ۱۲۹۹ شمسی در تبریز قیام کرد و گفت: «آذربایجان جزو لاینفک خاک ایران است... آزادیخواهان ضد دولتی قیام کردهاند که به پشتیبانی بیگانگان میخواهد در سراسر ایران یک رژیم علنی استبداد و ارتجاع تأسیس کند و ما به هر قیمتی که تمام شود، باید ایران را آزاد کنیم.»
شیخ در تبریز دولتی راه انداخت؛ برای آن که دستکم اهالی آذربایجان از دست قاجارها کمتر رنج ببرند. ۵ ماه دولت داشت و تبریزیها طعم عزت را چشیدند تا اینکه شیخ محمد از زمین رفت و به زمان پیوست؛ مثل محله «خیابان»، نامی شد سربلند در تاریخ.
۲۲ شهریور ۱۲۹۹ قزاقها آمدند و درگیری شد و یک شهید دیگر همچون ستارهای درخشید بر آسمان ایران. توصیف ساده و روشن شخصیت شیخ محمد خیابانی در کلام رهبری، لطف دیگری دارد. رهبری درباره شوهرعمه بزرگوارشان چنین فرمودهاند: «در قضیه مرحوم شیخ محمد خیابانی که تبریز یک تنه ایستاد، مسأله، مسألهی قرارداد وثوقالدوله بود. در تهران عمال حکومت ضعیف با یک قرارداد امور مالی و امور نظامی کشور را دودستی تقدیم کردند به انگلیسیها. تبریزیها ایستادند. مرحوم خیابانی و دیگران در مقابل این قضیه بود که ایستادند و آن حوادث عجیب تبریز پیشآمد کرد. تبریز همیشه اینطور بود.»
خانه شیخ محمد خیابانی در محله «خیاوان» یا همان «خیابان» در تبریز به موزه آثار باقیمانده از این مبارز شهید تبدیل شده است