فاجعهای مشابه اهواز گریبان گیر مردم یزد می شود؟!
به گزارش یزد رسا، آلودگی شدید هوا در هفته گذشته باعث شد تا نام اهواز در صدر اخبار داخلی قرار گیرد. اوضاع نامساعد جوی و انبوه ریزگردها در این شهر و دیگر شهرهای همجوار چنان شریانهای تنفسی مردم آن جا را در تنگنا قرار داد که هیات دولت به دستور رهبر معظم انقلاب، با تشکیل جلسهای فوقالعاده به بررسی اوضاع اهواز و ارائه راهکارهایی در جهت کاهش مشکلات طاقتفرسای مردم آن سامان پرداخت.
آلودگی اهواز؛ 70 برابر حد مجاز!
میزان آلایندگی هوا در حالت عادی، 150 میکروگرم بر مترمکعب است؛ این میزان در روزهای گذشته در اهواز به بیش از 10هزار میکروگرم بر مترمکعب رسید! به عبارتی آلودگی هوا در این شهر حدود 70 برابر بیش از حد مجاز شده بوده است و این یعنی عمق فاجعه رخ داده برای وضعیت هوای اهواز و شهرهای اطراف!
منشأ گردوغبارها، اغلب داخلی است!
درباره منشأ گردو خاکهای اهواز و شهرهای جنوبی تاکنون بحثهای مختلفی بیان شده است. بیگمان بخش مهمی از این ریزگردهای دلهرهآور، مهمانهای ناخواستهای هستند که از بیابانهای کشورهای همجوار وارد کشور میشوند و مقابله با آنها نیازمند همکاری کشورها و طرحهایی است که در کوتاهمدت به بار نمینشیند. اما آیا همه تقصیرها را باید به گردن کشورهای همسایه انداخت یا اینکه کمکاریهای داخلی نیز دراین عرصه نقشآفرین بوده است؟
در این باره مدیر کل محیط زیست استان خوزستان، یکی از کانونهای بیابانی در «استان خوزستان» را علت گردوغبارها اعلام می کند و میگوید: از آنجایی که امسال بارندگی خیلی کمی داشتیم و رطوبت لازم ایجاد نشد، با وزش یک باد 5 متری هم شاهد ایجاد گرم و غبار هستیم که باید کانونها یا مهار شوند یا همیشه به امید بارندگی خوب باشیم که این شرایط پیش نیاید!
وی به صراحت عامل 80درصد گرد و غبارها را «داخلی» اعلام می کند و می افزاید: در سال 93 از 14 مورد آلودگی ناشی از ریزگردها 12 مورد آن داخلی بوده است!
درد مردم اهواز؛ دستمایه سیاسیکاری برخی مسئولان
اگر چه انتظار میرفت با توجه به شرایط حاد شهرهای جنوبی و غربی کشور در برابر حجم بی سابقه گرد و غبار، مسئولان با تمام توان وارد عرصه رفع مشکل شوند، اما گویی برخی فرصت را برای ماهیگیری از آب گلآلود مغتنم شمردهاند. از جمله معصومه ابتکار، رئیس سازمان حفاظت محیط زیست، که نزدیک به ده سال سکان این سازمان را در دست داشته و همچنان هم سکاندار آن است، در اقدامی ناپسند کوشید تا تمام تقصیرها را به گردن دولتمردان پیشین بیندازد. وی قرار بود هفته گذشته برای بررسی موضوع به اهواز مسافرت کند که به علت مشکلات جوّی و لغو پرواز، سفر خود را به فرصتی دیگر موکول کرد. این اقدام، ناراحتی مردم و نمایندگان استان خوزستان را برانگیخت. آن ها معتقد بودند ابتکار می توانست با وسیله ای غیر از هواپیما خود را به جنوب برساند و دستکم با حضورش، درد مردم اهواز را از نزدیک لمس و با آنان همدردی کند.
هاشمی؛ نخود هر آش؟!
نکته جالب این جا بود که مشاور رئیس سازمان محیط زیست، به جای عذرخواهی بابت تعلل خانم ابتکاردر این زمینه، در سخنانی موهن دکتر هاشمی- وزیر بهداشت- را که برای بررسی اوضاع به اهواز سفر کرده بود، مورد نوازش قرار داد و با بیان این که آقای هاشمی(وزیر بهداشت) نخود هر آشی است، گفت: بنده حدس میزنم دخالت هاشمی موجب شده تا ابتکار از رفتن به خوزستان امتناع کند!
معصومه ابتکار پیش از این نیز در اقدامی سیاسیکارانه، بنزین تولید داخل را دستمایه برخی اغراض خود قرار داده و آن را از دلایل آلودگی هوای تهران برشمرده بود، تا بدین وسیله از همت مسئولان سابق وزارت نفت در تولید بنزین قدردانی کرده باشد! جالب این که نمایندگان مجلس پس ازبررسیهای کارشناسی ، ارتباط آلودگی هوای تهران با بنزین تولید داخل را رد کردند!
پیشنهاد خیرهکننده نقدی!
در سالهای پس از پیروزی انقلاب، نهاد بسیج همواره در عرصههای دشوار حضوری مثالزدنی داشته است و در هر صحنهای که وارد شده، دستاوردهایی فراتر از محاسبات متعارف داشته است. بیگمان عامل اصلی این گونه دستاوردهای چشمگیر نیز چیزی جز خلوص و عشق موجود در نهاد بسیج و بسیجیان دلدادهای نبوده که فارغ از نگاههای صرف مادّی، به انجام تکلیف و خدمت به نظام اسلامی و همنوعان خود میاندیشند.
با این همه در برخی موارد، رویکرد دولت یازدهم در قبال این نهاد مردمی چندان قابل قبول نبوده و در مواردی گلایههای مسئولان ذی ربط را به دنبال داشته است. از جمله در زمینه «اقتصاد مقاومتی» رفتار دولت به گونه ای بود که فرمانده کل سپاه پاسداران علیرغم برخی محذورات، به اجمال گفته بود «متاسفانه دولت از پیشنهادات و اقدامات بسیج برای اقتصاد مقاومتی استقبالی نکرده است!»
در زمینه مقابله با ریزگردها نیز رئیس سازمان بسیج مستضعفین تصریح کرد: بسیج سازندگی آمادگی دارد تا «50 هزار بسیجی» را برای تثبیت مناطق آلوده و حل مشکل ریزگردهای خوزستان وارد عمل کند.
سردار محمدرضا نقدی افزود: بر اساس گزارشهایی که بسیج خوزستان از اداره منابع طبیعی و مقامات مسئول استان و همچنین سازمان محیط زیست خوزستان کسب کرده، منشأ این آلودگی «بعضی از مناطق جنوب شرقی خوزستان» است که باید با مالچ پاشی و کشت نهال تثبیت شود.
آیا فاجعهای مشابه اهواز در کمین مردم یزد است؟!
درست است که مردم استان یزد هنوز اوضاعی به وخامت اوضاع کنونی اهواز را به لحاظ میزان غلظت هوا و مدت زمان استمرار آن تجربه نکردهاند، اما نباید بیاعتنا از کنار خطر بزرگی که در کمین آن ها نشسته است، بگذرند.چه اینکه اقلیم جغرافیایی و وضعیت ناگوار نزولات آسمانی و سفرههای زیرزمینی آب در استان یزد و برداشتهای بیرویه موجود، آينده بسیار ناگواری را برای مردم این خطه تداعی میکند؛ آيندهای که با توجه به وضعیت کویری استان و احاطه شدن آن توسط کویر لوت و مرکزی، میتواند از اوضاع رقتبار این روزهای اهواز هم دردناکتر باشد!
این موضوع چنان است که به دلیل اوضاع نامساعد جوّی، برخی اهالی خوشذوق، فصلهای استان را منحصر به تابستان، «خاکستان» و زمستان کردهاند، که البته زمستان آن نیز نشان چندانی از برف و باران ندارد!
مسئولان یزد به افقهای دوردستتر بیندیشند!
یکی از مشکلات فراگیر در عرصه مدیریتی، بخشینگری از یکسو و فقدان نگاههای بلندمدت درتصمیمگیریها از سوی دیگر است. متاسفانه کم نیستند مسئولانی که در برنامهریزیها و تصمیمگیریهای خود، تنها به سالها و گاه روزهای معدودِ مدیربودن خود میاندیشند؛ روزها و سالهایی که محصول کار و برنامهشان، سریع به بار نشیند و آنها بتوانند آن را به عنوان رزومه کاری خویش و دولت مستقر، به همگان ارائه کنند!
این مشکل، اختصاص به فرد و جناح خاصی ندارد و در دورههای گوناگون ،اگرچه با فراز و نشیبهایی، نمود داشته است. بی تردید، بخش قابل توجهی از وضعیت کنونی محیط زیست و اوضاع نگرانکننده سفرههای زیرزمینی استان نیز محصول همین نوع نگاههای مقطعی و غیرعمیق است و صدالبته محافظهکاری و خودداری از اقدامات انقلابی و غیرشعاری در این عرصه، اوضاع را بیش از پیش دلهرهآور خواهد ساخت.
با این اوصاف، سؤال مردم استان یزد از مسئولان ارشد استان این است که آیا فارغ از راهکارهای کلی و اقدامات مقطعی و منفک از یکدیگر، در اندیشه برافراشتن دیواری از جنس تدبیر غیرشعاری برای مقابله با پدیده گردوغبارهای روزافزون هستند؟ گردوغبارهایی که در صورت استمرار روند کنونی برداشت آب از سفرههای زیرزمینی و اعطای مجوّزهای بیرویه به صنایع آبخواه، در آیندهای نهچندان دور به طوفانهایی ویرانگر بدل خواهد شد و چه بسا اوضاعی به مراتب وخیمتر از وضعیت این روزهای اهواز را بر مردم یزد تحمیل کند.
مردم ما روزهایی را تجربه کردهاند که گردوغبار شدید، آسمان و زمین شهرهای استان را همرنگ یکدیگر نموده بوده است!
به راستی، در حالی که استان کویری یزد با کمبود شدید آب دست و پنجه نرم میکند، استقرار انبوه صنایع آبخواه در این منطقه از چه منطقی برخوردار بوده است و استمرار این رویه و اعطای مجوز به صنایع اینچنینی چه مناسبتی با تدبیر و کار کارشناسی دارد؟ آیا در واگذاری امتیاز آب حاصل از تصفیه فاضلاب به برخی صنایع، ملاحظات زیست محیطی در نظر گرفته شده است؟ برای نمونه،آیا واگذاری آب به دست آمده از پساب فاضلاب اردکان به شرکت فولاد این شهر، با در نظرگرفتن شرایط زیستمحیطی این شهرستان در حال و آینده بوده است؟!
آیا...
خدمت یا ...؟!
تردیدی نیست که مردم استان یزد نیز همچون مردم دیگر مناطق کشور، از پیشرفت روزافزون در بخش صنعت استقبال میکنند. اما این استقبال مشروط به پیشرفت همهجانبه با در نظرگرفتن همه مؤلفههای ضروری میباشد. متاسفانه در دو دهه اخیر برخی صنایع، از رشد افسارگسیختهای برخوردار شدهاند که مشکلاتی گاه جبرانناپذیر را بر مردم یزد تحمیل کردهاند. رشد بیضابطه کارخانههای تولید کاشی و فولاد، نمونههای روشنی از بیبرنامهبودن اعطای مجوز در برخی بخشهای صنعتی است. این گونه رفتارها باعث هجوم سیل ویرانگر مهاجران غیربومی به استان شده که خود، تبعات اجتماعی و امنیتی ناگواری را به بار آورده و وضعیت را به گونهای رقم زده که امروزه اهالی شهرهایی همچون میبد و اردکان، با مشاهده برخی نابهنجاریهای فرهنگی و مشکلات امنیتی نوپدید، در سوگ گذشته مثالزدنی خود انگشت حسرت به دندان میگیرند.
از سوی دیگر، رشد فزاینده صنایع آبخواه همچون کاشی، فولاد، شیشه و ... باعث کاهش بیرویه منابع آبی این منطقه شده، در کنار آلودگیهای زیستمحیطی و افزایش برخی بیماریها، آینده بسیار نگرانکنندهای را در این زمینه هشدار میدهد.
بر این اساس، طبیعی است که برای مثال، مردم شهرهای میبد و اردکان، توسعه صنعتی به بهای هجوم حدود 50هزار غیربومی با فرهنگهای مختلف به شهرهای خود(با مجموع جمعیت بومی قریب به160هزار نفر) را برتابند و نگران حال و آینده خود باشند!
به راستی آیا مسئولان سابق و کنونی، در استقرار و توسعه صنایعی چون فولاد و شیشهسازی و ....، منافع و مصالح عالی مردم منطقه را نیز با توجه به کمبود شدید منابع آبی و بافت فرهنگی و جمعیتی شهر در نظر گرفتهاند؟ آیا به سراغ تودههای گوناگون مردم رفتهاند تا از دیدگاه آنان درباره وضعیت کنونی صنایع استقراریافته و پیامدهای ناگوار مستقیم و غیرمستقیم آنها جویا شوند؟!
به نظر میرسد هرگونه کوتاهی در تقویت منابع زیستمحیطی و مقابله با صنایع و پدیدههای آسیبرسان به فضای سبز و محیط زیست و نیز سفرههای زیرزمینی استان، اگر چه شاید در کوتاهمدت چندان به چشم نیاید، اما بیگمان آیندگان از بانیان و متصدیان سهلانگار امروزی آن، به نیکی یاد نخواهند کرد.
بنابراین مردم، بحق از مسئولان ارشد استان انتظار دارند تا در سایه همدلی و همفکری و با جدیگرفتن بیش از پیش وضعیت نگرانکننده فراروی مردم، تدابیری جامع برای مقابله با مشکلات کنونی و آسیبهای پیش رو بیندیشند. بیگمان قشرهای گوناگون مردم و نیروهای بسیج نیز در در این مسیر، یاری رسان مسئولان خواهند بود. برنامهریزی فراگیر و جامع برای حفاظت از منابع آبی و افزایش فضای سبز داخل استان از یک سو و تلاش برای بیابانزدایی گسترده و ایجاد کمربند سبز از سوی دیگر، از جمله اقدامات ضروری و فوری است که همت بالای مسئولان ارشد استان از ورای بوروکراسیهای متداول اداری را میطلبد.
نویسنده : مرتضی شیرافکن
Related Assets:
- گرگهای وحشی در کمین انقلاب
- نیروگاه برق زباله سوز یزد با اعتباری بالغ بر 800 میلیون ریال به بهره برداری رسید
- گردوغبار فقط در اهواز نیست،«کنسانتره گندله سازی چادرملو»در منازل اردکان بهینه میشود!
- مشاورابتکار:وزیربهداشت نخود هرآشی است! /هاشمی متخصص چشم است یا ریزگردها؟
- گرد و غبار تا شنبه آینده میهمان یزدیها +جدول پیش بینی آب و هوای 72ساعت آینده
- طوفان گرد و غبار، و نفس تنگی مردم خوزستان