ID : 9276347
مشاور وزیر خارجه:

علی خرم :ايران و آمريكا، دوستان بي اعتمادند


واشنگتن وتهران درباره تسخیر سفرت آمریکا وگروگانگیری بایدبه جمع بندی برسند واین رنجیدگی را از میان بردارند/این زخم کهنه از اعتماد سازی بین دوکشور جلوگیری می کند.

به گزارش یزدرسا به نقل از روزنامه شرق ،بيش از سه دهه است روابط ايران و آمريکا با فرازونشيب هايي همراه است. در 30 سال گذشته اين رابطه دستخوش تغييرات بسياري شد. اگرچه اين تغييرات، نتيجه عيني دربر نداشت اما هميشه تلاش هاي پيدا و پنهاني براي برقراري اين رابطه در جريان بوده است. از ماجراي ارسال انجيل توسط مک فارلين در دهه60 تا گفت وگوي سيدمحمد خاتمي، رييس جمهوري وقت ايران با شبکه خبري سي ان ان و تلاش براي برداشتن ديوار بلند بي اعتمادي بين دو کشور در دهه70 تا نامه بي پاسخ مانده احمدي نژاد به جرج بوش، رييس جمهور ايالات متحده آمريکا در دهه80، اين فرازونشيب ها در روابط دوکشور ادامه داشت. در اين بين گفت وگوي تلفني حسن روحاني با باراک اوباما در سال گذشته نقطه عطفي در روابط دوکشور طي سه دهه گذشته بود. پس از آن بود که ديدارهاي دو جانبه وزراي امورخارجه دوکشور پيرامون مساله هسته اي ايران احتمال گسترش اين رابطه را رونق بخشيد و اين مذاکرات همچنان ادامه دارد. علي خرم، مشاور وزير امور خارجه ايران، مي گويد رفتار آمريکا در يک سال گذشته دوستانه بوده اما هنوز اعتماد لازم بين دوکشور وجود ندارد. به گفته خرم ماجراي تسخير سفارت آمريکا، بايد در بحث هاي علمي و کارشناسي حل وفصل شود. به گفته او، ايران منافع زيادي دارد که بايد به آنها نيز توجه کند و نگاه دولتمردان بايد رو به آينده باشد. گفت وگو با علي خرم را در ادامه بخوانيد.

 

روابط ايران و ايالات متحده آمريکا در سه دهه گذشته با فرازونشيب هايي همراه بوده است. رابطه اين دوکشور بعد از 35 سال- بعد از ماجراي تسخير سفارت - در چه وضعيتي قرار دارد؟


مساله روابط ايران و آمريکا را نمي توان در يک کلام و چند سطر خلاصه کرد. اين يک مساله تک بعدي نيست. مساله برقرارکردن ارتباط با آمريکا، مساله اي چندبعدي و پيچيده است و پيشينه تاريخي و فرهنگي اين رابطه به بعد از جنگ جهاني دوم بازمي گردد. رابطه اين دو کشور تا پيروزي انقلاب اسلامي در ايران به شکل يک همکاري و حمايت متقابل بود ولي از زمان پيروزي انقلاب به بعد، اين رابطه به يک رابطه خصمانه و انتقام جويانه تبديل شد. با گذشت زمان، سوءتفاهمات فيمابين دوکشور، هر روز بيشتر شد. حوادثي مانند گروگانگيري و دخالت نظامي در طبس و مسايل مربوط به جنگ ايران و عراق و اعزام يک تيم آشتي جويانه از سوي رونالد ريگان، رييس جمهور وقت آمريکا توسط مک فارلين، اتفاقاتي بود که بين دو کشور به صورت پياپي اتفاق افتاد. اين مسايل و روند ايجاد بي اعتمادي بين دوکشور، ادامه داشت تا اوايل سال1380 که مساله پرونده هسته اي ايران مطرح شد. اين بار آمريکا سعي کرد براساس امنيت بين الملل به پرونده هسته اي ايران فشار وارد کند. در فاصله دو دوره رياست جمهوري جرج بوش در آمريکا و به دنبال آن به قدرت رسيدن احمدي نژاد در تهران، روابط دو کشور وارد تقابل سياسي و تهديدات نظامي شد که از اين چندسال مي توان به عنوان بدترين دوره روابط دو کشور در طول سال هاي پس از انقلاب ياد کرد. در همين سال ها بود که آمريکا نقشي غيرسازنده در پرونده هسته اي ايران بازي کرد. چنان که وقتي اتحاديه اروپا تفاهمنامه هسته اي سعدآباد در تهران را امضا کرد، ايالات متحده اين تفاهمنامه قبول نکرد و سرانجام اروپايي ها نيز مجبور شدند، تفاهمنامه را ناديده بگيرند.

 

بسياري از کارشناسان روابط بين الملل بر اين باورند که انتخاب حسن روحاني در ايران به عنوان رييس جمهور، چشم انداز جديدي در ارتباط بين دوکشور ايجاد کرده است. نظر شما در اين زمينه چيست؟


به نظر من همه رفتارهاي ايالات متحده پس از انتخاب حسن روحاني به رياست جمهوري دگرگون شد و امروز مي توان چرخشي جديد در نوع نگاه آمريکا به ايجاد رابطه بين دو کشور ديد. به صورت ويژه، رفتار آمريکا در قبال پرونده هسته اي ايران تغيير کرده است. آمريکايي ها فکر نمي کردند که روابط آنها و ايران پس از انتخاب حسن روحاني به رياست جمهوري، وارد کارزاري جديد شود. اين در حالي است که شخص رييس جمهور و وزيرامورخارجه دولت يازدهم طي 14ماه گذشته در اداره سياست خارجي کشور براساس روش متداول ديپلماتيک در جهان عمل کرده اند. هردو آنها براي حل مسايل في مابين ايران و آمريکا حاضر شدند با اين کشور مذاکره حضوري و رودررو داشته باشند و قفل روابط بين دو کشور را بشکنند. به اين ترتيب امروز رابطه ايران و ايالات متحده از حالت خصمانه خارج شده و حالت دوستانه به خود گرفته است. البته روابط دوستانه اي که براساس اعتماد نيست.

امروز بيش از يک سال است که مذاکرات به صورت رودررو پيش رفته است. به نظر من تفاهم ژنو نيز بيشتر مرهون نگاه دوستانه آمريکا بود. در جريان مذاکرات هسته اي در ژنو، رفتار لوران فابيوس، وزير امورخارجه فرانسه به طور کامل نمايش دهنده موضع اسراييل بود و من فکر مي کنم اين آمريکايي ها بودند که توانستند براي رسيدن به توافق، جلو فرانسه بايستند و سرانجام فابيوس نيز همان متن اصلي توافق را امضا کرد و موافقتنامه ژنو به سرانجام رسيد. بايد توجه داشت که امضاي تفاهمنامه ژنو در بسياري از موارد براي ايران راهگشا بود چرا که به موجب اين تفاهمنامه، تحريم ها عليه ايران گسترش نيافت و حتي برخي از تحريم ها عليه ايران در بخش طلا، کشتيراني و خريد قطعات هواپيما برداشته شد. به اعتقاد من نگاه آمريکا در يک سال گذشته تغيير کرده و امروز مثبت و دوستانه است. اما به هرحال در اين يک سال هنوز بين دو کشور اعتماد ايجاد نشده. اين در حالي است که تندروهاي فعال در اين دو کشور، خواستار ايجاد هيچ نوع روابطي بين دوکشور نيستند و در اين ميان کارشکني مي کنند.

 

يعني به نظر شما سرنخ مخالفت رابطه ايران با آمريکا در دستان تندروهاي هر دو کشور است؟


به هر حال رفتار تندروها در هر دو کشور بر ايجاد و ادامه روابط بين ايران و آمريکا موثر است. اما بايد توجه داشت که طرفين نمي توانند تا روز قيامت صبر کنند تا بتوانند به يکديگر اعتماد کنند. در حال حاضر دوکشور بدون اينکه داراي روابط سياسي اي باشند زمينه همکاري زيادي دارند. اين دو کشور امروز در مناطق مختلف مانند سوريه و عراق منافع مشترک زيادي دارند و زمينه هاي همکاري مشترک جدي اي بين آنها وجود دارد.

 

سالگرد ماجراي تسخير سفارت آمريکا و گروگانگيري که امروز بيش از سه دهه از آن مي گذرد هر سال برگزار مي شود. به نظر شما براي اينکه اين مساله بر روابط امروز اين دو کشور تاثير نداشته باشد، چه بايد کرد؟


از نگاه آمريکايي ها اين يک زخم کهنه است. به هرحال بايد توجه داشت که در ماجراي گروگانگيري غرور ملي مردم آمريکا خدشه دار شده و آنها نمي توانند از اين مساله چشمپوشي کنند. به نظر من، وقت آن رسيده که اين دوکشور درباره اين رابطه به جمع بندي برسند و اين رنجيدگي را از ميان بردارند. ماجراي ويزاندادن به آقاي ابوطالبي به عنوان سفير ايران در سازمان ملل به بهانه حضور ايشان در ماجراي تسخير سفارت آمريکا، نشان مي دهد که آنها هنوز نسبت به اين مساله حساس هستند و تا زماني که اين مساله مورد بحث و بررسي کارشناسان قرار نگيرد اين زخم کهنه مي تواند از اعتماد سازي بين دوکشور جلوگيري کند.

من فکر مي کنم مراسم 13آبان با نگاهي به داخل برگزار مي شود اما به نظر من در برگزاري اين مراسم بايد نگاه به خارج را نيز مدنظر قرار دهيم . دير يا زود؛ روزي مجبور خواهيم شد اين کار را انجام دهيم. اگر مي خواهيم در جامعه بين المللي به همکاري هاي مشترک بينديشيم بايد اين موضوع را در دستور کار خود بگذاريم. اين کار به هيچ وجه کار سختي نيست. انديشمندان بايد در اين زمينه بحث و اين مساله را براي هميشه حل وفصل کنند. تا زماني که اين کار را نکرده ايم آنها به ما بي اعتماد هستند و اين زخم کهنه همچنان سر باز باقي خواهد ماند. به نظر من نمي توان اين نگاه و روش را همچنان ادامه داد. ما منافع ديگري داريم که بايد به آنها نيز توجه کنيم. نگاه دولتمردان نيز بايد رو به آينده باشد.


انتهای پیام/ص




summary-address :
Your Rating
Average (0 Votes)
The average rating is 0.0 stars out of 5.