محمدجواد بهبودزاده در گفتگو با خبرنگار یزدرسا با بیان اینکه سلطنت پهلوی یک سلطنت دست‌نشانده انگلیس و آمریکا بود گفت: رضا خان قزاق بی‌سوادی بود که در شمال فعالیت می‌کرد، مورد شناسایی انگلیس قرار گرفت و با توجه به اینکه آن‌ها قصد کرده بودند که از ضعف رژیم قاجار استفاده کنند؛ در سال 1299 کودتایی راه انداختند و سیدضیا طباطبایی را به عنوان نخست‌وزیر و رضاخان را به عنوان وزیر جنگ مشخص کردند و در سال 1304 نیز سلطنت پهلوی رسمیت پیدا کرد و رضا شاه به مدت 16 سال در ایران سلطنت کرد.

وی افزود: بعد از جنگ جهانی دوم با حضور روزولت رئیس‌جمهور آمریکا، چرچیل نخست‌وزیر انگلیس و استالین رهبر شوروی سابق در تهران کنفرانسی تشکیل می‌شود، این در حالی است که قبل از آن هم، ایران به وسیله کشورهای متفقین از جمله آمریکا، شوروی، انگلیس و... به سه قسمت تقسیم شده بود.

محقق تاریخ انقلاب اسلامی ادامه داد: بعد از کنفرانس تهران تصمیم گرفته می‌شود که رضاخان را -که در جنگ جهانی طرفدار آلمان بود- برکنار کنند و به یک اشاره کسی را که خودشان آورده بودند برکنار کردند و به جزیره موریس در افریقای جنوبی تبعیدش کردند و پسرش که جوانی حدود 20 ساله بود را بر تخت سلطنت نشاندند.

نقش پررنگ محمدعلی فروغی در سلطنت پدر و پسر پهلوی

بهبودزاده خاطرنشان کرد: با آمدن محمدرضا بر رأس کار و با توجه به جوانی و خامی او، محمدعلی فروغی که نخست وزیر بود، تأثیرگذاری زیادی داشت؛ فروغی هم در به سلطنت رسیدن رضا خان و هم  در به سلطنت رسیدن محمدرضا مؤثر و نقش‌آفرین بود و در واقع برای سطنت پدر و پسر خیلی تلاش کرد.

وی اضافه کرد: با توجه به جورهایی که به مردم ایران شده بود و مسائلی مانند کشف حجاب و متحد شکل کردن لباس‌ها و غربی کردن ایران و... که وجود داشت، در این زمان تلاش کردند قدری به مردم فضای باز سیاسی بدهند و نوع نگرش و برخورد با مردم متفاوت شد و از برخورد خصمانه رضاخانی به یک برخورد نرم تبدیل شد و می‌توان گفت یک شبیخون فرهنگی ایجاد شد.

این پژوهشگر تاریخ انقلاب یادآور شد: یکی از اولین وقایعی که در زمان سلطنت محمدرضا پهلوی ایجاد شد، مسئله ملی شدن صنعت نفت و روی کار آمدن محمد مصدق بود. قبل از مصدق چند دولت مانند دولت عبدالحسین اژیر روی کار آمده بودند که هم او و هم رزم‌آرا به دست گروه فدائیان اسلام کشته شدند و نخست وزیری مصدق شکل گرفت. مصدق با حمایت روحانیت و مردمی که از روحانیت به رهبری کاشانی تبعیت می‌کردند، دو مرتبه به حکومت رسید.

مردم به اعتبار آیت‌الله کاشانی از مصدق حمایت می‌کردند

بهبودزاده عنوان کرد: با ملی شدن نفت در مجلس، مصدق به وسیله کودتای نظامی 28 مرداد که به رهبری آیرونساید ژنرال آمریکایی در کشور اتفاق افتاد، سقوط کرد. این در حالی است که او هرگز به هشدارهای روحانیت از جمله آیت‌الله کاشانی گوش نداد و مدعی بود مردم پشتیبان او هستند و علیرغم هشدارهایی که آیت‌الله کاشانی داده بود و بیان اینکه من کودتا را دارم می‌بینم، شما اردشیر زاهدی را به عنوان وزیر کشور قرار دادی در صورتی که او ممکن است دولت تو را ساقط کند، اما مصدق گوش نداد.

وی با بیان اینکه قبل از اینکه کودتای 28 مرداد رخ دهد، شاه از ایران فرار کرده و به ایتالیا رفته بود و بعد از کودتا دو مرتبه به ایران باز گشت، بیان کرد: در ادامه رژیم پهلوی چند اقدام انجام می دهد که یکی از آن ها تأسیس ساواک به پیشنهاد آمریکا است. آموزش نیروهای ساواک توسط اینترجن سرویس و MI6 انگلیس و همچنین سیا آمریکا و موساد اسرائیل در دستور کار قرار گرفت و با تشکیل پلیس مخفی ساواک، تیمور بختیار با توجه به اینکه فردی بسیار قصی‌القلب بود، به عنوان رئیس ساواک انتخاب شد.

محقق تاریخ انقلاب تأکید کرد: بعد از تشکیل ساواک، در اولین مراحل اعضای فداییان اسلام دستگیر می‌شوند و سران آن از جمله مجتبی نواب صفوی به شهادت می‌رسند و این وقایع ادامه دارد تا سال 1341 که بحث انجمن‌های ایالتی و ولایتی را شاه مطرح می‌کند و می‌خواهد به مجلس ببرد و آن را به تصویب برساند. این در زمان نخست وزیری علی امینی است که موفق نمی‌شود بعد از او اسدالله علم می‌آید و این کارها را انجام می‌دهد ولی با مخالفت شدید امام مواجه می‌شود.

به رسمت اسلام به عنوان دین در کشور دست برده بودند

بهبودزاده ادامه داد: مواردی که مورد مخالفت امام قرار گرفت سه چیز بود؛ در این لایحه، از شرایط انتخاب‌کنندگان و انتخاب شوندگان، قید اسلام حذف، و به جای سوگند به قرآن نیز سوگند به کتاب آسمانی قید شده بود. همچنین به زنان هم حق انتخاب شدن و انتخاب کردن داده شده بود و عملا به رسمت اسلام به عنوان دین و مکتب در کشور دست برده بودند.

وی تصریح کرد: امام با اصل حضور زنان مخالفتی نداشتند، بلکه مخالفت ایشان به خاطر این بود که رژیم از آزادی زنان استفاده ابزاری می‌کرد و قصد داشت زنان را وارد فساد کند که حتی این در سخنان امام هم هست که فرمودند «ما با آزادی زنان مخالف نیستیم با فساد مخالفیم» لذا امام مخالفت می‌کنند و مخالفت‌ها خیلی شدید می‌شود، امام سخنرانی دارند، نامه‌هایی به شخص شاه و به اسدالله علم نوشته می‌شود که منجر به این می‌شود که لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی ملغی شود؛ امام به این هم بسنده نمی‌کنند و می‌گویند باید حتما از روزنامه‌های رسمی کشور اعلام شود تا رسما مشخص شود، دولت مجبور می‌شود این کار را انجام دهد و رسما انجمن‌های ایالتی و ولایتی به صورت موقت هم که شده از صحنه خارج می‌شود.

پژهشگر انقلاب اسلامی اظهار داشت: در بهمن سال 1341 شاه طرح انقلاب شاه و ملت یا انقلاب سفید را مطرح می‌کند، این مبحث که دارای 6 لایحه است به پیشنهاد آمریکا در دستور کار قرار می‌گیرد. تمام این مسائل در زمان روی کار آمدن جان اف کندی از حزب دموکرات امریکا است که او پیشنهادهایی مبنی بر فضای باز سیاسی و اصلاحات در ایران می‌دهد و شاه آزمون دیکته شده آمریکا را در ایران برگزار می‌کند.

نامه آیت‌الله صدوقی و علمای بزرگ کشور در حمایت از امام در سال 42

بهبودزاده اضافه کرد: در ششم بهمن 1341 شاه طرح انقلاب شاه و ملت در شش ماده را به رأی می‌گذارد و به ظاهر از مردم رأی می‌گیرد و اعلام می‌کند که مردم موافق این موضوع هستند که این مورد اعتراض حضرت امام قرار می‌گیرد و ایشان در دوم فروردین سال 1342 مصادف با شهادت امام صادق علیه‌السلام سخنرانی می‌کنند و درگیری‌هایی انجام می‌گیرد و امام 13 خرداد 42 دستگیر می‌شوند و بعد 15 خرداد 42 اتفاق می‌افتد که کشتار کفن‌پوشان ورامین و مردم و بازریان تهران و قم را به دنبال دارد.

وی ادامه داد: امام بعد از دستگیری به تهران اعزام می‌شود و در منطقه قیطریه در بازداشت خانگی قرار می‌گیرد. علما وقتی می‌بینند که جان امام در خطر است نامه‌ای مشترک از جانب علمای بزرگ کشور از جمله آیت‌الله صدوقی از استان یزد امضا می‌شوند و اعلام می‌کنند که ایشان مرجع دینی و عالم تشیع است و اینچنین موجب می شوند که رژیم نتواند امام را شهید کند و بعد از یکسال امام آزاد می‌شوند.

محقق انقلاب اسلامی عنوان کرد: وقتی امام دستگیر شدند همچنین تحصنی در شاه عبدالعظیم انجام می‌گیرد که آیت‌الله صدوقی از یزد، آیت‌الله میلانی از مشهد، آیت‌الله گلپایگانی و آیت‌الله نجفی از قم و تعداد دیگری از علما از سراسر کشور جمع می‌شوند و در حرم عبدالعظیم تحصن می‌کنند که با فشار رژیم آن تحصن بر هم می‌خورد و نهایتا این‌ها به شهرهایشان برمی‌گردند اما اثری که این تحصن دارد این است که امام را حداقل زندانی نمی‌کنند و ایشان را در قیطریه تهران تحت حصر خانگی قرار می‌دهند.

طرح ننگین کاپیتولاسیون و خروش انقلابی امام خمینی

بهبودزاده با اشاره به طرح مسئله کاپیتولاسیون در سال 1343، افزود: مسئله کاپیتولاسیون یا حق کنسولی مسبوق به سابقه است، یعنی در زمان قاجاریه ایران این حق را به عثمانی‌ها داده بود و به برخی کشورهای دیگر نیز این حق داده شده بود؛ همچنین قبل از این هم این حق به تزار روسیه داده شده بود که با روی کار آمدن کمونیست‌ها در اتحاد جماهیر شوری عملا این از بین رفت.

وی ادامه داد: این بار و در زمان پهلوی با توجه به اینکه آمریکا در ایران مستشارانی داشت و یک عده کارگزاران و سربازهای امریکا در ایران نقش داشتند، این موضوع مطرح شد. مسئله هم این بود که یک کارمند آمریکا اگر هر جرمی هم در ایران انجام دهد کسی حق ندارد به او تعرض کند و او باید به کشورش عودت داده شود تا آنجا مورد محاکمه قرار بگیرد یا نگیرد و ایران حق محاکمه او را ندارد اما حتی اگر یک مسئول ارشد ایرانی به یک مأمور دون‌پایه آمریکایی تعرض کرد باید تحت محاکمه قرار بگیرد.

پژهشگر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه، این موضوع به شدت مورد مخالفت حضرت امام قرار گرفت، یادآور شد: این طرح قبلا به وسیله اسدالله علم که نخست وزیر بود به مجلس برده شده بود و موفق نشده بود که آن را به تأیید مجلس برساند، اما سرانجام به وسیله حسنعلی منصور این طرح در مجلس به تصویب رسید.

بهبودزاده با بیان اینکه اولین قربانی این طرح خود حسنعلی منصور بود افزود: روزی که وی می‌رفت در مجلس نطقی کند و این طرح را به تصویب برساند به وسیبله محمد بخارایی از اعضای هیئت موتلفه ترور می‌شود و به قتل می‌رسد که بعداد تعدادی از اعضای هیئت موتلفه اسلامی دستگیر می شوند که شش تن از آن‌ها از جمله محمد بخارایی تیرباران می‌شوند و به شهادت می‌رسند و تعداد زیاد دیگری از آن‌ها از جمله مرحوم عسکراولادی نیز به حبس ابد محکوم می‌شوند که تا زمان انقلاب در زندان بودند.

وی گفت: حضرت امام که در سال 1343 از زندان آزاد شده بودند، علیه کاپیتولاسیون سخنرانی شدیدی ایراد می‌کنند که منجر به دستگیری و تبعید ایشان به ترکیه و از آنجا هم به نجف می‌شود.

 ادامه دارد...