آپاندیس دولت روحانی و تقلای فراکسیون امید برای حفظ وضع موجود بعد از انتخابات
یزدرسا؛ بهرام پارسایی سخنگوی فراکسیون امید چند روز قبل گفته بود: جلسه امروز فراکسیون امید با بیش از ۹۰ نفر تشکیل شد. پس از تفاهم فراکسیون نمایندگان ولایی و فراکسیون مستقلین قرار شد در صورتی که کف مطالبات فراکسیون امید مبنی بر حفظ وضع موجود محقق نشود، فراکسیون امید برای هر ۱۲ رکن هیات رئیسه نامزد معرفی کند.
این سبک موضعگیری فراکسیون امید و تأکید و تقلای آنها بر حفظ وضع موجود در حالی است، که آنها خود را پیروز انتخابات ریاست جمهوری 29 اردیبهشت میدانند و به طور طبیعی انتظار این است که آنها به دنبال ارتقای خود در مجلس باشند نه اینکه برای حفظ وضع موجود دست و پا بزنند!
بعد از انتخابات مجلس دهم نیز، اصلاحطلبان که خود را پیروز آن انتخابات میدانستند، به دنبال تصاحب صندلیهای هیئت رئیسه مجلس بودند، اما محمدرضا عارف سرلیست اصلاحطلبان، نه تنها در رقابت برای ریاست مجلس بازماند که حتی وی نتوانست ریاست مرکز پژوهشهای مجلس و کمتر از آن ریاست کمیسیون آموزش مجلس را هم به دست بیاورد. این در حالی است که بسیاری از اصلاحطلبان معتقدند حسن روحانی آنها را به بازی گرفته و آنگاه که کارش با آنها تمام شده، در جریان انتخابات هیئت رئیسه، پشتشان را خالی کرده است.
افزون بر این، عملکرد ضعیف فراکسیون امید در یک سال گذشته به گونهای بوده که با انتقادهای گسترده اصلاحطلبان همراه شده است. چند روز قبل نیز صادیق زیباکلام اعضای فراکسیون امید را به شدت تحقیر کرد و با کنایهای تند گفت: «آن برههها و زمانهایی که انتظار میرفت فراکسیون امید در مجلس قد علم کند و بایستد، شاهد بودیم که بدبختانه جاخالی داد و جای آنها مطهری ایستاد. شاید سخنی به اغراق نگفته باشم اگر بگویم فراکسیون امید یک طرف و علی مطهری به تنهایی یک سر و گردن از فراکسیون امید 120 نفره بالاتر می ایستد و فعالیت می کند.»
نکته قابل توجه در رابطه با شرایطی که اصلاحطلبان و فراکسیون امید در آن قرار گرفتهاند، این است که «تجربه جمهوریاسلامی از بازرگان تا بنیصدر تا منتظری تا موسوی تا کروبی و تا رئیس دولت اصلاحات، نشان میدهد دو شرط لازم اما نه کافی، برای هر بازیگر، برای ایفای نقش در سطح اول سیاسی ایران پسا انقلاب اسلامی وجود دارد: یکم؛ حرکت در چارچوب جمهوریاسلامی ولو در مرز جمهوریاسلامی و نیز ولو در ظاهر. دوم؛ برخورداری از یک پایگاه قابل توجه ایدئولوژیک و باثبات.
تجربه امثال رئیس دولت اصلاحات که یکی از دو شرط را یعنی بهرهمندی از پایگاه ایدئولوژیک را داراست نیز نشان میدهد شرط نخست برای بازیگری موثر، نقش تعیینکنندهای دارد. رئیس دولت اصلاحات با فرض موقعیت فارغ از حاکمیتش، به همراه بدنه ایدئولوژیکی که وی آنها را نمایندگی میکند، در بهترین شرایط برای تأثیرگذاری، میتوانند در حکم "آپاندیس" دولت روحانی باشند یا فهرست امید را به مجلس بفرستند که بهرهاش به لاریجانی برسد یا با تکرار میکنم، فهرستی روانه مجلس خبرگان کند که نتیجهاش ریاست آیتالله جنتی بر خبرگان گردد. این وضعیت چندان قابل تحمل و لااقل برای میان مدت و بلند مدت قابل تداوم نیست.
بنابراین رئیس دولت اصلاحات بیش از هرکس تمایل و تلاش دارد که بتواند در درون حاکمیت پذیرفته بشود و در این سالها به انحای مختلف تلاش کرده است راهی برای بازگشت به درون حاکمیت پیدا کند. حوادث سال ۸۸ شرایطی را به وجود آورد که وی را ناگزیر کرد تا در موقعیت کنونیاش بایستد وگرنه او هیچگاه گزینه خروج از حاکمیت را انتخاب نمیکرد.»
ارسلان پورذهبی
Related Assets:
- رئیس اصلاحات به گزارش سوء استفادههای «ابطحی» میخندید!
- ایران در عرصه برنامههای موشکی یک قدم عقب نخواهد نشست/ مایه تاسف است که بعضی ها جای جلاد و شهید را عوض کردند
- انتقام سختی در انتظار داعش است/ داعشیان مفسدفیالارض، محارب و باغی هستند/ اپوزیسیون دولت بودن در جمهوری اسلامی جایی ندارد
- هجمهها به رئیس قوه قضائیه هزینه ایستادگی در مقابل فتنهگران است/ مسئولان درباره برجام دل به اروپا هم نبندند