آقای هاشمی به کجا چنین شتابان؟!
سخنان تند آقای هاشمی رفسنجانی علیه شورای نگهبان موجب شگفتی بسیاری از دلسوزان شد؛ سخنانی که در نوع خود کم وشاید بیسابقه بود. وی در مراسم گرامیداشت سالروز ورود امام خمینی(ره) به ایران طی سخنانی به بهانه عدم احراز صلاحیت سیدحسن خمینی گفته است: «صلاحیت شخصیتی که اشبه به جدش امام خمینی است را قبول نمیکنند» و سپس با ادبیاتی دور از شأن پرسیده است: «شما صلاحیت خود را از کجا آوردهاید؟ چه کسی به شما اجازه داده است که قضاوت کنید؟ چه کسی به شما تریبون داد؟ صداوسیما برای شما باشد؛ اگر امام و نهضت و اراده عمومی مردم نبود هیچکدام از اینها نیز نبودند.»
هاشمی همچنین گفته است: «اگر امام، نهضت امام و اراده عمومی مردم نبود هیچ کدام اینها نیز نبودند . هدیه بدی به بیت امام(ره) در زمانی که باید همه به هم تبریک بگوییم دادند که ان شاءالله خداوند از شما بگذرد و شما را ببخشد.»
اندکی تامل در سخنان آقای هاشمی سست بودن استدلال و نوع نگاه وی را روشن میسازد؛ چه این که به جای ارائه دلایل قوی برای ادعای خود، بیشتر کلیگویی و تمسک به مغالطه به چشم میآید.
جای تاسف است که آقای هاشمی علیرغم آگاهی ازجایگاه بی بدیل شورای نگهبان و با وجود اطلاع از تاکیدهای مکرر امام امت و رهبر معظم انقلاب بر نقش و جایگاه شورای نگهبان و ضرورت حفظ حرمت آن و تن دادن به قانون، اینگونه با ادبیات ناروا به تقابل با شورای محترم نگهبان روی آورده است.
وی از شورای نگهبان به دلیل عدم احراز صلاحیت نوه امام انتقاد میکند؛ اما هیچ اشارهای به دلایل این عدم احراز نمیکند. به واقع آقای هاشمی به جای قدردانی از شورای نگهبان به سبب عمل به قانون، آنها را به باد انتقاد گرفته است که چرا صلاحیت فرد موردنظر وی را فارغ از روال تعیین شده «تایید» نکرده است! به عبارتی روشنتر، مطالبه ایشان، تایید صلاحیت نامزد موردنظر وی بدون شرکت در آزمون اجتهاد است! این در حالی است که شورای نگهبان بارها به طور رسمی اعلان کرده که نامزدهای مورداشاره از جمله جناب سیدحسن خمینی برای احراز صلاحیت باید در آزمون موردنظر شرکت کنند؛ در غیر این صورت امکان تایید صلاحیت وجود ندارد.
دراین راستا بسیاری از نامزدها در آزمون شرکت کردند و صلاحیتشان بررسی شد؛ برخی نامزدهای برجسته هم شرکت نکردند و بهتبع صلاحیتشان محرز نشد، اما نهتنها جوسازی نکردند بلکه تکلیفمدارانه به نظر شورای نگهبان تمکین کردند. حجتالاسلام و المسلمین کاظم صدیقی-امام جمعه موقت تهران- از جمله این نامزدهای برجسته است که با رفتار خود، درس بزرگی به برخی منتقدان کمانصاف دادند.
آقای هاشمی خطاب به اعضای شورای نگهبان میگوید «شما صلاحیت خود را از کجا آوردهاید؟ چه کسی به شما اجازه داده است که قضاوت کنید؟...» اما به این نکته بدیهی اشاره نمیکند که صلاحیت مجتهدین شورای نگهبان توسط رهبری نظام تایید شده است آنهنگام که به عضویت شورا منصوب شدهاند و دستکم تا زمان استمرار عضویت، صلاحیتشان مورد تایید رهبری است. و قضاوتشان درباره صلاحیتها هم «تکلیفی قانونی»است که بر عهدهشان قرار داده است. به واقع وی بدیهیترین واقعیت قانونی و حکومتی را هم نادیده میگیرد و آن را دستاویز هجمه دور از انصاف به شورای نگهبان و اعضای محترم آن قرار میدهد.
نکته قابل تامل این که آقای هاشمی با تمسک به حرمت امام و بیت امام، نهاد قانونی مورد تاکید خاص امام را مورد حمله قرار میدهد! وی به خوبی از تاکیدهای فراوان امام مبنی بر حفظ حرمت شورای نگهبان و تمکین در برابر قانون آگاه است و با این حال، چنین بی پروا و غیرمنصفانه به تخطئه عملکرد شورا میپردازد. اگر آقای هاشمی دچار شبههای واقعی درباره شورای نگهبان بود و انتقادهای اخیرش نشانی از دلسوزی واقعی داشت، تلاش برای روشنگری و پاسخ دادن به ایشان برای رفع ابهام منطقی به نظر میرسید؛ اما قرائن بر واقعیتهای تلخ دیگری حکایت میکنند. با این همه چه پاسخی بهتر از فرمایش امام امت به تخطئهکنندگان شورای نگهبان؟ آنجا که فرمود:
«من به این آقایان هشدار میدهم که تضعیف و توهین به فقهای شورای نگهبان امری خطرناک برای کشور و اسلام است. همیشه انحرافات به تدریج در یک رژیم وارد میشود و در آخر، رژیمی را ساقط مینماید. لازم است همه به طور اکید به مصالح اسلام و مسلمین توجه کنیم و به قوانین، هر چند مخالف نظر و سلیقه شخصىمان باشد احترام بگذاریم و به این جمهورى نوپا که مورد هجوم قدرتها و ابرقدرتهاست وفادار باشیم. در خاتمه باید بگویم که حضرات آقایان فقهای شورای نگهبان را با آشنایی و شناخت تعیین کردم و احترام به آنان و حفظ مقامشان را لازم میدانم و امید آن دارم که این نحو امر تکرار نشود. »
نکته دیگر اینکه متاسفانه عملکرد آقای هاشمی و خانواده ایشان بهویژه در سالهای اخیر درموارد متعدد، با آرمانها و توصیههای امام راحل، ناسازگار بوده و گاه در تعارض جدی قرار داشته و همین واقعیت کافی است تا بسیاری، دل سوزاندن برای امام و بیت امام را چندان صادقانه تلقی نکنند. برای نمونه خوب است آقای هاشمی به عملکرد خویش و خانوادهشان در دوران فتنه 88 و پس از آن تاکنون بیندیشند و در خلوت خود، آن را با معیارهای امام راحل ارزیابی کنند. آیا نامه بدون سلام و والسلام به رهبری، در راستای تحقق منویات امام بوده است؟! آیا عملکرد کذایی هاشمی و خانواده در جریان انتخابات 88، تناسبی با رهنمودهای امام در تقویت نظام و رهبری داشته است؟! و صدها آیای دیگر.
تلخ است اما واقعیت دارد که رویکرد آقای هاشمی در این سالها در موارد متعدد، موجب نگرانی و تاسف دلسوزان اصیل انقلاب را فراهم آورده است بهگونهای که بسیاری از مواضع وی با ذوقزدگی دشمنان نظام روبرو می شود؛ همان کسانی که زمانی بدترین اهانتها را به هاشمی روا می داشتند و مواضع شجاعانه وی در دفاع از آرمانهای امام و انقلاب، آنان را به کما فرو میبرد.
ای کاش آقای هاشمی در این واپسین سالهای حیات، حرمت مبارزات و سوابق انقلابی خویش را بیش از پیش پاس میداشت و اجازه نمیداد مواضع و عملکرد وی و خانوادهاش، آسیاب شانتاژ بنگاههای تبلیغاتی دشمنان را به رونق درآورد. آقای هاشمی اگر نمی تواند در مواضع خود تجدیدنظر کند، شاید تامل در بازنشستگی سیاسی بتواند ایشان را از آسیبهایی فراوان مصون دارد. کناره گیری آقای هاشمی از اظهارنظرهای سیاسی-له یا علیه-، میتواند دستکم اسباب سوءاستفاده بدخواهان نظام و ملت از ایشان را منتفی سازد.
نویسنده: حامد اردکانی
Related Assets:
- چرا شورای نگهبان باید صلاحیت هاشمی را مجددا بررسی کند؟
- شورای نگهبان از دیدگاه امام (ره) و رهبری
- حمله بی رحمانه و اتهامات مجرمانه هاشمی به شورای نگهبان
- فائزه مخلص انقلاب است!
- اینکه «آقازادهای» بخاطر وجه خانودگیاش خود را تافته جدا بافته بداند اشتباه است/برخی، انسان ها را اصل می دانند
- شورای نگهبان به هاشمی که بدهکار نیست!
- عباس عبدی: هاشمی رفسنجانی ترجیح میدهد سید حسن خمینی رد صلاحیت شود
- نامه انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه شیراز به شورای نگهبان درباره اظهارات روز گذشته هاشمی