آواز غمگین میبد در سمفونی دود و غبار / خطری جدی در کمین مردم میبد
هنوز از یادهایمان نرفته روزگاری را که کوچه پس کوچههای شهرمان بوی صفا و صمیمیت میداد؛ بوی امنیت و آرامش، بوی حجاب و عفاف، بوی دینداری و دین باوری، بوی میراث فرهنگی و بوی کوچه های خاکی باران خورده . آن سالها آسمان لاجوردی شهرمان روحیههایمان را نشاط میبخشید و آبهای جاری در جویها و قناتها آرامشبخش روح و جانمان بود.
آن روزها هرگاه از اوضاع نامناسب فرهنگی و اجتماعی کلانشهرها میشنیدیم، به خود میبالیدیم که شهرمان از آسیبهای توسعه افسارگسیخته و هجمه غیربومیان در امان مانده است؛ آن روزها وقتی با نغمه های کودکانه میخواندیم
ای کاش من هم پرنده بودم با شادمانی پر میگشودم
میرفتم از شهر به روستایی آنجا که دارد آب و هوایی
خود را در متن این ترانه میدیدیم و تصورش نیز برای هر کداممان دور از ذهن بود آنجایی که زمزمه میکردیم :
در شهر ما نیست جز دود ماشین دلم گرفته از آن و از این
اینک اما افسوی و صد افسوس!
در پی گسترش صنعتی شهرستان میبد، و احداث دهها کارخانه کاشی و ...،دیگر وقتی نامی از میبد برده میشود، کمتر کسی آثار باستانی و میراث فرهنگی اش را به یاد می آورد. این روزها وقتی در فضای مجازی و غیر مجازی واژه میبد را جستجو میکنیم میبد را با نام کاشی هایش می شناسند، با نام سرامیک ها و کارخانجاتش، با نام صنعتی که به یکباره و کمتر از پانزده سال، قدمت و آوازه ی شهر اساطیری و هفت هزار ساله میبد را از میدان به در کرد و نام «میبد تاریخی و میبد فرهنگی » را به «میبد صنعتی» تغییر داد. گویا فقط هویت میبد و میبدی با صنعت عجین شده است ، شاید دیری نباشد شهر خورشید به شهر دودکشها شهره شود.
به راستی چه شد که در سالهای اخیر، درصد رشد صنعتی میبد در قیاس با دیگر زمینه ها (همچون میراث فرهنگی و مذهبی ) از همه ی آنها پیشی گرفت و میبد را به شهری صنعتی و آلوده(زیست محیطی) تبدیل کرد.
اگر از اقدامات غیر کارشناسانه و صرفا اقتصادگرایانه ای منجر به احداث دهها مجتمع صنعتی در میبد شد، بگذریم، قطعا همه ما با خطراتی که این روزها سلامت جسم و روان مردم شهر میبد را تهدید میکند، آشنا هستیم. آلودگی هوا، کمبود آب، سونامی سرطان، هجمه ی غیربومی ها به سمت شهرستان و...
با وجود بروز مشکلات عدیده ای که همگی از صدقه سری صنعتی شدن شهر میبد است، متاسفانه تکثیر قارچ گونه ی مجتمع های صنعتی همچنان ادامه دارد و اینبار در مقیاسی بزرگتر، بجای احداث کارخانه ای جدید، شاهد احداث چند فاز دیگر از «شهرک های صنعتی» در میبد هستیم.
شهرک هایی که در صورت راه اندازی، مسئله محیط زیست ، آب و منابع طبیعی ما به باد فنا خواهد رفت(اشاره به سخنان آیت الله اعرافی در نماز جمعه روز قدس).
چندماهی است که در محافل و جلسات اداری و دولتی، سخن از راه اندازی یکی از بزرگترین شهرکهای صنعتی استان با نام منطقه ویژه اقتصادی در شهرستان میبد به میان می آید، منطقه ای که شاید تعداد انگشت شماری از مردم و حتی خود مسئولان، محل دقیق آن را بدانند.
پس از تحقیقات خبرنگار میبدخبر، متوجه شدیم که متاسفانه منطقه ویژه ی اقتصادی میبد، در فاصله ی کمتر از 4 کیلومتری از مناطق مسکونی محلات شهیدیه و بارجین و در ضلع شرقی شهرستان، در حال راه اندازی است. منطقه ای بکر، در شرقی ترین نقطه ی شهیدیه.
کارشناس محیط زیست در گفتگو با میبد خبر اظهار داشت، اگر این منطقه از میبد، به هر نحوی دستخوش تغییر قرار گیرد،(حتی ساخت یک شهرک مسکونی یا ایجاد خیابان )، کشاورزی آن منطقه کاملا نابود خواهد شد و دمای هوای شهر میبد از این هم بالاتر خواهد رفت، چراکه تنها راه ورود هوای پاک به میبد همین کانال بوده و در صورت بهم خوردن طبیعت بکر آن منطقه، شهرستان میبد از چهار جهت در حصار آلاینده های کارخانجات قرار میگیرد.
این اظهارات در حالیست که، در همین منطقه، گروهی (غیرمیبدی) با خرید 2000 هکتار زمین از منابع طبیعی، به قیمت بسیار ارزان، اقدام به ساخت شهرک صنعتی (منطقه ویژه اقتصادی) کرده اند، منطقه ای خصوصی که مجوز احداث هرگونه صنعتی را خواهد داشت.
مسلما اگر این امر صورت پذیرد، آلودگی صنایع در ضلع شرقی میبد_ با توجه به جهت وزش باد در برهه ای از سال_ سلامت مردم این محلات و حتی مردم میبد را به طور جدی به خطر می اندازد و علاوه بر این فاجعه زیست محیطی تعداد غیر بومیان شهر نیز به طور فزاینده ای بیشتر خواهد شد.
مسئولین محترم شهرستان میبد ، این میبد خسته را دریابید ، اجاره ندهید عده ای نان خود را در سلامتی مردم این شهر و فرزاندانمان بزنند ، یقین داشته باشید ارتباط مستقیمی بین صنعتی ترین شهرها با سرطان خیز ترین شهرها وجود دارد، و نیز ارتباط معکوسیست بین صنعتی ترین شهرها و امن ترین شهرها ، نگرانی مردم را دریابید و در این خصوص پاسخگو باشید ، مردم را از اقدامات خود در جهت جلوگیری از احداث هرگونه شهرک صنعتی جدید و دستکاری در طبیعت این منطقه از شهرستان، آگاه سازید.
که اگر چنان نشود دیری نخواهد پایید که آفتاب صبحگاهی نیز از پس دودها و غبارهای این شهرک سلام خواهد کرد و نور کم رمق آن نثار ساکنان این شهر و ثروت کلان برای ساکنان شهرهای دیگر
شاید شهر سوخته دیگری در راه باشد شاید !!
نویسنده و خبرنگار: مهدی گلمحمدی