Skip to Content


گفت و گو با دکتر شفیعی فرزند یکی از شهدای سانحه هوایی


میبد خبر: دوازدهم تیرماه 1367 شمسی برابر با سوم ژوئیه 1988 میلادی، هواپیمای مسافری ایرباس ایران که از بندرعباس عازم دوبی بود، بر فراز آب های خلیج فارس و در نزدیکی جزیره هنگام مورد هجوم یگان های دریایی متجاوز آمریکایی مستقر در آب های خلیج فارس قرار گرفت و سقوط کرد. این هواپیما که با موشک ناو جنگی وینسنس مورد حمله عمدی نیروهای تجاوزگر و جنایت پیشه شیطان بزرگ قرار گرفت، حامل ۲90 مسافر و خدمه بود که تمامی آنها اعم از مرد و زن و کودک و نوجوان و کهنسال با وقوع این جنایت فجیع به شهادت رسیدند. در میان سرنشینان هواپیما، 66 کودک زیر 13 سال، 53 زن و 46 تن تبعه کشورهای خارجی نیز بودند که کشته شدند. ساقط کردن هواپیمای مسافربری ایران از سوی جنایتکاران آمریکایی، در حقیقت یکی دیگر از مراحل رویارویی استکبار جهانی با جمهوری اسلامی ایران برای تقویت متجاوزان عراقی در جبهه های جنگ و به زانو در آوردن مسئولان نظام جمهوری اسلامی ایران بود. پس از سقوط این هواپیما، مقامات آمریکایی برای توجیه این جنایت نابخشودنی، دلایل ضد و نقیضی عنوان کردند و کوشیدند این اقدام خصمانه را یک اشتباه قلمداد کنند. اما با توجه به مجهز بودن کشتی جنگی وینسنس به پیشرفته ترین سیستم های راداری و رایانه ای و هم چنین مشخص بودن نوع هواپیمای درحال پرواز، مسلم شد که احتمال اشتباه وجود نداشته و این اقدام، کاملاً خصمانه بوده است. با این حال مقام های آمریکایی پس از چندی، در توهینی آشکار به ملت ایران، مدال شجاعت بر گردن ناخدای این ناو انداختند و بدین سان حمایت رسمی خود را از این جنایت اعلام نمودند. به هر تقدیر، این جنایت نیز در کنار جنایات بی شمار دولت آمریکا، در پرونده سیاه استکبار جهانی ثبت شد و لکه ننگ دیگری بر تارک آن جنایت پیشگان نقش بست. هرساله 12 تیرماه یادآور 7 شهیدی است که به جز یکی دو نفر از آنها بقیه حتی پیکرهایشان نیز مفقود شد. 3 تن از این شهدای پاک قبورشان در گلزار شهدای امامزاده خدیجه خاتون مهرجرد واقع شده است. فرصت را غنیمت شمرده گفت و گوی کوتاهی با دکترمحمدرضا شفیعی یکی از فرزندان شهید محمدحسن شفیعی که در این حادثه به شهادت رسیدند انجام داده ایم که در زیر می خوانید:   لصفا خودتان را معرفی کنید؟ محمدرضا شفیعی. آقای شفیعی وقتی سانحه هوایی رخ داد شما چند ساله بودید؟ آن موقع 27 ساله بودم به جز شما، پدر بزرگوارتان چند فرزند داشتند و چند ساله؟ چهارفرزند، برادرم 22 ساله دکتر رضا شفیعی، خواهرانم19 ساله و 17 ساله و برادر کوچکم دو سال و سه ماه. شهید بزرگوار برای چه امری سوار آن هواپیما شده بودند؟ ایشان در کشور کویت شاغل بودند مغازه ای داشتند که در آنجا امرار معاش می کردند. از روز حادثه برایمان بگویید؟ چه گونه از حادثه خبردار شدید؟ من میبد نبودم برای کاری به تهران رفته بودم ولی خانواده ساعت 2 بعدازظهر از اخبار رادیو فهمیدند که هواپیمایی که از بندرعباس حرکت کرده به مقصد دبی، هدف موشک نانو آمریکا قرار گرفته و به دریا افتاده، خانواده باور نمی کردند برای همین این طرف و آن طرف جهت صحت و سقم این سانحه خبر می گرفتند. در آن لحظه شرایط خانواده شما چگونه بود؟ شرایط خانواده بحرانی و ناراحت کننده بود چون هیچ کس نمی توانست این خبر را باور کند. خبر شهادت قطعی پدرتان چه ارگانی و چه زمانی به شما اعلام کردند؟ خبرقطعی شهادت ابتدا در همان روزهای اول توسط پدرخانم و دایی بنده که به بندرعباس رفتند و بعد از اطمینان خبر شهادت را به ما دادند و بعد از آن توسط بنیاد شهید خبر قطعی به خانواده ما داده شد. آقای دکتر شفیعی چند شهید دیگر نیز در محله شما با پدرتان به شهادت رسیده اند، آیا مراسم تشییع همزمان برگزار شد؟ در محله ما دو شهید دیگر بودند که هردو با ما نسبت فامیلی داشتند و تشییع جنازه ایشان همزمان برگزار شد. استقبال مردم در تشییع پیکر شهدا چگونه بود؟ استقبال مردم بی نظیر بود. از سه شهید بزرگوار فقط پیکر یکی از آنها یافت شده بود و تشییع جنازه دو شهید دیگر نمادین بود. خاطره ای از آن روزها دارید؟ از زبان مادرم شنیدم که وقتی برادر کوچکترم از خواب حدود ساعت 9 صبح بیدار شده بود گفته بود «بابا اپو» یعنی بابا تمام شد. چگونه شد که به یاد پدر شهیدتان مدرسه ای ساخته اید؟ وقتی دولت آمریکا در مجامع بین المللی محکوم شد مجبور شد به خانواده های شهدا غرامت بپردازد. خانواده ما نیز تصمیم گرفتند که مقداری از این پول را صرف ساختن مدرسه ای به اسم پدر شهیدمان کنیم تا یاد و نامش در محله ما همیشگی شود. حرف آخر: از شما و رسانه تان به خاطر زنده نگه داشتن این روز تشکر می کنم.  مصاحبه: محمدتقی شفیع پور      

DSC02076

میبد خبر: دوازدهم تیرماه 1367 شمسی برابر با سوم ژوئیه 1988 میلادی، هواپیمای مسافری ایرباس ایران که از بندرعباس عازم دوبی بود، بر فراز آب های خلیج فارس و در نزدیکی جزیره هنگام مورد هجوم یگان های دریایی متجاوز آمریکایی مستقر در آب های خلیج فارس قرار گرفت و سقوط کرد. این هواپیما که با موشک ناو جنگی وینسنس مورد حمله عمدی نیروهای تجاوزگر و جنایت پیشه شیطان بزرگ قرار گرفت، حامل ۲90 مسافر و خدمه بود که تمامی آنها اعم از مرد و زن و کودک و نوجوان و کهنسال با وقوع این جنایت فجیع به شهادت رسیدند.

در میان سرنشینان هواپیما، 66 کودک زیر 13 سال، 53 زن و 46 تن تبعه کشورهای خارجی نیز بودند که کشته شدند. ساقط کردن هواپیمای مسافربری ایران از سوی جنایتکاران آمریکایی، در حقیقت یکی دیگر از مراحل رویارویی استکبار جهانی با جمهوری اسلامی ایران برای تقویت متجاوزان عراقی در جبهه های جنگ و به زانو در آوردن مسئولان نظام جمهوری اسلامی ایران بود.

پس از سقوط این هواپیما، مقامات آمریکایی برای توجیه این جنایت نابخشودنی، دلایل ضد و نقیضی عنوان کردند و کوشیدند این اقدام خصمانه را یک اشتباه قلمداد کنند. اما با توجه به مجهز بودن کشتی جنگی وینسنس به پیشرفته ترین سیستم های راداری و رایانه ای و هم چنین مشخص بودن نوع هواپیمای درحال پرواز، مسلم شد که احتمال اشتباه وجود نداشته و این اقدام، کاملاً خصمانه بوده است. با این حال مقام های آمریکایی پس از چندی، در توهینی آشکار به ملت ایران، مدال شجاعت بر گردن ناخدای این ناو انداختند و بدین سان حمایت رسمی خود را از این جنایت اعلام نمودند. به هر تقدیر، این جنایت نیز در کنار جنایات بی شمار دولت آمریکا، در پرونده سیاه استکبار جهانی ثبت شد و لکه ننگ دیگری بر تارک آن جنایت پیشگان نقش بست.

هرساله 12 تیرماه یادآور 7 شهیدی است که به جز یکی دو نفر از آنها بقیه حتی پیکرهایشان نیز مفقود شد. 3 تن از این شهدای پاک قبورشان در گلزار شهدای امامزاده خدیجه خاتون مهرجرد واقع شده است. فرصت را غنیمت شمرده گفت و گوی کوتاهی با دکترمحمدرضا شفیعی یکی از فرزندان شهید محمدحسن شفیعی که در این حادثه به شهادت رسیدند انجام داده ایم که در زیر می خوانید:

 

لصفا خودتان را معرفی کنید؟

محمدرضا شفیعی.

آقای شفیعی وقتی سانحه هوایی رخ داد شما چند ساله بودید؟

آن موقع 27 ساله بودم

به جز شما، پدر بزرگوارتان چند فرزند داشتند و چند ساله؟

چهارفرزند، برادرم 22 ساله دکتر رضا شفیعی، خواهرانم19 ساله و 17 ساله و برادر کوچکم دو سال و سه ماه.

شهید بزرگوار برای چه امری سوار آن هواپیما شده بودند؟

ایشان در کشور کویت شاغل بودند مغازه ای داشتند که در آنجا امرار معاش می کردند.

از روز حادثه برایمان بگویید؟ چه گونه از حادثه خبردار شدید؟

من میبد نبودم برای کاری به تهران رفته بودم ولی خانواده ساعت 2 بعدازظهر از اخبار رادیو فهمیدند که هواپیمایی که از بندرعباس حرکت کرده به مقصد دبی، هدف موشک نانو آمریکا قرار گرفته و به دریا افتاده، خانواده باور نمی کردند برای همین این طرف و آن طرف جهت صحت و سقم این سانحه خبر می گرفتند.

در آن لحظه شرایط خانواده شما چگونه بود؟

شرایط خانواده بحرانی و ناراحت کننده بود چون هیچ کس نمی توانست این خبر را باور کند.

خبر شهادت قطعی پدرتان چه ارگانی و چه زمانی به شما اعلام کردند؟

خبرقطعی شهادت ابتدا در همان روزهای اول توسط پدرخانم و دایی بنده که به بندرعباس رفتند و بعد از اطمینان خبر شهادت را به ما دادند و بعد از آن توسط بنیاد شهید خبر قطعی به خانواده ما داده شد.

آقای دکتر شفیعی چند شهید دیگر نیز در محله شما با پدرتان به شهادت رسیده اند، آیا مراسم تشییع همزمان برگزار شد؟

در محله ما دو شهید دیگر بودند که هردو با ما نسبت فامیلی داشتند و تشییع جنازه ایشان همزمان برگزار شد.

استقبال مردم در تشییع پیکر شهدا چگونه بود؟

استقبال مردم بی نظیر بود. از سه شهید بزرگوار فقط پیکر یکی از آنها یافت شده بود و تشییع جنازه دو شهید دیگر نمادین بود.

خاطره ای از آن روزها دارید؟

از زبان مادرم شنیدم که وقتی برادر کوچکترم از خواب حدود ساعت 9 صبح بیدار شده بود گفته بود «بابا اپو» یعنی بابا تمام شد.

چگونه شد که به یاد پدر شهیدتان مدرسه ای ساخته اید؟

وقتی دولت آمریکا در مجامع بین المللی محکوم شد مجبور شد به خانواده های شهدا غرامت بپردازد. خانواده ما نیز تصمیم گرفتند که مقداری از این پول را صرف ساختن مدرسه ای به اسم پدر شهیدمان کنیم تا یاد و نامش در محله ما همیشگی شود.

حرف آخر:

از شما و رسانه تان به خاطر زنده نگه داشتن این روز تشکر می کنم.

 مصاحبه: محمدتقی شفیع پور

 

 

 




رای شما
میانگین (0 آرا)
The average rating is 0.0 stars out of 5.