الناز نسائی کودک هفت ساله طبسی است که پس از مرگ مغزی در اثر سانحه تصادف، با ایثار پدر و مادرش و اهدای اعضایش، به حداقل چهار نفر زندگی دوباره بخشید. تن امروز شهر پذیرای بدن پاک توست، که شاید آن روز که برای نخستین بار صدای تپیدن قلبت در فضای اتاق بیمارستان پیچید، هیچ کس، حتی مادری که تو را در وجودش پرورش می‌داد نمی‌دانست صدای این تپش‌ها روزی از او گرفته خواهد شد و زندگی خواهد داد به آن‌هایی که سال‌هاست چشم دوخته‌اند به نقطه‌ی امیدی و روزنه‌ای از نور زندگی. امروز همه‌ی ما دچار احساسی دوگانه هستیم. الناز دیگر در میان ما نیست، ولی او بود که با دستان کوچکش چند نفر دیگر را که فکر نمی‌کردیم به این زودی‌ها بتوان به آن‌ها امید زندگی داد را به ما برگرداند. باید خوشحال بود یا ناراحت؟ الناز کوچولوی هفت ساله‌ی شیرین زبان‌مان، تو با بدن کوچکت خون آرامشی گرم را به تن‌ها هدیه کردی. اینک شهر با تمام داشته‌ها و نداشته‌هایش بر خود می‌بالد که پدر و مادرهایی را در وجودش جای داده که تن پاک کودک خفته‌شان هم می‌تواند شادی‌بخش زندگی دیگران باشد. تو را، دل مهربان پدر و مادرت را، غم نبودنت به همراه اشک خوشحالی اطرافیانت از به یادگار ماندنت را ارج می‌نهیم و برایت بهترین زندگی در بهشت را آرزو داریم. امروز همه‌ی شهر دغدغه‌ی روزانه‌شان را رها کرده‌اند تا در زیر تابوت تو آرامش یابند و تن پاکت را که حال، سنگینی جسم مادی‌اش را به دیگران بخشیده و سبک‌بارتر از همیشه است به دستان کوچک رقیه(س) بسپارند و اکنون در کنار زمزمه‌ی لااله‌الاالله‌ به واسطه‌ی تو یافته‌اند که در این دنیا هنوز سیب هست، مهربانی هست، زندگی باید کرد. منبع: فارس