«تولید ملی» نیاز به تحدید معنی و اجتناب از فرافکنی دارد
چرا «تولید فرهنگی» مصداق شعار تولید ملی نیست!
تولید ملی: . . . این شعار صرفا اقتصادی است! و بنا به ضرورت و پیش بینی ابتدای سال نامگذاری شده است! و معنای دقیق آن حمایت از تولید صنعتی و کشاورزی و حمایت از سرمایه پولی و کالایی ایرانیان و کار اقتصادی آنان است!
در رسانههای مختلفی از تولید فرهنگی به عنوان یکی از شاخصهها و جنبههای شعار تولید ملی،حمایت از کار و سرمایه ایرانی یاد میشود! در حالی که این شعار صرفا اقتصادی است. نکته مهم در اینجاست که فرهنگی یک خصلت تاریخی دارد و بنابراین خاستگاه و بنیادهای فرهنگی از دیگر زمینههای اجتماعی مانند اقتصاد یا صنعت به طور کامل متفاوت است. تأکید مقام معظم ربری و دیگر کارشناسانم برجسته بر لزوم تقویت بنیادهای فرهنگی در جهت حمایت از تولید ملی، دال بر لزوم توجه بر برخی جنبههای فرهنگی مانند جنبش نرمافزای و . . . است که البته این نیز مصداق تولید فرهنگی نیست؛ چه که اصلا فرهنگ تولید شدنی نیست و نمیتوان با دم زدن از اصطلاح «تولید فرهنگی» به فرهنگ با دیده پیکان یا پراید نگاه کرد و چنین پنداشت که میتوان سالانه فلان مقدار فرهنگ تولید کرد. اصولا فرهنگ در بستر زمان و از سوی جماعتها به صورتی مشارکتی و در سایه ایجاد میشود و فرایند این موجودیت ناپیدا و غیرقابل دسترسی عینی است! پس دم زدن از تولید فرهنگ یا تولید فرهنگی، چندان درست و دقیق به نظر نمیرسد. با این همه اگرچه اصطلاح «فرهنگسازی» در ابتدای امر به علت این که تداعیگر ساختن فرهنگ است و بنا به مقدمات گفته شده، صحیح نیست اما آنجا که نگاهی اصلاحی و دراز مدت به فرهنگ دارد بیشتر قابل پذیرش است. فرهنگسازی برای حمایت از تولید ملی در واقع بیانگر ایجاد فرصتهای متنوع برای شهروندان به منظور تسهیل انتخابهای مناسب است. به بیان دیگر ما میدانیم که تن به کار دادن، بیگانه ستیزی یا بیگانه خواهی، مرغ همسایه غاز بودن و . . . همگی اشارههایی فرهنگی به رفتار روزمره شهروندان و نیروهای تولیدی دارد و حساسیت بر این موضوع چنانکه بسیاری از کارشناسان بر آن تأکید دارد دقیق و ریزبینانه است؛ اما همزمان که مخالفت با تولید فرهنگ به معنای کنار آمدن با این زوایای فرهنگی و پذیرش این کژرفتاریها نیست! باید تأکید کرد که نمیتوان با اصطلاح سازی و تصور مهندسی شده از فرهنگ، تغییر فرهنگی ایجاد کرد. تغییر فرهنگی به عنوان بخشی از تغییر اجتماعی یکی از وجوه مورد تأکید در سیاستگذاریها و قانونگذاری کشورها است! اما ابزارهای این تغییر، درازآهنگ و فرایندمدار است و قطع یقین با نگاه از بالا ممکن نیست بلکه هم سطح، متوازن و موزون اتفاق میافتد. با این مقدمه و اضافه کردن این نکته که نامگذاری سالها از سوی مقام معظم رهبری دال بر یک ضرورت مقطعی است، نمیتوان جمعبندی فرمالیتهای میان شعار تولید ملی و فرهنگ یا فرهنگسازی ایجاد کرد. در واقع رسمی که در کشور ما جریان دارد تلاش میکند تا هر سال همه امور کشور را به نحوی به شعار همان سال بچسباند در صورتی که این امر کاملا مغلطهکاری و حتی زیان بار است. در وهله نخست خطری که فرافکنی در معنای نام سالها دارد، در واقع هرز شدن اهمیت شعار و دور کردن آن از هدف اصلی است. بنابراین اگر دقیق و کارشناسی به موضو ع بنگریم از دل شعار تولید ملی،رمان، فیلم و یا موسیقی بیرون نمیآید و نباید هم که بیاید! این شعار صرفا اقتصادی است! و بنا به ضرورت و پیش بینی ابتدای سال نامگذاری شده است! و معنای دقیق آن حمایت از تولید صنعتی و کشاورزی و حمایت از سرمایه پولی و کالایی ایرانیان و کار اقتصادی آنان است! منبع:تولید ایرانی