Skip to Content

نوشته ای بر سخنان امام خامنه ای

يكشنبه سياه...


اين نقطه غم انگيزي مي شد در تاريخ ما، و مثل همه اتفاقاتي كه در طول تاريخ افتاد و ذائقه مردم ما را به رغم مقاومت هاي بيشمارشان و تحمل سختي هايي كه در راه اين انقلاب عزيز متحمل شدند، تلخ مي كرد؛ اما...

اما، يكشنبه اي ديگر، يكشنبه اميد و زندگي از راه آمد تا دشمن بداند ما به خارهايي كه بعضي بيراهه ها در پايمان مي كنند، از پاي نمي افتيم، و سپس، از راه مي رسد شنبه روشنايي، روزي كه امام خامنه اي، پرچم دار حركت بزرگ انقلاب اسلامي ايران(اين غدير عصر جديد)، بر فراز مسند هدايت جامعه اي خدا محور، راه را روشن مي كند و چشم انداز آينده را در بياناتي زيبا براي همگان تشريح مي كند. تا با يك ساعت سخنراني، همه نقشه هاي شيطاني غرب نقش بر آب شود، و اين ذلت براي آنها بماند، تا هميشه...

امام خامنه اي

موضوع رابطه با آمريكا در سخنراني امام خامنه اي در 5 نكته، آنقدر زيبا تشريح شد، انگار كسي اين حرف ها را مي زند، كه خود همه عمرش را بر روي غرب مطالعه اي مستمر داشته است، و نه تنها همين، بلكه چشمي برزخي او را در شناخت طينت اين كفتار روباه صفت كمك مي كند. چشمي كه نه تنها امروز را، بلكه همانند بزرگ مرد تاريخ ايران، امام خميني (ره)، آينده هايي دور را مي بيند، كه ديگران از درك آن عاجزند، و راه و چاه آن را از هم باز مي شناساند. محور آخرين صحبت هاي امام خامنه اي، بحث همان يكشنبه سياه بود، در كلام امام و رهبرمان، نه تنها داغي و اندوهي بر دل مردم ما شناخته شد، بلكه غير از آنها نخبگان ما را و همين طور در دو مورد امام و مقتداي ما را غمگين و ناراحت كرد، يكي تاثر خود ايشان، و يكي متأثر شدن به تأثر مردم، و چه غمي از اين بالاتر كه بعد از بارها تذكر و روشنگري در مورد روابط رؤساي قوا با هم، باز هم بايد شاهد اين قبيل اتفاقات باشيم، اتفاقاتي كه نمونه هاي آن در تاريخ انقلاب اسلامي ايران كم نبوده اند، و نتيجه آنها نيز نصب العين مردان سياسي، و سياست زده جمهوري اسلامي ايران هست... اين مقاله كوتاه است، زيرا حرفي نبود كه از سخنان امام خامنه اي جا مانده باشد، و حرفي نبود كه بخواهم تفسيرش كنم، و حرفي نماند، ‌الا اينكه گفته شد... اما يادمان نرود، ما ايراني هستيم، و در درجه اهميت و قبل از ايراني بودنمان، شيعه اميرالمونين(ع) و اهلبيت رسول خدا (ص) هستيم، ‌غرب و شرق در دشمني با ما اتفاق نظر دارند، نه به خاطر ايراني بودنمان فقط، بلكه به خاطر گرايش ما به تشيع ناب علوي، و اين را در همه ادوار گذشته و اكنون، ثابت كرده اند، كمي كه هوشيار باشيم، مي بينيم به وضوح دست هايي از اطراف و اكناف عالم در كار است تا، همه مشكلاتي كه دشمن برايمان به وجود آورده است، را از چشم انقلاب اسلامي بدانيم، و انقلاب را مقصر همه سختي هايي كه مي كشيم بشناسيم... انقلاب اسلاي ايران،‌ همان وعده حضرت حق، به رسول بزرگوار اسلام، حضرت محمد مصطفي(ص) است، در روز غدير، كه: آنچه به تو نازل كرديم ابلاغ كن، كه اين حركت هميشه تاريخ زنده خواهد بود، و در جريان، حتي اگر دشمنانش خوش نداشته باشند؛ و ما امروز نه به دیدگاه دشمنانمان، که ما را وارثان حركتي سياسي از طرف يك انسان مذهبي و ناراضي می دانند، بلكه وارثان تاريخ تشيع هستيم، در عصري جديد، حركتي كه در هر زمان كسي آن را به نيابت از امام عصر حضرت حجت بن الحسن العسكري(عج)،‌ ولايت به دست مي گيرد، تا روزي برسد كه اين پرچم بر افراشته شده در غدير، كه همه تاريخ دست به دست چرخيده است،‌ به دست صاحب اصلي آن برسد، و امروز اين پرچم مبارك و آسماني در دست ما و ملت بزرگوار ماست... حال و با اين تفاسير، آيا در مكاني كه هر لغزشي، نه به نابودي اين انقلاب-كه اين انقلاب را خدا وعده به محفوظ بودن داده است- بلكه به نابودي و ريزش خود افراد از اين مسير نوراني ختم مي شود، جاي تعلل، لغزش، بي فكري، ترس، دشمني و كوتاه آمدن جلوي دشمن است؟؟؟؟ چشم ها را باز كنيم، و به اينكه در اين مكان و زمان، تنها پرچم برافراشته خدا بر زمين، در مقابل حكومت شيطان را در دست داريم، بر خود بباليم، و بدانيم به همه سختي هايي كه مي كشيم مي ارزد...

حکمت ما از سایت میبدما




رای شما
میانگین (0 آرا)
The average rating is 0.0 stars out of 5.