Skip to Content

گزارش/

هاشمی در بزنگاه‌های سیاسی چه کرده‌ است؟


مواضع اخیر هاشمی رفسنجانی و بازتاب سخنان وی در رسانه‌های اصلاح‌طلب بر ضد منتقدان هسته‌ای این سوال را مطرح می‌کند که چرا رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام با سخنان جناحی، جایگاه خود را تضعیف می‌‌کند و سعی دارد به مجری سیاست‌های اصلاح‌طلبانی تبدیل شود که روزگاری او را با عنوان عالیجناب سرخ‌پوش یاد می‌کردند؟

میبد خبر؛ در شرایطی که برخی از شواهد حاکی از نزدیک بودن توافق هسته‌ای دارد و به همین سبب نتانیاهو،‌ نخست وزیر رژیم غاصب صهیونیستی نیز به نیویورک سفر کرد و برای متشنج کردن فضا علیه برنامه هسته‌ای کشورمان در لابی صهیونیستی آیپک و کنگره آمریکا سخنرانی کرد[1]؛ فضای داخلی کشورمان با سخنان هاشمی رفسنجانی علیه منتقدان مذاکرات هسته‌ای به هم ریخت.

هاشمی در بزنگاه‌های سیاسی چه کرده‌ است؟/ حرکت اصلاح‌طلبان پشت سر عالی‌جناب سرخ پوش

مشرق نوشت:رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام طی سخنان شدید الحنی در همایش ملی توسعه پایدار بیان داشت: « نتانیاهو آنجا اوباما را تهدید می‌کند و اینجا هم دلواپسان می‌گویند که ما اسرار را می‌گوییم. البته ما نمی‌دانیم این چه سری است. تا تیم مذاکره کننده با طرف مقابل که آنها هم شیطنت می‌کنند به نتایجی می‌رسد، بعضی از این دلواپسان به جای استقبال در فرودگاه می‌آیند و حرف‌هایی می‌زنند. تریبون مجلس هم که باز است و هر چه بخواهند می‌گویند و میلیون‌ها نفر از مردم می‌شنوند. و بعضی از دروغ‌ها نیز باور می‌شود.»

هاشمی در ادامه اظهار کرد: «انتقاد سازنده باید مطرح شود ولی کارشکنی نباید انجام شود ، ما امروز با این همه فشار بین‌المللی مواجهیم اما در داخل فشار بیشتری وجود دارد و یکسری آدم‌هایی هستند که خیلی آسان آمدند و جایگاهی پیدا کردند و حرف‌هایی می‌زنند، اگر کسی حرف منطقی دارد باید بزند و جواب بگیرد که این همان انتقاد سازنده است، اما تخریب با انتقاد فرق می‌کند و در فضای تخریب دشمنی ، کینه و یاس به وجود می‌آید و موجب ضرر عمومی جامعه می‌شود.» [2]

هاشمی در بزنگاه‌های سیاسی چه کرده‌ است؟/ حرکت اصلاح‌طلبان پشت سر عالی‌جناب سرخ پوشرئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در حالی این سخنان را ابراز داشت که شواهد و اتفاقاتی که در داخل آمریکا طی سفر نتانیاهو به این کشور بوجودآمده نشان می‌دهد که فضای بین‌المللی به نفع ایران در حال تغییر است[3] و در حوزه داخلی عزم ملی برای رسیده به توافق نیاز است و چنین سخنانی می‌تواند انسجام داخلی که لازمه موضع گیری بین المللی در مساله‌ هسته‌ای است را به هم بزند.

همانطوری که انتظار می‌رفت، یکی پنداشتن نتایاهو و منتقدان مذاکرات هسته‌ای البته موجب واکنش‌هایی نیز در داخل کشور شد و در همین زمینه حمید رسایی، نماینده مردم تهران به سخنان هاشمی اینگونه پاسخ داد: « آقای هاشمی امروز گفته‌اند که مهمترین پرو‍ژه دولت مذاکرات هسته ای است و عده ای در مجلس نمی خواهند این به نتیجه برسد و این منتقدین با نتانیاهو همنوا و همصدا شده‌اند.اولا نتانیاهو با مذاکرات هسته ای و توافقنامه ژنو مخالف است چون معتقد است که آمریکایی ها نباید حتی این چند امتیاز بی ارزش را هم به ایران بدهند در حالی که منتقدین روند فعلی مذاکرات و توافقنامه ژنو ، مخالفند و می‌گویند چرا دولت محترم در برابر این همه امتیاز نقدی که داده، به چند امتیاز نسیه و جزیی دلخوش کرده است.»[4]

هاشمی در بزنگاه‌های سیاسی چه کرده‌ است؟/ حرکت اصلاح‌طلبان پشت سر عالی‌جناب سرخ پوشنکته جالب توجه در سخنان هاشمی رفسنجانی بدون در نظر گرفتن شرایط زمانی و تحولاتی که در این برهه حساس حول مذاکرات برنامه هسته‌ای ایران رقم می‌خورد، برخورد جناحی با این مساله است. اصطلاح دلواپسان که به عنوان کلید واژه اصلاح‌طلبان برای تخریب منتقدان مذاکرات هسته‌ای به کار می‌رود،‌ به همان شکل در سخنان هاشمی که همواره سعی دارد خود را شخصیتی فراجناحی در ساختار سیاسی کشور جلوه دهد، نمایان است. این موضوع به نحوی نشان دهنده دنبال شدن برخی سیاست‌های جناحی توسط هاشمی رفسنجانی در غیاب برخی از شخصیت‌های اصلاح‌طلب است. درواقع در اینجا هاشمی به عنوان مجری طرح‌های سیاسی اصلاح‌طلبان عمل می‌کند و از این جهت مرتبه سیاسی خود را نادیده می‌گیرد که این موضوع نیز در نوع خود جالب توجه است. از همین رو است که بسیاری از روزنامه‌های اصلاح‌طلب بعد از سخنان هاشمی تیتر یک خود را به این موضوع اختصاص دادند.

هاشمی دربزنگاه‌های سیاسی چه کرده است؟

هاشمی در بزنگاه‌های سیاسی چه کرده‌ است؟/ حرکت اصلاح‌طلبان پشت سر عالی‌جناب سرخ پوشالبته مواضع عجیب و غریب اینچنینی از هاشمی چندان در فعل و انفعالات سیاسی وی بی سابقه نیست. اگر نگاهی به مواضع آیت الله هاشمی رفسنجانی در بزنگاه‌ها و برهه‌های حساس تاریخ انقلاب بیندازیم برخی از موارد مشابه اظهار نظر عجیب و غریب اخیر وی را مشاهده می‌کنیم.

ردپای هاشمی در کمیته صیانت از آرا: در سال 88 کمیته صیانت از آرا در هيات تاكتيك و روشي براي انحراف اذهان عمومي از واقعيات نگران كننده درون جبهه دوم خرداد بوجود آمد. اگر به زمان طرح موضوع - روزهاي اول ارديبهشت سال 88 - نظري بياندازيم در ميِايم كه از اين زمان از درون اين جبهه انتخاباتي زمزمه شكست در دور اول انتخابات بلند شده و اميد به كشاندن انتخابات به دور دوم كمرنگ شد. از اهداف تشکیل چنین کمیته‌ای می‌توان به چالش کشیدن نظام با به چالش کشیدن انتخابات، هماهنگ سازی اپوزیسیون خارجی با اهداف این جناح سیاسی و فرار از شکست انتخاباتی و کنار رفتن از قدرت قلمداد کرد. اما موضوع حضور مهدی هاشمی به جای هاشمی رفسنجانی در این گروه موضوعی است که در برخی از رسانه‌ها افشا شده است.

روزنامه کیهان با استفاده از استناداتی در این باره نوشت:« در ميان اعضاى اصلى كميته صيانت از آرا اگرچه سخنى از هاشمى رفسنجانى نبود، امّا بر پايه خبرى كه همان زمان رسانه‌اى شد، رئيس مجمع تشخيص در آن يك نماينده تام‌الاختيار داشت. بر اين اساس مهدى هاشمى از طرف پدر در جلسه‌اى كه در خصوص بررسى وضعيت نامزدها و فضاى انتخاباتى برگزار شده، حضور يافتاو در اين جلسه كه ميرحسين موسوى، مهدى كروبى و محمد خاتمى نيز در آن حضور داشتند به عنوان نماينده تام‌الاختيار هاشمى رفسنجانى به عضويت كميته مشترك صيانت از آرا درآمد. 

هاشمى رفسنجانى بعدها حضور مهدى هاشمى در كميته صيانت از آرا را تأييد كرد و گفت : «مهدى به دليل تجربه‌اى كه در انتخابات خبرگان رهبرى در سال 85 داشته، به كميته صيانت از آرا كمك كرده است.»[5]

این کمیته وظیفه آماده سازی افکار عمومی برای القای توهم تقلب در انتخابات سال 88 در جامعه را به عهده داشت و گفته می‌َشود ایده تقلب از درون این کمیته خارج شد.

نامه بدون سلام هاشمی:‌ در سال 88 هاشمی رفسنجانی نامه‌ای گلایه آمیز و بدون سلام به رهبر معظم انقلاب نوشت. نامه‌ای که بسیاری بر آن هستند که شیپور اردوکشی خیابانی فتنه‌گران با انتشار این نامه به صدا در آمد. نامه‌ای که از آتشفشان‌هایی سخن می‌گفت که سینه‌ای سوزان دارند واجتماعات معترض را در جامعه تشکیل می‌دهند.

نامه هاشمي رفسنجاني به رهبر معظم انقلاب پس از مناظره انتخاباتي ميرحسين موسوي و دکتر احمدي نژاد و چند روز پيش از رأي گيري انتخابات رياست جمهوري دهم بود که بدون سلام و تحيت آغاز و با شديدترين هجمه ها و کنايات و تلويحات، ادامه و با خط و نشان هاي خارج از شئون سياسي و انقلابي پايان يافت. هاشمي در اين نامه که شباهت بسياري با نامه مرحوم منتظري به امام راحل -که بنا به اظهار خود منتظري اين نامه خواب را از چشمان امام ربوده بود- داشت موجي از انتقاد و تعجب را در ميان گروه ها و شخصيت هاي سياسي به همراه داشت. همان گونه که مرحوم منتظري آن نامه و نامه ها و اظهار نظرهاي مختلف خود را به دليل حمايت از سيد مهدي هاشمي نوشته و اتخاذ کرده بود آقاي هاشمي نيز اين نامه و ديگر مواضع خود را عمدتاً در حمايت از فرزندش مهدي هاشمي نوشت و تهدیداتی را مطرح کرد.

هاشمی در این نامه نوشت: « با اينهمه بر فرض اينكه اينجانب صبورانه به مشي گذشته ادامه دهم، بي‌شك بخشي از مردم و احزاب و جريانها اين وضع را بيش از اين بر نمي‌تابند و آتش‌فشانهايي كه از درون سينه‌هاي سوزان تغذيه مي‌شوند، در جامعه شكل خواهد گرفت كه نمونه‌هاي آن را در اجتماعات انتخاباتي در ميدانها، خيابانها و دانشگاه‌ها مشاهده مي‌كنيم.»[6]

این نامه فورا در رسانه‌های ضد انقلاب انعکاس داشت و فتنه‌گران به آن برای اعتراض و ضربه زدن به نظام جمهوری اسلامی متوسل شدند و هاشمی نیز در جریان فتنه سال 88 سیاست سکوت را پیشه کرد.

هاشمی در بزنگاه‌های سیاسی چه کرده‌ است؟/ حرکت اصلاح‌طلبان پشت سر عالی‌جناب سرخ پوشخطبه جنجالی هاشمی در نماز جمعه:‌ کوبیدن بر طبل تقلب در انتخابات با جملات شبهه دار از جمله مباحثی بود که توسط وی در جریان نماز جمعه سال 88 مطرح شد.

هاشمی در این زمینه اظهار داشت: « القاي ترديد درباره نتيجه انتخابات و مهر تاييد بر ادعاي تقلب در انتخابات؛ " ما انتخابات را بسيار خوب آغاز کرديم، اما متأسفانه، در روزهاي پاياني ترديدهاي ناراحت کننده در ميان مردم بوجود آمد که ضربات سنگيني بر انقلاب و نظام وارد کرد.» [7]

آخرین نماز جمعه هاشمی رنگ و بوی خاصی به خود گرفته بود و بسیاری از عناصر فتنه در آن روز با افعال ساختارشکنانه خود جو نماز جمعه 26 تیرماه سال 88 را متشنج کردند.

شاید بتوان گفت هاشمی خودش هم به این مساله بی تمایل نبود تا به عنوان پدر معنوی این جریان شناخته شود. این مساله را می‌توان از همان جمله معروفش خطاب به اغتشاشگرانی که به دنبال ایجاد درگیری در نماز جمعه بودند، براحتی دریافت: "اجازه بدید؛ خب من که دارم بهتر از شما همین مسائل رو میگم."

هاشمی در بزنگاه‌های سیاسی چه کرده‌ است؟/ حرکت اصلاح‌طلبان پشت سر عالی‌جناب سرخ پوشوی بعد از این جمله افزود: « ین تردید مثل خوره افتاد به جان ملت ما البته دو جریان هستند یک جریان که تردید ندارند و قاطع هم ایستاده‌اند و دارند کار خودشان رامی کنند و یک عده هستند که آنها هم کم نیستند و بخش زیادی از مردم فهیم کشور ما عالم کشور ما هستند و می‌گویند که ما تردید داریم و برای رفع تردید اینها باید کار کنیم . امروز الان تلخ است یعنی شرایطی که بعد از اعلام نتایج انتخابات (ریاست جمهوری ) پیش آمد دوران تلخی است و من فکر نمی‌کنم هیچکس از همه جریانات همه دلشان نمی‌خواست اینطوری شود و الان همه ضرر کردیم که چرا اینطور باید بشود. ما امروز بیشتر از همیشه نیاز به وحدت داریم کشورمان باید متحد در مقابل اینهمه خطری که ما را تهدید می‌کند و امروز باج خواهی آنها بیشتر شده و دارند جلو می‌آیند که این زحمت طولانی ما را در بدست آوردن هایتک‌ها و بخصوص هسته‌ای و امثالهم را از دست ما بگیرند که البته خداوند به اینها مهلت نمی‌دهد ولی آنها به هوس افتاده‌اند و من فکر می‌کنم برادران من خواهران من و همه جریانها بنده را شما اولا می‌شناسید من هیچوقت از این تریبون . نخواسته‌ام جناحی استفاده کنم و همیشه فراجناحی حرف زده‌ام و من نظر به هیچ طرف الان ندارم ولی نظرم اینست که همه ماها باید فکر کنیم و راهی پیداکنیم که متحد هم کشورمان را به پیش ببریم و هم از این آثار بد و خطرناکی که در کینه‌هایی که دارد بروز می‌کند از این نجات پیداکنیم و هم دشمنانمان را مایوس کنیم که چشم طمع بما نبندند.»[8]

هاشمی پیشنهاداتی را در قالب سخنانی دو پهلو ارائه کرد و از آزادی زندانیان و اغتشاشگران سخن گفت که مطمح نظر فتنه گران بود. این سخنان باجنجال‌سازی‌های فراوانی در حاشیه مراسم نماز جمعه روبرو شد و به جای اینکه محفلی برای رفع کینه‌ها به قول هاشمی شود، مکانی برای فتنه‌انگیزی بیشتر اغتشاشگران شد.

نظام آلترناتیو ندارد: هاشمی رفسنجانی در سالگرد انقلاب اسلامی در سال 89 و بعد از خنثی شدن فتنه مصاحبه‌ای طولانی را با روزنامه «جمهوری اسلامی» انجام داد و در بخش‌هایی از آن سخنان جنجالی دیگری را مطرح کرد.؛ سخنانی که پیش از این فقط از سوی اطرافیان او بیان می‌شد.

رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در سخنانی در توصیه به کسانی که از سوی خبرنگار روزنامه جمهوری اسلامی کسانی که نارضایتی‌ دارند، خطاب شدند گفت: « من به این قشر ناراضی توصیه‌ام این است که بیائید در صحنه. انقلاب مال آنها هم هست. همه بیایند. حتی آنهایی هم که در انقلاب نبودند، سهمی هم نداشتند بیایند. این کشور مال آنها هم هست. ما می‌خواهیم همه بیایند. ما الان آلترناتیوی برای وضع موجود نداریم. همین را باید حفظ بکنیم. با اصلاحات. با ترمیم‌هایی که لازم است انجام بدهیم. این طرف هم بعدها این را به رخ آنها نکشند که برای ما آمدند. همه به عنوان وظیفه ملی و انقلابی و اسلامی بیایند. راه‌پیمایی 22 بهمن متعلق به همه مردم ایران است. همین که به رخشان بکشند، دیدید اینجوری شد، دیدید آن طور شد، همین ممکن است موجب ریزش نیروها بشود. شرط حضور مردم این است که شماتت‌ها را کنار بگذارند.»[9]

مشخص نیست جملات مبهم و عجیب هاشمی در مورد « آلترناتیو برای وضع موجود وجود ندارد»‌ با چه قصد و نیتی زده شد. اما چنین سخنانی از سوی کسی که هنوز بر صندلی ریاست مجلس خبرگان رهبری تکیه می‌زد، موضوع چندان پذیرفتنی نبود.

هاشمی در بزنگاه‌های سیاسی چه کرده‌ است؟/ حرکت اصلاح‌طلبان پشت سر عالی‌جناب سرخ پوشهاشمی و شعار « مرگ بر آمریکا»: شعار محوری مرگ بر آمریکا موضوع یکی از خاطرات هاشمی رفسنجانی است. وی در کتاب خود تحت عنوان «‌صراحت نامه»‌ از دلایلی که این شعار را نمی‌پسندد سخن می‌گوید. [10]

هاشمی رفسنجانی با تاکید بر حذف شعار «مرگ بر آمریکا» با این ادعا که امام با حذف این شعار موافق بودند و واکنش‌های تند بعدی و جوسازی‌های بعمل آمده در این خصوص تاکید می‌کند: «تمام مطلب همان بود که نوشته بودم. الان هم دقیقاً یادم نیست که چه نوشتم. به هرحال موافق نبودیم که در مجامع عمومی مرگ کسی را شعار دهیم. مثلاً در اجتماعات ما «مرگ بر بنی صدر» شعار داغ مردم بود که در نماز جمعه خواهش کردم که نگویند. «مرگ بر بازرگان» بود که خواهش کردم نگویند. «مرگ بر شوروی» بود که گفتم الان با شوروی مشکل آنچنانی نداریم. درباره آمریکا هم گفته بودم. من ذاتاً با حرف‌های تند و فحاشی‌ها مخالفم و آن‏ها را مفید نمی‌دانم.»[11]

نقل قول‌های هاشمی واکنش‌های مختلفی را به همراه داشت.بالاخره و پس از چند روز کش مکش بر سر این خاطره بالاخره موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی در این مورد موضع گیری کرد.

حمید انصاری قائم مقام موسسه تنظیم و نشر آثار امام با اشاره به حواشی درباره اظهارنظرهای هاشمی و خاطره نقل شده از وی، گفت: خاطره‌ای که آقای هاشمی رفسنجانی در موضوع حذف شعار نسبت به امام ذکر کرده است، مربوط به موافقت و دستور امام بر قطع این شعار از رسانه‌های دولتی است. مطلبی که در سال 62 روی میز بررسی و تصمیم‌گیری مسئولین نظام و رهبری انقلاب قرار داشت همین بود نه بحث بر سر دستور و یا توصیه به مردم برای حذف این شعار.

این درحالی است که امام خمینی در پیامی به مناسبت سالگرد کشتار خونین مکه و قبول قطعنامه در 29 تیر 1367 با اشاره به ادعاهای آل سعود برای توجیه کشتار حج گذاران، می فرماید: دست‏نشاندگان امریکا آتش زدن پرچم امریکا را به حساب آتش زدن حرم، و شعار مرگ بر شوروی و امریکا و اسرائیل را به حساب دشمنی با خدا و قرآن و پیامبر گذاشته‏اند؛ و نیز مسئولین و نظامیان ما را با لباس اِحرام به عنوان رهبران توطئه معرفی کرده‏اند!

ایشان در اظهارنظری که نشان از برنامه استراتژیک جمهوری اسلامی برای برداشتن نشان دادن چهره ننگین آمریکا است،‌ تصریح می کنند: از خدا می‏خواهیم که این قدرت را به ما ارزانی دارد که نه تنها از کعبۀ مسلمین، که از کلیساهای جهان نیز ناقوس مرگ امریکا و شوروی را به صدا درآوریم.[12]

جالب اینجاست که هاشمی رفسنجانی برای توجیه غلط بودن شعار مرگ بر آمریکا به تفسیر به رای قرآن کریم نیز روی آورد. وی بیان داشته است که « مرا یک اصل قرآنی به این روحیه رسانده است. قرآن از زبان خداوند به مسلمانان صدر اسلام که به بت‌ها فحش می‌دادند - بت که مهم نیست - می‌گوید: «حق ندارید به بت‌های آنها فحش بدهید؛ و لا تسّب الذین یدعون من دون الله» می‌فرماید: «بت‌ها را سب نکنید، چون آنها هم متقابلاً به خدا بد می‌گویند و باعث گمراهی بیشتر آنها می‌شوید.»[13]

این درحالی است که سخنان هاشمی و ادعاي ايشان که قرآن به ما مي‌آموزد که به کسي مرگ نگوييم، سخناني ضعيف و از منطق قرآن کريم به دور است و از تفسیر آیه‌ای که هاشمی بدان اشاره دارد، چنین معنایی متبادر نمی‌شود.[14]

به هر جهت مواضع هاشمی در بزنگاه‌های تاریخی انقلاب اسلامی با علامت سئوال‌های فراوانی روبروست و سخنان اخیر وی در مورد یکی دانستن نتانیاهو و منتقدان هسته‌ای در ایران بسیار جالب توجه است و نشان از خط رسانه‌ای برای تخریب منتقدان دولت دارد. جالب اینجاست که شروع برخی از مانورهای جناحی در جریان اصلاح‌طلب از سخنان هاشمی نشات گرفته است و با توجه به پوشش خبری سخنان هاشمی در رسانه‌های اصلاح‌طلب به نظر می‌رسد، سخنان هاشمی شروع جریانی تازه در زمینه مقابله با منتقدان باشد که به نوعی استفاده جریان اصلاحات از فردی است که پیشترها او را "عالی‌جناب سرخ پوش" می‌خواندند. 

[1] - http://www.mashreghnews.ir/fa/news/394597

[2] - http://www.isna.ir/fa/news/93121207016

[3] - http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13931212000022

[4] - http://www.mashreghnews.ir/fa/news/394557/

[5] - http://kayhan.ir/fa/news/11443

[6] - http://www.tabnak.ir/fa/pages/?cid=51314

[7] -http://fa.wikisource.org/wiki/%D8%AE%D8%B7%D8%A8%D9%87%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C_%D9%86%D9%85%D8%A7%D8%B2_%D8%AC%D9%85%D8%B9%D9%87_%DB%B2%DB%B6_%D8%AA%DB%8C%D8%B1_%DB%B1%DB%B3%DB%B8%DB%B8

[8] همان -

[9] - http://aftabnews.ir/vdcc1sqsp2bqi18.ala2.html

[10] - http://www.mashreghnews.ir/fa/news/256013

[11] - http://isna.ir/fa/news/92071006428

[12] - http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13920722000556

[13] - http://isna.ir/fa/news/92071006428

[14] - http://www.mashreghnews.ir/fa/news/254501

 
انتهای پیام/ع



رای شما
میانگین (0 آرا)
The average rating is 0.0 stars out of 5.