Skip to Content

بازخوانی بیانات رهبر انقلاب در خصوص لزوم بصیرت افزایی؛

نداشتن بصيرت مثل نداشتن چشم است/بعضی ها از سخن گفتن از بصیرت خوششان نمی آید


رهبر معظم انقلاب در دیدار پر شور هزاران نفر از مردم قم در تاریخ 19 دی 92 در خصوص لزوم بصیرت افزایی اینگونه سخن گفتند: آن روزى كه جوان هاى قم از طلبه و غيرطلبه و اقشار گوناگون و مردم مؤمن آمدند در كوچه و خيابان قم و به دفاع از امام، به دفاع از حقيقت، به دفاع از پرچم برافراشته‌ى مبارزه‌ى عليه طاغوت و در مقابل گلوله‌هاى مزدوران رژيم طاغوت قرار گرفتند و خونشان روى آسفالتهاى خيابان ريخته شد، هيچ‌كس از آن مردم و از حول‌وحوش آن مردم هرگز گمان نميكرد كه اين حادثه چه اثرى خواهد گذاشت. احساس تكليف كردند، نيروى خودشان را و آنچه داشتند روى دست گرفتند، آمدند ميدان. [مردم قم] فكر ميكردند كه نوزده دى منشأ اين تحوّل عظيمِ زنجيره‌ى مبارزات و اعتراضات بشود و منتهى بشود به خيزش بزرگ عمومى مردم و كار را تمام كند؟ مردم قم فكر ميكردند كارى كه دارند ميكنند اين‌قدر بركت داشته باشد؟ فكر نميكردند؛ امّا: وَ كانَ حَقًّا عَلَينا نَصرُ المُؤمِنين. عامل پيروزى اين است كه يك جماعتى - در يك مقياس بزرگ، يك ملّتى - ايمان درستى داشته باشد، و اين ايمان راسخ باشد، و اين ايمان با بصيرت همراه باشد، و اين ايمان و بصيرت با عمل و اقدام همراه باشد؛ اينها وقتى روى هم گذاشته شد، نصرت قطعى است. آنجايى كه شما مى‌بينيد مؤمنينى هستند و نصرت پيدا نميكنند، به خاطر اين است كه يا ايمان ضعيف است، يا ايمان غلط است - ايمان به چيزى است كه نبايد به آن مؤمن بود - يا ايمان همراه با بصيرت نسبت به مسائل جهان و مسائل حول‌وحوش خودشان نيست. نداشتن بصيرت مثل نداشتن چشم است؛ راه را انسان نميبيند. بله، عزم هم داريد، اراده هم داريد، امّا نميدانيد كجا بايد برويد. ما كه اين همه در باب قضيّه‌ى حوادث نُه دى روى بصيرت تكيه كرديم و بعضى‌ها خوششان نيامد، به خاطر اين است؛ اگر بصيرت نبود، همان ايمان ممكن است انسان را به بيراهه بكشاند. كسى كه علم ندارد، بصيرت درست ندارد به آنچه پيرامون او دارد ميگذرد، گاهى اوقات ميشود كه راه را عوضى طى مي كند؛ همه‌ى نيروى او نه فقط هدر ميرود، بلكه به كج‌راهه او را ميرساند و ميكشاند؛ پس بصيرت لازم است. عمل صالح بر اساس ايمان، ايمان راسخ و ايمان درست، ايمان همراه با بصيرت، و تداوم و استقامت، اگر چنانچه بود، پيروزى قطعى است. اينهايى كه پيروز نمي شوند، يكى از اينها را ندارند: يا ايمان نيست، يا ايمانِ درست نيست، يا استقامت نيست، يا بصيرت نيست؛ در نيمه‌راه بار را بر زمين گذاشتن است؛ طبعاً به نتيجه نميرسند. ملّت ايران اين شرايط را فراهم كرد؛ ايمان او درست بود، چون راهنماى او راهنماى صادقى بود، راهنماى ماهر و خبيرى بود؛ يك فقيه آگاه به مسائل جهان، و بريده‌ى از مطامع و منافع مادّى شخصى، و آگاه به كتاب و سنّت؛ راه را به مردم نشان ميداد، مردم هم با بصيرت حركت كردند؛ فهميدند كه چه كار بايد بكنند؛ آن كار را انجام دادند، وَ كانَ حَقًّا عَلَينا نَصرُ المُؤمِنينَ؛ حالا هم همين‌جور است. منبع: پایگاه حفظ و نشر مقام معظم رهبری

رهبر معظم انقلاب در دیدار پر شور هزاران نفر از مردم قم در تاریخ 19 دی 92 در خصوص لزوم بصیرت افزایی اینگونه سخن گفتند: آن روزى كه جوان هاى قم از طلبه و غيرطلبه و اقشار گوناگون و مردم مؤمن آمدند در كوچه و خيابان قم و به دفاع از امام، به دفاع از حقيقت، به دفاع از پرچم برافراشته‌ى مبارزه‌ى عليه طاغوت و در مقابل گلوله‌هاى مزدوران رژيم طاغوت قرار گرفتند و خونشان روى آسفالتهاى خيابان ريخته شد، هيچ‌كس از آن مردم و از حول‌وحوش آن مردم هرگز گمان نميكرد كه اين حادثه چه اثرى خواهد گذاشت. احساس تكليف كردند، نيروى خودشان را و آنچه داشتند روى دست گرفتند، آمدند ميدان. [مردم قم] فكر ميكردند كه نوزده دى منشأ اين تحوّل عظيمِ زنجيره‌ى مبارزات و اعتراضات بشود و منتهى بشود به خيزش بزرگ عمومى مردم و كار را تمام كند؟ مردم قم فكر ميكردند كارى كه دارند ميكنند اين‌قدر بركت داشته باشد؟ فكر نميكردند؛ امّا: وَ كانَ حَقًّا عَلَينا نَصرُ المُؤمِنين. عامل پيروزى اين است كه يك جماعتى - در يك مقياس بزرگ، يك ملّتى - ايمان درستى داشته باشد، و اين ايمان راسخ باشد، و اين ايمان با بصيرت همراه باشد، و اين ايمان و بصيرت با عمل و اقدام همراه باشد؛ اينها وقتى روى هم گذاشته شد، نصرت قطعى است. آنجايى كه شما مى‌بينيد مؤمنينى هستند و نصرت پيدا نميكنند، به خاطر اين است كه يا ايمان ضعيف است، يا ايمان غلط است - ايمان به چيزى است كه نبايد به آن مؤمن بود - يا ايمان همراه با بصيرت نسبت به مسائل جهان و مسائل حول‌وحوش خودشان نيست. نداشتن بصيرت مثل نداشتن چشم است؛ راه را انسان نميبيند. بله، عزم هم داريد، اراده هم داريد، امّا نميدانيد كجا بايد برويد. ما كه اين همه در باب قضيّه‌ى حوادث نُه دى روى بصيرت تكيه كرديم و بعضى‌ها خوششان نيامد، به خاطر اين است؛ اگر بصيرت نبود، همان ايمان ممكن است انسان را به بيراهه بكشاند. كسى كه علم ندارد، بصيرت درست ندارد به آنچه پيرامون او دارد ميگذرد، گاهى اوقات ميشود كه راه را عوضى طى مي كند؛ همه‌ى نيروى او نه فقط هدر ميرود، بلكه به كج‌راهه او را ميرساند و ميكشاند؛ پس بصيرت لازم است. عمل صالح بر اساس ايمان، ايمان راسخ و ايمان درست، ايمان همراه با بصيرت، و تداوم و استقامت، اگر چنانچه بود، پيروزى قطعى است. اينهايى كه پيروز نمي شوند، يكى از اينها را ندارند: يا ايمان نيست، يا ايمانِ درست نيست، يا استقامت نيست، يا بصيرت نيست؛ در نيمه‌راه بار را بر زمين گذاشتن است؛ طبعاً به نتيجه نميرسند. ملّت ايران اين شرايط را فراهم كرد؛ ايمان او درست بود، چون راهنماى او راهنماى صادقى بود، راهنماى ماهر و خبيرى بود؛ يك فقيه آگاه به مسائل جهان، و بريده‌ى از مطامع و منافع مادّى شخصى، و آگاه به كتاب و سنّت؛ راه را به مردم نشان ميداد، مردم هم با بصيرت حركت كردند؛ فهميدند كه چه كار بايد بكنند؛ آن كار را انجام دادند، وَ كانَ حَقًّا عَلَينا نَصرُ المُؤمِنينَ؛ حالا هم همين‌جور است. منبع: پایگاه حفظ و نشر مقام معظم رهبری



رای شما
میانگین (0 آرا)
The average rating is 0.0 stars out of 5.