Skip to Content


مدیریت «دارالعباده» با شنیده ها یا پژوهش های علمی؟!


مدتی است برخی از سایت های محفلی و زنجیره ای و همچنین نشریات محفلی وابسته به استناد یک نظرسنجی منتشر شده، که پایه آن مبتنی بر جامعه آماری محدود و نا متجانس و طراحی سئوال غیر علمی است، تمام هم و غم و تلاش خود را مصروف داشته اند تا به عموم مردم دارالعباده یزد القاء کنند که «شما افسرده و غمگین هستید و خبر ندارید!». این هوچی گری رسانه ای در راستای منافع باندی،زمانی در برابر افکار عمومی مفتضح می شود که معاون سیاسی امنیتی استاندار با مبنا قرار دادن تحقیقات مرکز پژوهش استانداری یزد گفت:مردم دارالعباده در جایگاه متوسطی از لحاظ نشاط و شادی قرار دارند. همچنین کردی ،معاون پژوهشی انجمن خانواده کشور دریزد اذعان کرد:به دلیل فرهنگ دینی قوی که در مردم یزد وجود دارد، این مردم از شادی معنوی برخوردارند و می‌توان آنها را درون‌ شادترین مردم کشور خواند. البته استاندار محترم یزد نیز براساس القاء همین طیف سودجو دراین زمینه گفته بود: به من گفته اند! که یزد از نظر نشاط اجتماعی آمار خوبی ندارد! این نوشتار بر آن است تا در وسع خود و به صورت مجمل، پرده ازاین ابهام بردارد تا مردم این دیارهمچون سبق خود با استعانت ازسبک زندگی نیاکان خود با محوریت خصلت «دینداری»، ویژگی های اصیل یزدی بودن که موجب شده این استان به «قنات و قنوت و قناعت» شهره جهانی شود،اصرار ورزیده و همچون گذشته بر آن ببالند.  نقدی بر پژوهشی که با رویکردی نا موزون، یزد را «غمگین ترین شهر ایران» معرفی می کند مفاهیم و چارچوب نظری غرب گرایانه دریک پژوهش درحوزه ی علوم انسانی، تعریف مفاهیم و مبانی نظری وتئوریک پژوهش، در جهت دادن به نتیجه تحقیق علمی اهمیت بسزایی دارد و مسیر یک پژوهشگر را ترسیم می کند. در پژوهشی که این گروه اندک به آن متوسل شده و استناد کرده اند، از مفاهیمی با رویکرد و نگاهی غرب گرایانه و چارچوب نظری مبتنی بر دیدگاه جامعه شناسان و روانشناسان غربی استفاده شده که این نوع نگاه ،با فرهنگ ایرانی ـ اسلامی به ویژه معیار بومی و هویت این استان که عنوان افتخار آمیز «دارالعباده » را طی چند صد سال به دوش می کشد متعارض است! افسردگی در قالب «سنجش کمّی» گرچه متغیر افسردگی به عنوان یک متغیر وابسته در تحقیقات مربوطه و در شاخه روانشناسی سنجیده می شود، ولی باید توجه داشت افسردگی با شاخص کیفی و رفتاری انسان و پدیده های مرتبط با وی سروکار دارد، پدیده های کیفی که به ندرت به صورت کامل، در قالب اندازه گیری های کمی می گنجند. حتی در صورت اندازه گیری و سنجش کیفی، همچنان برای فهم همه جانبه آنها نیازمند تحلیل های کیفی می باشد. ولی مشاهده می شود تحقیق مربوطه با صراحت و سنجشی کمّی، یزد را با 12.2 درصد «غمگین ترین شهر ایران» معرفی می کند! بهره گیری از پر خطا ترین روش نمونه گیری در پژوهشی که یزد را به عنوان «افسرده ترین مردم ایران » معرفی کرده، از نمونه گیری چند مرحله ای استفاده شده است که اين نوع نمونه گيری مستلزم تلاش کمتر، هزينه کمتر و زمان کمتری نسبت به دیگر روش های علمی بوده و برای برخی از تحقيقات جذاب است. به نظر کارشناسان، دقّت این روش نمونه گیری ،حتی از «نمونه گيری تصادفی ساده» کمتر است؛ زيرا در نمونه گيری تصادفی ساده فقط يک اشتباه وجود دارد، در صورتی که در نمونه گيری چند مرحله ای  به تعداد مراحل، خطای نمونه گيری وجود دارد. حتی جالب است بدانید از نمونه گيری چند مرحله ای، برای جلوگيری از اتلاف وقت و صرفه جويی در منابع مالی استفاده می شود به عبارتی دقیق بودن یافته ها در این روش پژوهشی، در پایین ترین درجه اهمیت قرار دارد. «نگاه کلی» نه « تخصصی» به روند شادکامی این پژوهش با رویکردی کلی و ارائه پرسشنامه هایی با سئوالاتی یکسان و با پرسش از مجامع با هدفی معدود از تمام استان های کشور وهمچنین یکسری شاخص های مشابه سعی کرده است نسخه ای از میزان شادکامی و نشاط برای شهرها، به ویژه قومیتهای مختلف ایران بپیچاند؛ درحالی که نمی توان شاخص های هویتی مذهبی، و فرهنگی هراستان را نادیده گرفت؛ چراکه به عنوان مثال:هویت و اصالت يزد، هويتی متفاوت از شهری نظير تهران، کرمانشاه، لرستان و یا آذربایجان است. پس سنجش تمام این قومیت ها با شاخص های یکسان کاری علمی نیست. استان هايی مانند تهران که قدمت تاريخی ندارند،سرانه طلاق ،شرارت های خیابانی و جرم و بزه از آمار بالایی برخوردار است در مقایسه با استان يزد باقدمتی به بلندای تاريخ ،آمار نسبی پایینی در زمینه طلاق دارد و حتی شرارت خیابانی تقریباً وجود ندارد را نمی توان دریک جامعه آماری سنجید. اينها تنها بخشی از تفاوت ملاك‌های فرهنگی و ... در سنجش شادکامی در کشور است که در این آمار نادیده گرفته شده است. بهتر است بدانیم ! * استان يزد بالاترين ميزان كمک به مردم و نيازمندان وانجام فعالیت های عام المنفعه را داشته و اگر افراد در جوامع، حال خوش و نشاط روحی نداشته باشند، نمی توان دستگیری از همنوعان و فعل الخیر را در آن جامعه مشاهده کرد. * دانش آموزان يزدی طی سال‌های متمادی، رتبه نخست آزمون سراسری مراکز آموزش عالی کشور را از آن خود کرده اند و اگر دانش آموزان و والدين و معلمان جامعه ای افسرده باشند، نمی توانند به اين افتخار دست یابند. * استان یزد سالیانی است که از برکت وجود نخبگان و متخصصان،به ویژه دانش پزشکی،نه تنها به قطب توریسم درمانی کشور، که به قطب پزشکی منطقه تبدیل شده که خود به نوعی بیانگر نبوغ در این امر است و این نبوغ افتخار آفرین نمی تواند با افسردگی یک جامعه به دست آید. * مسکن يزدی‌ها اغلب ویلایی است واز دیرباز گذشت گذاربی مورد در شهر وحضور در پارک ها ومجتمع های تجاری و ... از دیرباز مرسوم نبوده و برای کارشناسانی که با فرهنگ مردم یزد آشنا هستند، عدم حضور آنها در مجامع اینچنینی نمی تواند ملاک علمی برای سنجش میزان شادکامی باشد و یا عدم حضور در این مراکز معیاری برای افسرده بودن آن ها. * به نظر روانشناسان، انسان های افسرده كم‌ خوراک، پرخواب، گوشه گیر و بی توجه به امور خیر و معنويات وحتی واجبات هستند؛ درحالی كه يزدی‌ها از شيرينی های متنوع، غذاهای مقوی و رنگ های متنوع به ويژه در شهرسازی و معماری داخلی خانه‌ها استفاده کرده،فعال ،پویا  میدان دار عرصه های مختلف کشور و همواره در سایه توجه به معنویات ، در امور خیر پیش قدم هستند. * «سخت كوشی يزدی ها» از ديرباز زبان زد خاص و عام است؛ در حالی كه فرد افسرده انگيزه ای برای كار و تلاش و پیشرفت نداشته، به قول معروف "همیشه در لاک خود است". * ... با توجه به تنها برخی  موارد و معیارهای معدود یاد شده فوق، انتظار این بود که یک پژوهش در این سطح از دید جامع تر، وسیع تر و همه جانبه  بهره ببرد و از ابزار هایی جدی تر، منعطف تر و عملی تر برای رسیدن به یافته های نزدیک به واقعیت استفاده شود؛ اما عواملی هم چون عدم شفافیت جایگاه تحقیق و محقق، ناکافی بودن مشوق های معنوی مناسب از محقق، نبود زمینه فرهنگی برای فعالیت های علمی در استان و ... منجر شده است تا متأسفانه دارالعباده یزد با سوابق مستند و درخشان، دراذهان مردم ایران غمگین ترین استان معرفی شود! بهتر نبود افرادی که از این آمار مستمسکی برای اهداف مادی، باندی و محفلی خود قرار داده اند، کمی با تأمل بر طبل این آمار غیرعلمی وغیر مستدل بکوبند وهمچنین استاندارمحترم یزد، که سالیان طولانی از دیار دارالعباده دور بوده، نیز به جای «شنیده ها» و «گفته ها» والقاء این آمار از برخی افراد خاص، به نزدیک ترین مرکز، یعنی مرکز تحقیقات و پژوهش های استانداری یزد مراجعه می کرد تا تنها اندک زمانی بعد معاون سیاسی امنیتی وی در برابر افکار عمومی مصاحبه وی را در افکار عمومی به چالش نکشد؟! منبع: یزد رسا

مدتی است برخی از سایت های محفلی و زنجیره ای و همچنین نشریات محفلی وابسته به استناد یک نظرسنجی منتشر شده، که پایه آن مبتنی بر جامعه آماری محدود و نا متجانس و طراحی سئوال غیر علمی است، تمام هم و غم و تلاش خود را مصروف داشته اند تا به عموم مردم دارالعباده یزد القاء کنند که «شما افسرده و غمگین هستید و خبر ندارید!».

این هوچی گری رسانه ای در راستای منافع باندی،زمانی در برابر افکار عمومی مفتضح می شود که معاون سیاسی امنیتی استاندار با مبنا قرار دادن تحقیقات مرکز پژوهش استانداری یزد گفت:مردم دارالعباده در جایگاه متوسطی از لحاظ نشاط و شادی قرار دارند. همچنین کردی ،معاون پژوهشی انجمن خانواده کشور دریزد اذعان کرد:به دلیل فرهنگ دینی قوی که در مردم یزد وجود دارد، این مردم از شادی معنوی برخوردارند و می‌توان آنها را درون‌ شادترین مردم کشور خواند.

البته استاندار محترم یزد نیز براساس القاء همین طیف سودجو دراین زمینه گفته بود: به من گفته اند! که یزد از نظر نشاط اجتماعی آمار خوبی ندارد!

این نوشتار بر آن است تا در وسع خود و به صورت مجمل، پرده ازاین ابهام بردارد تا مردم این دیارهمچون سبق خود با استعانت ازسبک زندگی نیاکان خود با محوریت خصلت «دینداری»، ویژگی های اصیل یزدی بودن که موجب شده این استان به «قنات و قنوت و قناعت» شهره جهانی شود،اصرار ورزیده و همچون گذشته بر آن ببالند.

 نقدی بر پژوهشی که با رویکردی نا موزون، یزد را «غمگین ترین شهر ایران» معرفی می کند

مفاهیم و چارچوب نظری غرب گرایانه

دریک پژوهش درحوزه ی علوم انسانی، تعریف مفاهیم و مبانی نظری وتئوریک پژوهش، در جهت دادن به نتیجه تحقیق علمی اهمیت بسزایی دارد و مسیر یک پژوهشگر را ترسیم می کند.

در پژوهشی که این گروه اندک به آن متوسل شده و استناد کرده اند، از مفاهیمی با رویکرد و نگاهی غرب گرایانه و چارچوب نظری مبتنی بر دیدگاه جامعه شناسان و روانشناسان غربی استفاده شده که این نوع نگاه ،با فرهنگ ایرانی ـ اسلامی به ویژه معیار بومی و هویت این استان که عنوان افتخار آمیز «دارالعباده » را طی چند صد سال به دوش می کشد متعارض است!

افسردگی در قالب «سنجش کمّی»

گرچه متغیر افسردگی به عنوان یک متغیر وابسته در تحقیقات مربوطه و در شاخه روانشناسی سنجیده می شود، ولی باید توجه داشت افسردگی با شاخص کیفی و رفتاری انسان و پدیده های مرتبط با وی سروکار دارد، پدیده های کیفی که به ندرت به صورت کامل، در قالب اندازه گیری های کمی می گنجند. حتی در صورت اندازه گیری و سنجش کیفی، همچنان برای فهم همه جانبه آنها نیازمند تحلیل های کیفی می باشد.

ولی مشاهده می شود تحقیق مربوطه با صراحت و سنجشی کمّی، یزد را با 12.2 درصد «غمگین ترین شهر ایران» معرفی می کند!

بهره گیری از پر خطا ترین روش نمونه گیری

در پژوهشی که یزد را به عنوان «افسرده ترین مردم ایران » معرفی کرده، از نمونه گیری چند مرحله ای استفاده شده است که اين نوع نمونه گيری مستلزم تلاش کمتر، هزينه کمتر و زمان کمتری نسبت به دیگر روش های علمی بوده و برای برخی از تحقيقات جذاب است.

به نظر کارشناسان، دقّت این روش نمونه گیری ،حتی از «نمونه گيری تصادفی ساده» کمتر است؛ زيرا در نمونه گيری تصادفی ساده فقط يک اشتباه وجود دارد، در صورتی که در نمونه گيری چند مرحله ای  به تعداد مراحل، خطای نمونه گيری وجود دارد.

حتی جالب است بدانید از نمونه گيری چند مرحله ای، برای جلوگيری از اتلاف وقت و صرفه جويی در منابع مالی استفاده می شود به عبارتی دقیق بودن یافته ها در این روش پژوهشی، در پایین ترین درجه اهمیت قرار دارد.

«نگاه کلی» نه « تخصصی» به روند شادکامی

این پژوهش با رویکردی کلی و ارائه پرسشنامه هایی با سئوالاتی یکسان و با پرسش از مجامع با هدفی معدود از تمام استان های کشور وهمچنین یکسری شاخص های مشابه سعی کرده است نسخه ای از میزان شادکامی و نشاط برای شهرها، به ویژه قومیتهای مختلف ایران بپیچاند؛ درحالی که نمی توان شاخص های هویتی مذهبی، و فرهنگی هراستان را نادیده گرفت؛ چراکه به عنوان مثال:هویت و اصالت يزد، هويتی متفاوت از شهری نظير تهران، کرمانشاه، لرستان و یا آذربایجان است. پس سنجش تمام این قومیت ها با شاخص های یکسان کاری علمی نیست.

استان هايی مانند تهران که قدمت تاريخی ندارند،سرانه طلاق ،شرارت های خیابانی و جرم و بزه از آمار بالایی برخوردار است در مقایسه با استان يزد باقدمتی به بلندای تاريخ ،آمار نسبی پایینی در زمینه طلاق دارد و حتی شرارت خیابانی تقریباً وجود ندارد را نمی توان دریک جامعه آماری سنجید.

اينها تنها بخشی از تفاوت ملاك‌های فرهنگی و ... در سنجش شادکامی در کشور است که در این آمار نادیده گرفته شده است.

بهتر است بدانیم !

* استان يزد بالاترين ميزان كمک به مردم و نيازمندان وانجام فعالیت های عام المنفعه را داشته و اگر افراد در جوامع، حال خوش و نشاط روحی نداشته باشند، نمی توان دستگیری از همنوعان و فعل الخیر را در آن جامعه مشاهده کرد.

* دانش آموزان يزدی طی سال‌های متمادی، رتبه نخست آزمون سراسری مراکز آموزش عالی کشور را از آن خود کرده اند و اگر دانش آموزان و والدين و معلمان جامعه ای افسرده باشند، نمی توانند به اين افتخار دست یابند.

* استان یزد سالیانی است که از برکت وجود نخبگان و متخصصان،به ویژه دانش پزشکی،نه تنها به قطب توریسم درمانی کشور، که به قطب پزشکی منطقه تبدیل شده که خود به نوعی بیانگر نبوغ در این امر است و این نبوغ افتخار آفرین نمی تواند با افسردگی یک جامعه به دست آید.

* مسکن يزدی‌ها اغلب ویلایی است واز دیرباز گذشت گذاربی مورد در شهر وحضور در پارک ها ومجتمع های تجاری و ... از دیرباز مرسوم نبوده و برای کارشناسانی که با فرهنگ مردم یزد آشنا هستند، عدم حضور آنها در مجامع اینچنینی نمی تواند ملاک علمی برای سنجش میزان شادکامی باشد و یا عدم حضور در این مراکز معیاری برای افسرده بودن آن ها.

* به نظر روانشناسان، انسان های افسرده كم‌ خوراک، پرخواب، گوشه گیر و بی توجه به امور خیر و معنويات وحتی واجبات هستند؛ درحالی كه يزدی‌ها از شيرينی های متنوع، غذاهای مقوی و رنگ های متنوع به ويژه در شهرسازی و معماری داخلی خانه‌ها استفاده کرده،فعال ،پویا  میدان دار عرصه های مختلف کشور و همواره در سایه توجه به معنویات ، در امور خیر پیش قدم هستند.

* «سخت كوشی يزدی ها» از ديرباز زبان زد خاص و عام است؛ در حالی كه فرد افسرده انگيزه ای برای كار و تلاش و پیشرفت نداشته، به قول معروف "همیشه در لاک خود است".

* ...

با توجه به تنها برخی  موارد و معیارهای معدود یاد شده فوق، انتظار این بود که یک پژوهش در این سطح از دید جامع تر، وسیع تر و همه جانبه  بهره ببرد و از ابزار هایی جدی تر، منعطف تر و عملی تر برای رسیدن به یافته های نزدیک به واقعیت استفاده شود؛ اما عواملی هم چون عدم شفافیت جایگاه تحقیق و محقق، ناکافی بودن مشوق های معنوی مناسب از محقق، نبود زمینه فرهنگی برای فعالیت های علمی در استان و ... منجر شده است تا متأسفانه دارالعباده یزد با سوابق مستند و درخشان، دراذهان مردم ایران غمگین ترین استان معرفی شود!

بهتر نبود افرادی که از این آمار مستمسکی برای اهداف مادی، باندی و محفلی خود قرار داده اند، کمی با تأمل بر طبل این آمار غیرعلمی وغیر مستدل بکوبند وهمچنین استاندارمحترم یزد، که سالیان طولانی از دیار دارالعباده دور بوده، نیز به جای «شنیده ها» و «گفته ها» والقاء این آمار از برخی افراد خاص، به نزدیک ترین مرکز، یعنی مرکز تحقیقات و پژوهش های استانداری یزد مراجعه می کرد تا تنها اندک زمانی بعد معاون سیاسی امنیتی وی در برابر افکار عمومی مصاحبه وی را در افکار عمومی به چالش نکشد؟! منبع:یزد رسا



رای شما
میانگین (0 آرا)
The average rating is 0.0 stars out of 5.