Skip to Content

در آستانه چهلمین سال پیروزی انقلاب مطرح می شود

مبارزات پرشور مردم دارالعباده به پرچمداری عالمان راستین


قیام باشکوه مردم یزد در دهم فروردین ۱۳۵۷ نقطه عطفی در پیروزی انقلاب اسلامی به شمار می‌آید.

به گزارش میبدخبر، مردم دارالعباده یزد، حضوری چشمگیر در قیام ضد حکومت پهلوی داشتند. مبارزه مردم یزد به پرچمداری عالمان مجاهد و ژرف‌اندیشی چون شهید صدوقی، آیت الله خاتمی و آیت الله اعرافی به سهم خود نقشی موثر در سست کردن پایه های حکومت طاغوت ایفا کرد و اضمحلال آن را شتاب بخشید؛ به گونه‌ای که قیام باشکوه مردم یزد در دهم فروردین ۱۳۵۷ نقطه عطفی در پیروزی انقلاب اسلامی به شمار می‌آید.

نگاهی به نقش ارزنده شهید صدوقی در تحولات انقلاب اسلامی

آیت الله محمد صدوقی در سال 1327 هجری قمري، در خانواده ای روحانی در يزد متولد شد. در سن 7 سالگی پدر و در سن 9 سالگی مادرش را از دست داد و از آن پس تحت سرپرستی پسر عمويش، آمیرزا محمد کرمانشاهی به تحصيل علوم دينی مشغول شد و شرح لمعه را در مدرسه عبدالرحيم خان يزد آموخت.

پدرش مرحوم آقاميرزا ابوطالب يکی از روحانيون معروف اين استان بود. ایشان ، فرزند مرحوم ميرزا محمدرضا کرمانشاهی يکی از علما و بزرگ اين استان بود و ايشان هم فرزند آخوند ملامحمد مهدی کرمانشاهی بودند.

سال ورود آخوند ملا محمد مهدی به يزد، روشن نيست چرا که ايشان بوسيله فتحعلی شاه از کرمانشاه به يزد تبعيد شدند. تنها مدرکی که برای صدوقی بودن  وی است  اين که از نواده های مرحوم صدوق بزرگ می باشند.

 

آیت الله صدوقی و آغاز مبارزات

درسال 1349 به قم هجرت كرد و 21 سال در قم اقامت گزيد. ايشان از بدو ورود به قم هم صحبتی امام را برگزيده و گاه در تمام شبانه روز با ايشان بود. شهید صدوقی از طرفداران جدی فدائيان اسلام بوده منزل ايشان پناهگاه شهيد نواب صفوی و يارانش بود. او در عين اينكه به تدريس اشتغال داشت تحصيل هم می كرد و گاه برای امرار معاش خود در منطقه عباس آباد قم به كشاورزی می پرداخت. ايشان در پی درخواستهای مكرر مردم يزد به اين شهر مهاجرت كرد و مورد استقبال بی نظير مردم قرار گرفت. پس از تبعيد امام مبارزات وسيعی را آغاز كرد. بيانيه و اطلاعيه می داد و به همراه اطلاعيه های امام به شهرهای ديگر می فرستاد و مردم و علما را به مبارزه دعوت می كرد.

سال 1341 شمسی که قضيه انجمن های ايالتی و ولايتی شروع شد. شیخ با امام خمينی (ره) تماس مستقيم داشتند و خيلی ها آنجا رفت و آمد می کردند و مديريت جمع کردن آقايان روحانيون و تلگراف کردن راجع به اين انجمن ها تقريباً زير نظر شیخ بود. مجالس فوق العاده و تقريباً هر روز و شب يک اجتماع روحانی تشکيل می شد که در اثر سعی و کوشش و فشار امام خمينی(ره)  دولت مجبور شد که اين پيشنهاد را لغو کند. بعد از اين که اين قضيه تمام شد قضيه آن شش ماده پيش آمد که از طرف شاه پيشنهاد شده بود و همه ديدند که اين بدتر از آن قضيه انجمن های ايالتی و ولايتی است و کسی هم که از اول با آن مخالفت کرد امام خمينی (ره) بود بعضی از آقايان هم که از اول حاضر به همکاری نبودند؛ کم کم کار به جائی رسيد که آن ها هم مجبور شدند واز گوشه کنار تلگراف هائی زدند و اعلاميه هائی صادر گرديد در آن موقع از طرف ساواک شخصی پيش شیخ آمد و گفت که مأمور مراقب شما هستم.

شما چه نقشی داريد؟ شیخ هم علناً نقش خود را گفتند و کارهائی را هم که انجام داده بودند را نیز گفتند و اطلاعيه ها و تلگرافات را همه را نشان دادند و گفتند که در اين جا تا آخر هم هستند،و هر اقدامی که قرار است از طرف ساواک نسبت به ایشان بشود زود انجام بدهند ولی چون بهانه صحيحی نداشتند نتوانستند ایشان را تعقيب کنند.

حضرت آيت الله خامنه­ اي نيز درباره نقش آيت­الله صدوقي در انقلاب و همچنين نحوه ارتباط ايشان با امام مي­فرمايند: «نکته ديگر که در کار ايشان بسيار جالب و مهم بود روح رهبري ايشان بود. آقاي صدوقي را من در يزد يک رهبر، به­معناي واقعي يافتم.» «ايشان تسليم و مطيع امام بود؛ فکرش و عقيده­اش و عملش در جهت و در خط فکر عقيده و عمل امام بود و هيچ­گونه راي و فکري را بر راي و فکر امام ترجيح نمي­داد. به­همين دليل بود که از اول انقلاب تا آخر، مواضع ايشان يک مواضع صد در صد صحيح و درست بود.»

آیت‌الله سید روح الله خاتمی؛ عالمی مجاهد

 آیت الله سید روح الله خاتمی از دیگر ارکان مبارزات مردم استان یزد ضد نظام طاغوت بود؛ شخصیتی که امام خمینی درباره ایشان فرمودند:

«... برادر عزیزم خاتمی زنده دل، چهره تابناک مبارزات خستگی ناپذیر روحانیت روشن ضمیر در دهه‌های اخیر این مرز و بوم بود....»

بعد از جریان ۱۵ خرداد آیت‌الله خاتمی به عنوان رابط امام در اردکان به حساب آمد. وی اطلاعیه‌هایی را که از طرف حضرت امام صادر می‌شد در میان مردم توزیع می‌کرد و در آگاهی مردم نسبت به امام و اسلام می‌کوشید.

یکی دیگر از فعالیت‌های سیاسی آن مرحوم قبل از انقلاب حمایت از امام و ارسال نامه در دفاع از امام بر علیه انجمن‌های ایالتی و ولایتی بود که بعدها حتی حضرت امام به نقش ایشان و دیگر علما اشاره نمودند.

در تمامی صحنه‌های انقلاب می‌توان حضور ایشان را مشاهده نمود به طوری که حضرت امام او را یک مبارز خستگی ناپذیر خطاب نمود. وی در رسیدگی به وضع عالمان و در ایجاد اتحاد بین آن‌ها سخت کوشید. ایشان در زمانی که حضرت امام در نجف بودند نامه‌ای به امام نوشت و از تفرقه بین علما گلایه کرد و در این زمینه راه حلی به حضرت امام پیشنهاد نمود که حضرت امام از آن استقبال نمودند. دیدار ایشان با عالمان تبعیدی در همین راستاست. مقام معظم رهبری در خاطره‌ای در این زمینه می‌فرمایند:

«زمانی که در ایرانشهر تبعید بودم در اوج تنهایی و اندوه در شهر غریب، روزی حضرت آیت‌الله خاتمی با آن کهولت سن، با اتوبوس به دیدنم آمد و یک روز، صبح تا غروب، در کنار هم بودیم و ایشان بعد از سرکشی و رسیدگی مادی و معنوی به تبعیدیان، عازم یزد شدند.»

آیت‌الله خاتمی در ابتدای ورود حضرت امام به ایران، به استقبال ایشان آمدند و تا هنگام پیروزی انقلاب اسلامی، حضرت امام را در مبارزات یاری می‌نمودند. بعد از پیروزی انقلاب نیز عمل به فرامین و رهنمودهای امام را بر خود فرض می‌دانستند به نحوی که تخلف از آن را گناه کبیره می‌شمردند.

آیت‌الله خاتمی یکی از برجسته‌ترین شخصیت‌های خطه کویر یزد بود. همان طور که حضرت امام در پیامی به مناسبت رحلت ایشان فرمودند:

«اسلام و ایران یکی از پرفروغ‌ترین چهره‌های تقوا و خلوص و ایمان خود را از دست داد.»

 مقام معظم رهبری در مورد شخصیت ایشان می‌فرمایند:

«ایشان ضمن این که مردی عالم و دارای مقام علمی بودند و تحصیلاتشان را در اصفهان انجام داده بودند از لحاظ بینش اجتماعی و فهم سیاسی و احساس مسئولیت سیاسی و اجتماعی و تشخیص جهت گیری‌های موجود در جامعه و جریان‌های فکری و سیاسی یک فرد کم نظیری بودند که در طول دوران آشنایی مستمری که من با ایشان داشتم قبل از انقلاب و همچنین بعد از انقلاب این خصوصیات را همواره در ایشان مشاهده می‌کردم.»

آیت الله حاج شیخ ابراهیم اعرافی؛ یکی دیگر از ستونهای مبارزه با حکومت طاغوت

آیت الله اعرافی در جریان مبارزه‌ مردم علیه رژیم ستم‌شاهی پهلوی و پیروزی انقلاب اسلامی، پیشوایی مردم میبد را عهده دار بود. در نماز جمعه‌ها و منبرها و همچنین با صدور اعلامیه به افشاگری علیه رژیم پهلوی می‌پرداخت و به همین دلیل چند بار دستگیر شد و به ساواک انتقال یافت. وی در راهپیمایی‌ها و تظاهرات ها علیه شاه، پیشاپش همه حرکت می‌کرد و هراسی به دل راه نمی‌داد.

پیش از پیروزی انقلاب وقتی آیت‌الله اعرافی فهیمد که بهائیان قصد دارند از لحاظ مالی بر مسلمانان فشار آورند و بی عفتی را در میان زنان رواج دهند، پس از نماز ظهر و عصر بر فراز منبر مردم را از جریان ضد دینی بهائیت آگاه ساخت، عمامه را بر گردن خود گره زد و با پای برهنه به سوی امیرآباد (امیرآباد بخشی از میبد بود که بهایی‌ها پیش از انقلاب در آن منطقه سکونت داشتند.) به راه افتاد. یک قاری قرآن نیز همراه وی بود و با صدای بلند قرآن می‌خواند.

هر کسی با دیدن چنین وضعی به آنها می‌پیوست و بدین ترتیب جمعیتی ۷-۸ هزار نفری گرد آمدند و بهائیان امیر آباد با دیدن چنان اجتماع عظیمی که بسان سیل بنیان کن بود، از منطقه فرار کردند.

حادثه ۱۹ دی ۱۳۵۶ و شهادت مردم قم، تاثیر شگرفی بر روی ایشان گذارد و بر منبر رفت و علیه رژیم فاسق پهلوی به افشاگری پرداخت. علنا به شاه و دستگاه حکومت فاسق وی می‌تاخت و می‌گفت:

«مردم را می‌کشند و می‌گویند «آریا مهر»! مهرش کجا بود؟ هر روز خون مردم را می‌ریزند، اگر قابل هدایت هستند، خدا هدایت‌شان کند، اگر نه، خدا مستاصل و نابودشان کند.»

در سال ۱۳۵۶ش که مبارزات ملت مسلمان ایران به رهبری حضرت امام خمینی به اوج خود رسید، آیت‌الله اعرافی در معیت روحانیت مبارز استان یزد به فعالیت‌های انقلابی و نقش تاریخی خود، عمق و سرعت بیشتری بخشید و در رهبری و هدایت مردم کوشید.

امضاهای این عالم مبارز در ذیل اعلامیه‌های روحانیت مبارز این استان از جمله به مناسبت: چهلمین روز قیام و شهادت مردم تبریز، اعتراض به جنایت‌های شاه در شهرهای اصفهان و شیراز نامه اعتراض آمیز به جمشید آموزگار، نخست وزیر وقت و اعلام همبستگی با روحانیون مبارز و متحصن در دانشگاه تهران، نشان از مجاهدت‌های پیگیر و خستگی‌ناپذیر ایشان دارد.

همچنین آیت‌الله اعرافی در سر زدن به تبعیدی‌ها، قرائت متن اعلامیه‌های امام خمینی، نصب تابلوهای امر به معروف و نهی از منکر و ابراز علنی مسئله تقلید از امام از هیچ کوششی فرو گذار نمی‌کرد.

حضرت آيةالله خامنه اي رهبر انقلاب اسلامي در پیامی به مناسبت رحلت آيةالله اعرافي فرمودند:

رحلت عالم رباني آيةالله حاج شيخ محمد ابراهيم اعرافي را كه ازعلماي برجسته و مبارز استان يزد بودند به حضرت ولي عصر(عج) ارواحنا فداه و به جامعه علمي و روحاني آن استان و به دوستان و علاقمندان آن مرحوم و بالخصوص فرزندان و خانواده ايشان تسليت عرض ميكنم. اين عالم جليل در شمار افراد نادري بود كه ازسالها پيش روح مجاهدت و مبارزه در راه خدا و عدم تسليم در مقابل ظلم و سلطه طاغوتي را در بيان و عمل خود آشكار ساخته بود و در دوران اختناق، يكي از چهره هاي مبارزان استان بشمار ميرفت. تلاش خستگي ناپذير ايشان در اوان مبارزات عمومي مردم، باتشكيل اجتماعات و حركت به يزد و سپس در آغاز پيروزي با رهبري فعالانه مردم ميبد، از جمله برگهاي نادر كتاب قطور انقلاب است.

پایان پیام/




رای شما
میانگین (0 آرا)
The average rating is 0.0 stars out of 5.