شهیدی که تاریخ شهادت خود را روی دیوار حک کرد!
به گزارش خبرنگار یزدرسا ازتفت، معمولا رزمندگان در تیپ الغدیر بر روی دیوار نماز خانه تیپ؛ زمان شروع ماموریت و پایان ماموریت خود را ثبت میکردند، من با چشم خود دیدم که سردار شهید محمد علی زارع زردینی تاریخ اعزام و شهادت خود را روی دیوار حک کرد. روایت غلامرضا زارع زردینی از همرزمان این شهید عزیز در این رابطه در ادامه میآید: درآخرین اعزام به جبهه با این شهید عزیز همراه بودیم؛ موقعی که به اهواز رسیدیم و حکم ماموریت خود را تحویل کارگزینی تیپ الغدیر دادیم، برای استراحت به تنها مکان استراحت رزمندگان جدیدالورود که همان نمازخانه یا مسجد بود آمدیم؛ و این شهید طبق معمول به همان مکان ثبت خاطرات قبلی خود که حدود یک سال از آن میگذشت رفت در آن محل نشست؛ بنده هم به همراه سردار شهید مهدی توانگر در کنار وی رفتیم دراین لحظه شهید بزرگوار محمد علی زارع زردینی شروع کرد به نوشتن تاریخ اعزام خود که ۱۳۶۶/۹/۲۰بود، و تاریخ شهادت خود را روی دیوار نوشت؛ با توجه به روحیه روز اول اعزام که حقیقتا آن چنان روحیه خوبی نداشتیم به علت دوری از خانواده نامساعدبودن وضعیت مالی درمنزل و…. بنده شروع کردم به اعتراض کردن که اینها چیه که نوشتی، دیگر رزمندگانی که دراین مکان بودند جلو آمدند وشروع کردند به دلداری دادن ما و آنها برای اینکه جو را عوض کنند ما را از این محل به بهانه وضوگرفتن از مسجد خارج کردند. باز در بین راه به این شهید گفتم که جو گیر شدی که این جمله و این تاریخ را نوشتی، این شهید والا مقام باز تاکید داشت که نه، من مطمئن هستم که در این تاریخ شهیدخواهم شد. نفر وسط سردارشهیدمحمدعلی زارع زردینی باتوجه به اینکه تیپ الغدیر در اواخر سال ۱۳۶۶به منطقه کردستان (سقز) منتقل شده بود، من و این شهید عزیز و همچنین شهید مهدی توانگر و تعدادی دیگر از رزمندههای تیپ الغدیر از پادگان شهید عاصیزاده اهواز توسط اتوبوس به سمت منطقه عملیاتی کردستان حرکت کردیم و تا زمان شهادت این شهید در کردستان بودیم. ما در دو عملیات بیت المقدس ۲که منجربه شهادت شهید مهدی توانگرشد و بیت المقدس ۴ شرکت داشتیم که در این عملیات به خاطر کاربرد سلاح شیمیایی توسط نیروهای ارتش بعث عراق شهید محمد علی زارع زردینی دچار مسمومیت حاصل از مواد شیمیایی شد و پس از انتقال به بیمارستان در شهر تبریز در تاریخی که قبلا پیش بینی کرده بود و ماهها به انتظارش نشسته بود به آرزویش که همانا شهادت در راه خدابود رسید. پس از مدتی ماموریت تیپ الغدیر درکردستان به پایان رسید و به اهواز برگشتیم جای خالی وی حسابی احساس میشد درهرنقطهای از پادگان که نگاه میکردی یاد خاطرات این دلاور میافتادی وچه سخت …. به نماز خانه پادگان رفتم و مشاهده کردم که دقیقا تاریخ ثبت شده و تاریخ شهادت یکی بود.
به گزارش خبرنگار یزدرسا ازتفت، معمولا رزمندگان در تیپ الغدیر بر روی دیوار نماز خانه تیپ؛ زمان شروع ماموریت و پایان ماموریت خود را ثبت میکردند، من با چشم خود دیدم که سردار شهید محمد علی زارع زردینی تاریخ اعزام و شهادت خود را روی دیوار حک کرد. روایت غلامرضا زارع زردینی از همرزمان این شهید عزیز در این رابطه در ادامه میآید: درآخرین اعزام به جبهه با این شهید عزیز همراه بودیم؛ موقعی که به اهواز رسیدیم و حکم ماموریت خود را تحویل کارگزینی تیپ الغدیر دادیم، برای استراحت به تنها مکان استراحت رزمندگان جدیدالورود که همان نمازخانه یا مسجد بود آمدیم؛ و این شهید طبق معمول به همان مکان ثبت خاطرات قبلی خود که حدود یک سال از آن میگذشت رفت در آن محل نشست؛ بنده هم به همراه سردار شهید مهدی توانگر در کنار وی رفتیم دراین لحظه شهید بزرگوار محمد علی زارع زردینی شروع کرد به نوشتن تاریخ اعزام خود که ۱۳۶۶/۹/۲۰بود، و تاریخ شهادت خود را روی دیوار نوشت؛ با توجه به روحیه روز اول اعزام که حقیقتا آن چنان روحیه خوبی نداشتیم به علت دوری از خانواده نامساعدبودن وضعیت مالی درمنزل و…. بنده شروع کردم به اعتراض کردن که اینها چیه که نوشتی، دیگر رزمندگانی که دراین مکان بودند جلو آمدند وشروع کردند به دلداری دادن ما و آنها برای اینکه جو را عوض کنند ما را از این محل به بهانه وضوگرفتن از مسجد خارج کردند. باز در بین راه به این شهید گفتم که جو گیر شدی که این جمله و این تاریخ را نوشتی، این شهید والا مقام باز تاکید داشت که نه، من مطمئن هستم که در این تاریخ شهیدخواهم شد. نفر وسط سردارشهیدمحمدعلی زارع زردینی باتوجه به اینکه تیپ الغدیر در اواخر سال ۱۳۶۶به منطقه کردستان (سقز) منتقل شده بود، من و این شهید عزیز و همچنین شهید مهدی توانگر و تعدادی دیگر از رزمندههای تیپ الغدیر از پادگان شهید عاصیزاده اهواز توسط اتوبوس به سمت منطقه عملیاتی کردستان حرکت کردیم و تا زمان شهادت این شهید در کردستان بودیم. ما در دو عملیات بیت المقدس ۲که منجربه شهادت شهید مهدی توانگرشد و بیت المقدس ۴ شرکت داشتیم که در این عملیات به خاطر کاربرد سلاح شیمیایی توسط نیروهای ارتش بعث عراق شهید محمد علی زارع زردینی دچار مسمومیت حاصل از مواد شیمیایی شد و پس از انتقال به بیمارستان در شهر تبریز در تاریخی که قبلا پیش بینی کرده بود و ماهها به انتظارش نشسته بود به آرزویش که همانا شهادت در راه خدابود رسید. پس از مدتی ماموریت تیپ الغدیر درکردستان به پایان رسید و به اهواز برگشتیم جای خالی وی حسابی احساس میشد درهرنقطهای از پادگان که نگاه میکردی یاد خاطرات این دلاور میافتادی وچه سخت …. به نماز خانه پادگان رفتم و مشاهده کردم که دقیقا تاریخ ثبت شده و تاریخ شهادت یکی بود.