به گزارش میبد خبر: نتایج کنکور سراسری بالاخره اعلام شد و هرکسی نتیجه تلاش و کوشش خود را دید. امسال از 240 داوطلب علوم انسانی درمیبد 27 نفر از آنها رتبه زیر هزار را کسب کردند. با یکی از دانش آموزان میبدی به گفتگو می نشینیم که به عقیده مسئولین آموزش و پرورش و مادرشان انتظار رتبه تک رقمی از ایشان می رفت. انتظاری که سبب شد مدیر پرتلاش مدرسه نمونه گل محمدی برای از دست ندادن چنین دانش آموزی رشته علوم انسانی را هر طور شده در مدرسه دایر نماید.  وی با کسب رتبه 46 منطقه دو در کنکور سراسری خوش درخشید. لطفاً خودتان رامعرفی کنید؟ نیکو نیک زر هستم. متولد 73. در میبد به دنیا آمده و تمام دوران تحصیلم را در میبد گذراندم. دبستان را در مدارس هجرت و 17 شهریور، راهنمایی را در مدرسه فاطمیه مهرجرد و دبیرستان و پیش دانشگاهی را در دبیرستان نمونه گل محمدی طی کردم. خانم نیک زر در چه رشته درس می خواندید؟ رتبه کنکور شما چند بود؟ در رشته علوم انسانی درس می خواندم. رتبه ام 46 در منطقه دو بود. خانم نیک زر برای کسب این موفقیت روزانه چند ساعت درس می خواندید؟ نمی توانم قطعی بگویم چند ساعت. اما به طور متوسط تا قبل از عید روزانه 5 یا 6 ساعت و بعد از عید 7 الی 8 ساعت. البته برای من کمیت مهم نبود و کیفیت مد نظرم بود. یعنی برای من مهم بود که حتی اگر یک ساعت هم درس می خواندم آن یک ساعت کیفیت داشته باشد و درس را بفهمم. آیا در کلاس کنکور هم شرکت کرده اید؟ کلاس کنکور به صورت آن چنانی خیر. البته من از سال سوم راهنمایی تا سال سوم دبیرستان عضو کانون قلم چی بودم. البته در آزمون هایش به صورت مرتب شرکت نمی کردم. چون گاهی وقت ها آزمون ها با آزمون مدرسه تداخل داشت و مدرسه به آزمون های خودش بیشتر بها می داد تا آزمون های خصوصی. به همین علت من بیشتر به آزمون های مدرسه می پرداختم و چون در مدرسه نمونه بودم کلاس های کنکوری که برای من برگزار می کردند کیفیت چندانی نداشت و فقط در حال برگزار شدن بود. آیا فکر می کردید این رتبه را بیاورید؟ بله. من همین حدود را حدس می زدم. با توجه به اینکه درس خوانده بودم حالا یه کم بالاتر که الحمد لله بهتر از آنچه که فکر می کردم رتبه ام شد. کی و چگونه از نتیجه باخبر شدید؟ به ما گفته بودند دوازدهم نتایج اعلام می شود. یعنی شنبه نتیجه ها می آید. وقتی رتبه های اول را معرفی کردند یک روز بعد نتیجه ها اعلام می شود. من مرتب بعد از آن سایت را چک می کردم که حدود ساعت 5صبح بود که نتیجه را دیدم. چه احساسی در آن لحظه داشتید؟ اول که همین طور ماتم برده بود. بعدش خیلی خوشحال شدم. بعد به چندتا از دوستانم زنگ زدم آن ها هم رتبه های خیلی خوبی داشتند و به آنها تبریک گفتم. رمز موفقیت تان را در چه می دانید؟ در روند تحصیل به هر حال مشکلاتی وجود دارد. سختی هایی وجود دارد. باید انسان آن سختی ها را تحمل کند. گاهی وقت ها آنقدر به بچه ها فشار می آید که می گویند دیگر نمی خواهند درس بخوانند. خیلی ها هستند که تا یک مقطعی درسشان خوب است. ولی به علت فشارهای جانبی که به آنها وارد می شود دیگر کم می آورند. ولی انسان همیشه باید روندش را ادامه بدهد. یکی از رمزهای اصلی موفقیت من همسرم بودند. که در تمام این مدت با وجود سختی های که وجود داشت با من همراهی کردند و هیچگونه گله و شکایتی هم نکردند. خوب من باید مرتب درس می خواندم و وقتی که درس نمی خواندم حوصله هیچ کار دیگری نداشتم و استراحت می کردم. و ایشان خیلی به من کمک کردند. موفقیتتان را به غیر از همسرتان دیگر به چه کسانی مدیون هستید؟ اولین عامل موفقیت من خدا و بعد خانواده و همسرم بودند. و تمام معلم های دلسوزی که داشتم. بالاخره همه عوامل دست به دست هم داده بودند. خانم نیک زر در موفقیت شما بیشتر هوشتان دخیل بوده یا پشتکارتان؟ من چیزی که قاعدتا بیشتر شنیدم این است که یک درصد هوش و 99 درصد پشتکار. اما من چنین چیزی را قبول ندارم در مورد من 50 درصد هوش و 50 درصد پشتکار بود. برنامه ریزی چقدر در کسب موفقیت شما نقش داشته است؟ برنامه ریزی یکی از ارکان اصلی موفقیت در درس خواندن است. من حتی برای تعطیلات نورزو که برای ما 5 روز بود برنامه ریزی داشتم. شاید برنامه ریزی برای من مهم تر بود تا اینکه چه مقدار درس بخوانم. چون اگر بی برنامه بودم حتی اگرحوصله درس خواندن هم داشتم نمی خواندم. تصمیم دارید چه رشته ای را انتخاب کنید؟ من چون حقوق را دوست دارم و عربی ام هم خوب است رشته فقه و حقوق دانشگاه یزد را انتخاب خواهم کرد. چرا تهران نه؟ من درباره دانشگاه یزد خیلی تحقیق کرده ام. استادهای خیلی خوبی دارد و این رشته در دانشگاه یزد خیلی خوب جواب داده است. و دیگر اینکه رفت و آمد آسان تر است. اکثر دانشجویانی که بالاخره در تهران قبول شدند از آن مسیر اصلی زندگی فاصله گرفته اند. یعنی زندگی شان شده است حاشیه و درس شده است اصل. من دوست دارم این دو را در کنار هم ادامه بدهم. همسرتان چه رشته ای درس خوانده اند؟ ایشان ارشد نرم افزار هستند. همسرتان در چه زمینه ای توانست به شما کمک کند؟ همسرم ساعت ها ریاضی با من کار کرد و درصد بالای ریاضی ام را مدیون ایشان هستم. درصد درس هایتان را می شود بگوید؟ روانشناسی 96 درصد، ریاضی حدود 80 درصد، اقتصاد 85 درصد، عربی 85 درصد و کلا اختصاصی هایم را بهتر زده ام. آیا شما برای کسب این موفقیت کسی را الگوی خویش قرار داده اید؟ من راستش در دوران راهنمایی و دبیرستان بدون الگوی خاصی درس می خواندم و بیشتر به خاطر رقابت درس خوانده ام بدون هیچ الگویی. بدون اینکه از خودم بپرسم تا کجا و برای چه. ولی وارد دبیرستان که شدم در سال دوم خودم به دنبال رتبه های ممتاز بودم. چندنفری از آنها در مدرسه خودمان بودم که با آنها دوست بودم. با آنها خیلی صحبت می کردم که ببینم روند درس خواندن آنها و هدفشان از درس خواندن چه بوده است. چرا بعضی ها با وجود داشتن رتبه های خیلی خوب رشته های خیلی عادی را انتخاب کرده بودند. من تمام اینها را کنار هم گذاشتم و مسیرم را انتخاب کردم. نهایت دید شما کجاست  و در رشته فقه و حقوق می خواهی تا کجا ادامه بدهی؟ دوست دارم در دانشگاه هم مثل دبیرستان شاگرد اول باشم. و این سطح را حفظ بکنم و ارشد را بدون کنکور ادامه بدهم به امید خدا. من ادامه تحصیل را تا یک سطحی دوست دارم. نمی خواهم همه زندگی ام را دنبال درس باشم دوست دارم به یک سطحی که رسیدم وارد دنیا کار شوم و در کارهم عالی باشم و تا آن حدی که درس می خوانم برایم کاری مناسب وجود داشته باشد تا بتوانم از اندیشه هایم، تجربیاتم و مطالعاتم بهترین استفاده را بکنم. یکی از شیرین ترین خاطره هایتان را برایمان تعریف کنید؟ خاطره ازدواجم. شیرین ترین خاطره من است. من تابستان سال سوم دبیرستانم ازدواج کرده ام. من در آن دوران که اوج درس خواندم بودم ازدواج کردم و درس هم خواندم. یکی دیگر هم خاطره ای است که در مدرسه و از بچه های همکلاسی ام دارم .ما بچه های رشته انسانی برخلاف دیگر رشته ها روابط بسیار دوستانه و عمیقی با هم داریم. یک جو بسیار شادی بر کلاس ما حکم فرما بود. یعنی بچه ها بدون هیچگونه رقابت منفی با هم درس می خواندیم به طوری که حتی به خاطر نمره کم دوستانمان گریه می کردیم و از نمره خوب همدیگر خوشحال می شدیم و الان هم این رابطه خوب وجود دارد. آیا شما به دانش آموزان دختر توصیه می کنید قبل از کنکور ازدواج بکنند؟ ببینید بستگی به موقعیت دارد. ازدواج نباید تحمیلی باشد. ولی اگر موقعیت خوبی وجود دارد و خود طرف می بیند که آن معیارهایش در فرد وجود دارد حتما ازدواج کند. چون ازدواج باعث می شود که در این مسیر موفقیت اش دو برابر شود. و اینکه انگیزه بیشتری در این مسیر پیدا خواهد کرد. به نظر من اگر کسی بخواهد درس بخواند با همسر و بی همسر تحت هر شرایطی درس خواهد خواند. خانم میراب مشاور مدرسه مان ازدواج من را یکی از بهترین انتخاب های من می دانستند و همیشه از تصمیم من پشتیبانی می کردند. خانم نیک زر بعضی از مسئولین آموزش و پرورش از شما توقع رتبه تک رقمی داشتند؟ چه توضیحی دارید؟ ببینید متاسفانه ما که فعلا به این مسئولان دسترسی نداریم. تا آنجا که دسترسی داشتیم به من می گفتند که از شما توقع یک رقمی داریم. من در این سه سال جز در آزمون جامع در آزمون دیگری شرکت نکردم. و خوب مقایسه جامعه آماری آزمون جامع و کنکور نشان می دهد  که من رتبه خوبی را به دست آورده ام. انها اعتقادات کاذبی داشتند. بدون اینکه هیچ گونه امکاناتی در اختیار بچه های انسانی قرار بدهند و البته به این خاطر بود که سطح بچه های انسانی را خیلی پایین در نظر می گرفتند با این حال همیشه از ما توقع رتبه تک رقمی را داشتند و این در حالی بود که دانش آموزان رشته های دیگر در مدرسه ما برایشان خرج های زیادی شد که متاسفانه آنها نتوانستند رتبه های خوبی به دست بیاورند. به نظر شما موفقیت چه رنگی است؟ سبز است فکر کنم. آیا اهل مطالعه جانبی هستید؟ بله. تا قبل از سال سوم دبیرستان خیلی کتابهای داستان و رمان را مطالعه می کردم. به شعرهای فروغ فرخ زاد و کتاب های صادق هدایت علاقه زیادی دارم. تلخ ترین خاطره ای که از زمان کنکور دارید چیست؟ رقابت های نابه جایی که در مدرسه بین بچه ها به وجود می آورند و رابطه سالم بین بچه ها را به هم می زنند که متاسفانه این روند نازیبا هنوز هم ادامه دارد همیشه من را ناراحت می کند. از شما به دلیل وقتی که در اختیارمان قرا دادید سپاسگزاریم.