زینب غفوریان یکی از دیگر نخبگانی است که با کسب رتبه 28 علوم انسانی در کنکور 92 خوش درخشید. دانش آموزی که آینده کاری اش را در رشته روانشناسی جستجو می کند. خانواده غفوریان نسبتا خانواده پرجمعیت و شلوغی بود و او برای تمرکز روی درس هایش مجبور بود هر روز را در کتابخانه درس بخواند. شاید اگر شرایط بهتری برایش مهیا بود الان با او به عنوان یکی از ده نفر برتر کنکور مصاحبه می کردیم. حرف های ما را مادر و برادر ایشان تایید می کنند. اما این کمبودها نتوانست مانع درخشش اودر کنکور شود. بالاخره رتبه 28 آرزوی خیلی از دانش آموزان است که نمی توانند به این راحتی ها به آن دست یابند. گفتگوی میبد خبر با این دانش آموز نخبه را می خوانید: لطفاً خودتان را معرفی کنید؟ زینب غفوریان هستم. متولد 73 چرا رشته انسانی را برای ادامه تحصیل انتخاب کردید؟ به رشته انسانی علاقه مند بودم برنامه ریزی خاصی برای کسب این رتبه داشتید؟ برنامه ریزی خاصی نداشتم شاید روزی هفت ساعت و روزی هم اصلاً درس نمی خواندم. عوامل موفقیت شما چه بود؟ توکل به خدا، انگیزه و امید، کمک های بیش از حد مشاور مدرسه مان خانم میراب زاده که از ایشان صمیمانه تشکر می کنم. به چه درسی علاقه مند هستید؟ روانشناسی خانم غفوریان فکر می کردید که رتبه 28 را کسب کنید؟ اصلاً فکر نمی کردم. چون خودم دسترسی به اینترنت نداشتم مشاوره مدرسه به من خبر داد که رتبه ام چند شده و من بسیار خوشحال شدم. روزی که می خواستی به سرجلسه کنکور بروی چه حسی داشتی؟ صبح روز کنکور راحت بودم بدون استرس و اضطراب. تنها نگرانی من درسهایی بود که نخوانده بودم مثل: تاریخ و تاریخ ادبیات. چه عواملی در خود شما باعث به وجود آمدن این موفقیت شد؟ هوش و استعداد به من کمک کرد حتی بیشتر از پشتکار. همواره در دوران تحصیلم دانش آموز ممتازی بوده ام. نهایت آرزوی خانم غفوریان چیست؟ دوست دارم در زندگی موفق باشم. اگر توانستم دکترا بگیرم، مهم این است که کاری برای خودم داشته باشم. به تحصیلات خارج از کشور فکر کرده اید؟ اصلاً درصد های درس هایتان در کنکور می شود برایمان بگویید؟ روانشناسی 100درصد، عربی اختصاصی 86 درصد، دینی 84 درصد، ریاضی 53 درصد و زبان که فوق العاده سخت بود 41. الگوی شما چه کسی بود؟ شخص خاصی الگوی من نبود. موفقیت دانش آموزان موفق الگوی من شد. بهترین خاطره؟ سال دوم و سوم دبیرستان بهترین خاطرات دوران تحصیلی ام بود. بدترین خاطره؟ دو روز مانده بود به امتحان کنکور بابام مریض شد  و در بیمارستان بستری شد که خیلی آن روزها برایم سخت بود. درچه رشته ای می خواهید ادامه تحصیل بدهید و در چه دانشگاهی؟ روانشناسی دانشگاه تهران. اما آن طور که تحقیق کرده ام دانشگاه شهید بهشتی در این رشته موفق عمل کرده است. دوری از خانواده برایتان سخت نیست؟ دوری از خانواده اوایل سخت است، اما عادت می کنم. فضای خانواده شما در دوران درس خواندتان چگونه بود؟ ما خانواده شلوغی هستیم که به خاطر این مجبور بودم به کتابخانه بروم اما در کل همه برای موفقیتم کمک کردند به ویژه خواهرم که ازاو صمیمانه سپاسگزارم. چه عواملی را باعث پیشرفت  و موفقیت خود می دانید؟ خدا، امید، خود باوری شاید اگر اینقدر امید نداشتم به اینجا نمی رسیدم. موفقیت چه رنگی است؟ سفید. آیا در دوران تحصیل مسئله ای بود که شما را ناراحت کند؟ بعد از کمی سکوت جواب می دهد گلایه از مدرسه که به خیلی از چیزهای جزئی گیر می دادند. وقتی وارد مدرسه نمونه شدم دیدم که فقط اسمش نمونه است. در مدرسه تفاوت بین دانش آموزان ریاضی ، تجربی با انسانی زیاد بود. در مدرسه نمونه جو فوق العاده رقابتی است. اما وقتی نمره ای کسب می کردم مدیر مدرسه هرگز از من نمی پرسید چگونه به این رتبه می رسیدی. هرگز نخواستند وارد زندگی دانش آموزان شوند و از مشکلاتشان آگاه شوند. موفقیت خود را به چه کسی بیشتر مدیون هستید؟ به طور ویژه و صد در صد از خانم میراب زاده تشکر می کنم.  با تشکر از خانواده محترم غفوریان که وقتشان را در اختیارمان قرار دادند.  گروه مصاحبه: فرزانه زارع، مجید دربندیان. عکاس:الیاس دهقانی