Skip to Content

مروری بر عوامل کودتای ۲۸ مرداد؛

دخالت مستقیم آمریکا و انگلیس در کودتای ۲۸ مرداد ۳۲


یک تحلیلگر غربی با اشاره به کودتای ۲۸ مرداد و عوامل پشت پرده این کودتا در ایران می‌نویسد: در سال ۱۹۵۳ با موافقت کامل "آیزنهاور " رئیس جمهور وقت آمریکا، وزیر امور خارجه این کشور مبلغ ۱ میلیون دلار برای براندازی حکومت مصدق اختصاص داد. "جوزف کرشک " روزنامه‌نگار و تحلیلگر سیاسی سرشناس امور خارجی وب‌سایت‌های خبری "ورلد پلیتیکس ریویو، آسوشیتدپرس و … " در مقاله‌ای که در پایگاه اینترنتی "ورلد پرس " منتشر شده است، نوشت: فاجعه زیست محیطی خلیج مکزیک که شرکت نفتی "بریتیش پترولیوم " مسئول آن می‌باشد، یادآور وضعیت مشابهی است که این شرکت ۶۰ سال قبل در ایران به راه انداخت و علاوه بر وارد آوردن خسارات جبران‌ناپذیر و نابودی زندگی میلیون‌ها انسان، تغییرات اساسی را نیز در تاریخ جهان رقم زد. • درگیری مصدق با مجلس، ملیون و مذهبی‌ها در سال ۱۹۴۹ پس از آنکه مخالفین حکومت از جمله مصدق و یارانش در انتخابات مجلس شورای ملی پیروز شدند، ملی شدن صنعت نفت ایران به همت دکتر مصدق رهبر اقلیت مجلس شورای اسلامی ایران در حال شکل گرفتن بود. از سوی دیگر کشورهای کویت و عربستان با شرکت‌های خارجی با اصل تنصیف درآمد (۵۰/۵۰) و مشارکت یکسان در سود حاصل از فروش فرآورده‌های نفتی به توافق رسیده بودند اما اعضای مجلس ایران خواستار امتیاز انحصاری جدیدی برای درآمدهای نفتی کشور بودند زیرا این طرح نتیجه‌ای جز رکود اقتصادی برای کشورهای دارای چاه نفت و برخلاف آن سود و منفعت زیادی برای شرکت نفتی "آنگلو – ایرانین " ( بی پی) در پی نداشت بنابراین مجلس ایران این طرح را به رسمیت نشناخت و صنعت نفت ایران تحت حمایت دکتر مصدق در تاریخ ۱۵ مارس سال ۱۹۵۱ ملی شد و دو ماه پس از آن مصدق به مقام نخست وزیری ایران منصوب شد. پالایشگاه آبادان که در آن زمان بزرگترین تصفیه‌خانه نفتی جهان به شمار می‌آمد با تحریم و ممنوعیت جهانی از سوی انگلیس برای استفاده از تولیدات نفتی ایران تا مرز بسته شدن پیش رفت، سواحل آبادان توسط نیروهای انگلیسی محاصره شدند، دولت انگلیس شکایتی را علیه ایران تسلیم شورای امنیت سازمان ملل متحد کرد و تمامی دارایی‌های ایران در بانک‌های خارجی را مسدود کرد. تهران نیز پس از اقدامات بی‌شرمانه انگلیس، در اکتبر سال ۱۹۵۲ به تمامی روابط دیپلماتیک با لندن خاتمه داد و تلاش‌های گسترده‌ای را برای استخدام نیروهای متخصص جدید از سایر کشورهای اروپایی برای جایگزین کردن مهندسان انگلیسی آغاز کرد. علاوه بر آن، دولت انگلیس شکایتی را علیه ایران در دیوان دادگستری بین‌المللی لاهه تنظیم کرد اما قضات این دادگاه به نفع ایران حکم صادر کردند و همین پیروزی باعث شادی مردم و تحکیم شدن پایه‌های حکومت مصدق گردید زیرا ملی شدن صنعت نفت ایران که هدف اصلی مصدق در صحنه سیاست به شمار می‌آمد، تحقق یافته بود. در آن زمان انگلیس با مشکلات زیادی مواجه بود. نگرانی عمیق دولت انگلیس، از دست دادن تأسیسات نفتی آبادان بود زیرا از دست دادن منابع انرژی نفتی ایران نه تنها قدرت امپراطوری بریتانیا را تضعیف می‌کرد بلکه به سایر افراد میهن‌پرست در سرتاسر جهان جسارت مقابله کردن با انگلیس را می‌داد و در نتیجه منافع انگلیس در تمامی کشورهای تحت استعمارش به خطر می‌افتاد. مصدق در سرتاسر زمان تصدی پست نخست وزیری‌اش درخصوص اتهامات دولت بریتانیا صریح و بی پرده سخن می‌گفت. "ورنان والتر " در کتاب "مأموریت خاموش " سخنان مصدق به مقامات دولت آمریکا را که برای پایان بخشیدن به این بن‌بست سیاسی به ایران فرستاده شده بودند به تفصیل شرح داده است که از آن جمله می‌توان به این جمله اشاره کرد: "شما نمی‌دانید آنها چه شیاطینی هستند؟ " مصدق در یکی از سخنرانی‌هایش در ژوئن سال ۱۹۵۱ گفت: "ما شرکت نفتی انگلیسی را کنار گذاشتیم، ما فساد و توطئه‌چینی را نیز در کشورمان ریشه‌کن می‌کنیم و قدرت را به دست می‌گیریم. " اما هرگز این سخنان مصدق عملی نشدند. در آوریل سال ۱۹۵۳ با موافقت کامل "آیزنهاور " رئیس جمهور وقت آمریکا "جان فاستر دالس " وزیر امور خارجه آمریکا مبلغ ۱ میلیون دلار برای براندازی حکومت مصدق اختصاص داد. سرانجام اختلافات بین شاه و مصدق شدت یافت و کودتاچیان انگلیسی و آمریکایی به کمک نیروهای داخلی و خارجی خویش، تظاهراتی را به نفع شاه و علیه مصدق در تهران به راه انداختند و با وجود اینکه نیروهای مذهبی و ملی به مصدق هشدار دادند، او خطر کودتا را جدی نگرفت و به عنوان نخست‌وزیر از اقدامات کودتاگران جلوگیری نکرد و بر وخامت اوضاع افزود زیرا مصدق اهل مصالحه کردن نبود در نتیجه لجالت، سرسختی و ثبات قدمی که‌ برای رسیدن به هدفش داشت، موجبات نابودی او را فراهم آوردند. سرانجام عوامل داخلی و خارجی کودتای ۲۸ مرداد در ایران که عبارت بودند از سرتیپ فضل‌الله زاهدی (یکی از هم‌پیمانان سازمان اطلاعات سری انگلیس) و کرمیت روزولت آمریکایی (یکی از مأموران مخفی سازمان مرکزی اطلاعات آمریکا و نوه تئودور روزولت، یکی از رؤسای جمهور پیشین آمریکا) قدرت را در ایران به دست گرفتند و زاهدی نخست وزیر گردید. در دوران نخست وزیری زاهدی، انگلیسی‌ها دوباره به آرزوهای خویش دست یافتند و مذاکرات نفت را آغاز کردند. • مقالات و کاریکاتورهای ضد مصدق برای تمهید مقدمات عملیات آژاکس محمدرضا پهلوی که توسط دولت‌های انگلیس و روسیه از سال ۱۹۴۱ به جای پدرش رضا شاه به پادشاهی ایران منصوب شده بود در طول دوران نخست وزیری مصدق همواره در معرض خطر بود زیرا مصدق با سخنرانی‌های میهن پرستانه‌اش توجه عموم مردم را به خود جلب کرده بود و این موضوع سلطنت و قدرت محمدرضا شاه را تهدید می‌کرد. او همواره شخصی ترسو و بی‌اراده بود بنابراین برای بازگشت مجدد به قدرت پس از کودتای ۲۸ مرداد دچار تردید شده بود و سازمان‌های اطلاعاتی انگلیس و آمریکا سعی در متقاعد کردن او برای بازگشت به قدرت داشتند. پس از قدرت یافتن دوباره شاه نیز محمدرضا همان پادشاه بی‌اختیار گذشته بود که هیچ‌کس به او اعتنایی نداشت و حاکم واقعی ایران سرتیپ زاهدی بود. لازم به ذکر است که در دوران حکومت دو ساله دکتر مصدق هرج و مرج و بی نظمی‌هایی نیز در ایران پدیدار شد. زمانی که مصدق برای دستیابی به قدرت تلاش می‌کرد بسیاری از برنامه‌های سیاسی او به واسطه مشکلات اقتصادی ناشی از تحریم‌های نفتی و خرابکاری‌های غرب ناتمام ماندند. از سوی دیگر کشمکش طولانی میان مجلس و مصدق میان آنها فاصله انداخته بود که این شکاف عمیق یکی از دلایل اصلی سقوط حکومت مصدق نیز به شمار می‌آید. علاوه بر آن جنگ روانی میان مصدق و سازمان‌های اطلاعاتی غربی مشکلاتی را برای هر دو طرف به دنبال داشت. گروه‌های مختلف سیاسی در ایران از جمله کمونیست‌ها با مصدق مخالف بودند، آنها مصدق را ابزاری برای منحرف کردن جامعه مذهبی ایران می‌دانستند و با تبلیغات سیاه قصد داشتند از محبوبیت مصدق در میان مردم بکاهند. ضمنا مأموران مخفی سازمان مرکزی اطلاعات آمریکا از تعدادی از روزنامه‌نگاران و کاریکاتوریست‌هایشان درخواست کردند مقالات ناخوشایند و تصاویر زننده‌ای را از مصدق در رسانه‌های خبری ایران منعکس کنند. علاوه بر آن اطلاعات دروغین و مغرضانه به خبرنگاران بین‌المللی در ایران و آمریکا داده می‌شد تا مقدمات براندازی حکومت مصدق را هر چه سریعتر فراهم کنند. سرانجام کودتاچیان در تاریخ ۱۹ آگوست بزرگترین مرکز رادیویی تهران را به تصرف خودشان درآوردند و خبر انتقال قدرت و برکناری مصدق را پیروزمندانه منتشر کردند. تا ساعت ۷ آن شب مصدق فراری بود و خانه‌اش توسط کودتاچیان کاملا غارت شده بود. در آن زمان تعدادی از افسران نظامی که با کودتای ۲۸ مرداد با نام رمزی عملیات "آژاکس " موافقت کرده بودند بر اساس اطلاعاتی که سازمان‌های اطلاعاتی غربی از جمله سیا و جاسوسان داخلی‌شان در اختیارشان گذاشته بودند، بسیاری از سران حکومت مصدق را دستگیر کردند. بسیاری از دوستان و وزیران کابینه مصدق که به اسارت درآمده بودند طعم زندان و شکنجه را چشیدند و در دادگاه‌های نظامی به اعدام و یا حبس‌های دراز مدت محکوم شدند. مصدق نیز به ۳ سال حبس محکوم شد و پس از آزادی از زندان باقیمانده سال‌های عمرش را در خانه‌ای تحت مراقبت‌های شدید امنیتی گذراند و سرانجام در مارس ۱۹۶۷ در سن ۸۴ سالگی بر اثر بیماری سرطان درگذشت.   منبع: تسنیم

یک تحلیلگر غربی با اشاره به کودتای ۲۸ مرداد و عوامل پشت پرده این کودتا در ایران می‌نویسد: در سال ۱۹۵۳ با موافقت کامل "آیزنهاور " رئیس جمهور وقت آمریکا، وزیر امور خارجه این کشور مبلغ ۱ میلیون دلار برای براندازی حکومت مصدق اختصاص داد. "جوزف کرشک " روزنامه‌نگار و تحلیلگر سیاسی سرشناس امور خارجی وب‌سایت‌های خبری "ورلد پلیتیکس ریویو، آسوشیتدپرس و … " در مقاله‌ای که در پایگاه اینترنتی "ورلد پرس " منتشر شده است، نوشت: فاجعه زیست محیطی خلیج مکزیک که شرکت نفتی "بریتیش پترولیوم " مسئول آن می‌باشد، یادآور وضعیت مشابهی است که این شرکت ۶۰ سال قبل در ایران به راه انداخت و علاوه بر وارد آوردن خسارات جبران‌ناپذیر و نابودی زندگی میلیون‌ها انسان، تغییرات اساسی را نیز در تاریخ جهان رقم زد. • درگیری مصدق با مجلس، ملیون و مذهبی‌ها در سال ۱۹۴۹ پس از آنکه مخالفین حکومت از جمله مصدق و یارانش در انتخابات مجلس شورای ملی پیروز شدند، ملی شدن صنعت نفت ایران به همت دکتر مصدق رهبر اقلیت مجلس شورای اسلامی ایران در حال شکل گرفتن بود. از سوی دیگر کشورهای کویت و عربستان با شرکت‌های خارجی با اصل تنصیف درآمد (۵۰/۵۰) و مشارکت یکسان در سود حاصل از فروش فرآورده‌های نفتی به توافق رسیده بودند اما اعضای مجلس ایران خواستار امتیاز انحصاری جدیدی برای درآمدهای نفتی کشور بودند زیرا این طرح نتیجه‌ای جز رکود اقتصادی برای کشورهای دارای چاه نفت و برخلاف آن سود و منفعت زیادی برای شرکت نفتی "آنگلو – ایرانین " ( بی پی) در پی نداشت بنابراین مجلس ایران این طرح را به رسمیت نشناخت و صنعت نفت ایران تحت حمایت دکتر مصدق در تاریخ ۱۵ مارس سال ۱۹۵۱ ملی شد و دو ماه پس از آن مصدق به مقام نخست وزیری ایران منصوب شد. پالایشگاه آبادان که در آن زمان بزرگترین تصفیه‌خانه نفتی جهان به شمار می‌آمد با تحریم و ممنوعیت جهانی از سوی انگلیس برای استفاده از تولیدات نفتی ایران تا مرز بسته شدن پیش رفت، سواحل آبادان توسط نیروهای انگلیسی محاصره شدند، دولت انگلیس شکایتی را علیه ایران تسلیم شورای امنیت سازمان ملل متحد کرد و تمامی دارایی‌های ایران در بانک‌های خارجی را مسدود کرد. تهران نیز پس از اقدامات بی‌شرمانه انگلیس، در اکتبر سال ۱۹۵۲ به تمامی روابط دیپلماتیک با لندن خاتمه داد و تلاش‌های گسترده‌ای را برای استخدام نیروهای متخصص جدید از سایر کشورهای اروپایی برای جایگزین کردن مهندسان انگلیسی آغاز کرد. علاوه بر آن، دولت انگلیس شکایتی را علیه ایران در دیوان دادگستری بین‌المللی لاهه تنظیم کرد اما قضات این دادگاه به نفع ایران حکم صادر کردند و همین پیروزی باعث شادی مردم و تحکیم شدن پایه‌های حکومت مصدق گردید زیرا ملی شدن صنعت نفت ایران که هدف اصلی مصدق در صحنه سیاست به شمار می‌آمد، تحقق یافته بود. در آن زمان انگلیس با مشکلات زیادی مواجه بود. نگرانی عمیق دولت انگلیس، از دست دادن تأسیسات نفتی آبادان بود زیرا از دست دادن منابع انرژی نفتی ایران نه تنها قدرت امپراطوری بریتانیا را تضعیف می‌کرد بلکه به سایر افراد میهن‌پرست در سرتاسر جهان جسارت مقابله کردن با انگلیس را می‌داد و در نتیجه منافع انگلیس در تمامی کشورهای تحت استعمارش به خطر می‌افتاد. مصدق در سرتاسر زمان تصدی پست نخست وزیری‌اش درخصوص اتهامات دولت بریتانیا صریح و بی پرده سخن می‌گفت. "ورنان والتر " در کتاب "مأموریت خاموش " سخنان مصدق به مقامات دولت آمریکا را که برای پایان بخشیدن به این بن‌بست سیاسی به ایران فرستاده شده بودند به تفصیل شرح داده است که از آن جمله می‌توان به این جمله اشاره کرد: "شما نمی‌دانید آنها چه شیاطینی هستند؟ " مصدق در یکی از سخنرانی‌هایش در ژوئن سال ۱۹۵۱ گفت: "ما شرکت نفتی انگلیسی را کنار گذاشتیم، ما فساد و توطئه‌چینی را نیز در کشورمان ریشه‌کن می‌کنیم و قدرت را به دست می‌گیریم. " اما هرگز این سخنان مصدق عملی نشدند. در آوریل سال ۱۹۵۳ با موافقت کامل "آیزنهاور " رئیس جمهور وقت آمریکا "جان فاستر دالس " وزیر امور خارجه آمریکا مبلغ ۱ میلیون دلار برای براندازی حکومت مصدق اختصاص داد. سرانجام اختلافات بین شاه و مصدق شدت یافت و کودتاچیان انگلیسی و آمریکایی به کمک نیروهای داخلی و خارجی خویش، تظاهراتی را به نفع شاه و علیه مصدق در تهران به راه انداختند و با وجود اینکه نیروهای مذهبی و ملی به مصدق هشدار دادند، او خطر کودتا را جدی نگرفت و به عنوان نخست‌وزیر از اقدامات کودتاگران جلوگیری نکرد و بر وخامت اوضاع افزود زیرا مصدق اهل مصالحه کردن نبود در نتیجه لجالت، سرسختی و ثبات قدمی که‌ برای رسیدن به هدفش داشت، موجبات نابودی او را فراهم آوردند. سرانجام عوامل داخلی و خارجی کودتای ۲۸ مرداد در ایران که عبارت بودند از سرتیپ فضل‌الله زاهدی (یکی از هم‌پیمانان سازمان اطلاعات سری انگلیس) و کرمیت روزولت آمریکایی (یکی از مأموران مخفی سازمان مرکزی اطلاعات آمریکا و نوه تئودور روزولت، یکی از رؤسای جمهور پیشین آمریکا) قدرت را در ایران به دست گرفتند و زاهدی نخست وزیر گردید. در دوران نخست وزیری زاهدی، انگلیسی‌ها دوباره به آرزوهای خویش دست یافتند و مذاکرات نفت را آغاز کردند. • مقالات و کاریکاتورهای ضد مصدق برای تمهید مقدمات عملیات آژاکس محمدرضا پهلوی که توسط دولت‌های انگلیس و روسیه از سال ۱۹۴۱ به جای پدرش رضا شاه به پادشاهی ایران منصوب شده بود در طول دوران نخست وزیری مصدق همواره در معرض خطر بود زیرا مصدق با سخنرانی‌های میهن پرستانه‌اش توجه عموم مردم را به خود جلب کرده بود و این موضوع سلطنت و قدرت محمدرضا شاه را تهدید می‌کرد. او همواره شخصی ترسو و بی‌اراده بود بنابراین برای بازگشت مجدد به قدرت پس از کودتای ۲۸ مرداد دچار تردید شده بود و سازمان‌های اطلاعاتی انگلیس و آمریکا سعی در متقاعد کردن او برای بازگشت به قدرت داشتند. پس از قدرت یافتن دوباره شاه نیز محمدرضا همان پادشاه بی‌اختیار گذشته بود که هیچ‌کس به او اعتنایی نداشت و حاکم واقعی ایران سرتیپ زاهدی بود. لازم به ذکر است که در دوران حکومت دو ساله دکتر مصدق هرج و مرج و بی نظمی‌هایی نیز در ایران پدیدار شد. زمانی که مصدق برای دستیابی به قدرت تلاش می‌کرد بسیاری از برنامه‌های سیاسی او به واسطه مشکلات اقتصادی ناشی از تحریم‌های نفتی و خرابکاری‌های غرب ناتمام ماندند. از سوی دیگر کشمکش طولانی میان مجلس و مصدق میان آنها فاصله انداخته بود که این شکاف عمیق یکی از دلایل اصلی سقوط حکومت مصدق نیز به شمار می‌آید. علاوه بر آن جنگ روانی میان مصدق و سازمان‌های اطلاعاتی غربی مشکلاتی را برای هر دو طرف به دنبال داشت. گروه‌های مختلف سیاسی در ایران از جمله کمونیست‌ها با مصدق مخالف بودند، آنها مصدق را ابزاری برای منحرف کردن جامعه مذهبی ایران می‌دانستند و با تبلیغات سیاه قصد داشتند از محبوبیت مصدق در میان مردم بکاهند. ضمنا مأموران مخفی سازمان مرکزی اطلاعات آمریکا از تعدادی از روزنامه‌نگاران و کاریکاتوریست‌هایشان درخواست کردند مقالات ناخوشایند و تصاویر زننده‌ای را از مصدق در رسانه‌های خبری ایران منعکس کنند. علاوه بر آن اطلاعات دروغین و مغرضانه به خبرنگاران بین‌المللی در ایران و آمریکا داده می‌شد تا مقدمات براندازی حکومت مصدق را هر چه سریعتر فراهم کنند. سرانجام کودتاچیان در تاریخ ۱۹ آگوست بزرگترین مرکز رادیویی تهران را به تصرف خودشان درآوردند و خبر انتقال قدرت و برکناری مصدق را پیروزمندانه منتشر کردند. تا ساعت ۷ آن شب مصدق فراری بود و خانه‌اش توسط کودتاچیان کاملا غارت شده بود. در آن زمان تعدادی از افسران نظامی که با کودتای ۲۸ مرداد با نام رمزی عملیات "آژاکس " موافقت کرده بودند بر اساس اطلاعاتی که سازمان‌های اطلاعاتی غربی از جمله سیا و جاسوسان داخلی‌شان در اختیارشان گذاشته بودند، بسیاری از سران حکومت مصدق را دستگیر کردند. بسیاری از دوستان و وزیران کابینه مصدق که به اسارت درآمده بودند طعم زندان و شکنجه را چشیدند و در دادگاه‌های نظامی به اعدام و یا حبس‌های دراز مدت محکوم شدند. مصدق نیز به ۳ سال حبس محکوم شد و پس از آزادی از زندان باقیمانده سال‌های عمرش را در خانه‌ای تحت مراقبت‌های شدید امنیتی گذراند و سرانجام در مارس ۱۹۶۷ در سن ۸۴ سالگی بر اثر بیماری سرطان درگذشت.   منبع: تسنیم



رای شما
میانگین (0 آرا)
The average rating is 0.0 stars out of 5.