Skip to Content


حقوق شهروندی 16 میلیون خشونت‌طلب!


رئیس جمهور منتخب در اولین پیام خود بعد از کسب پیروزی در ارائه یک صف‌بندی عجیب، در ادامه نطق خویش با بیان اینکه « این پیروزی، پیروزی صلح و آشتی بر تنش و خشونت بود» در دو صف طرفدار صلح و آشتی و طرفدار تنش و خشونت قرار داد!

 میبد خبر؛ انتخابات دوازدهمین دوره ریاست جمهوری به پایان رسید. رئیس جمهور منتخب در اولین پیام خود بعد از کسب پیروزی در ارائه یک صف‌بندی عجیب، ملتی را که خود در ابتدای پیام ملتی یکپارچه توصیف کرده بودند در ادامه نطق خویش با بیان اینکه « این پیروزی، پیروزی صلح و آشتی بر تنش و خشونت بود» در دو صف طرفدار صلح و آشتی و طرفدار تنش و خشونت قرار داد!

اولین مفهومی که از این قضاوت به ذهن متبادر می‌گردد وجود قریب 16 میلیون خشونت‌طلب در کشور جمهوری اسلامی ایران است! اینکه چنین قضاوتی بر اساس چه دلایل و مستنداتی صورت گرفته در جای خود قابل بحث است و دیگر اینکه اگر از مفهوم خشونت و تنش همان معنای لغوی و اصطلاحی آن مراد ایشان باشد (که اصولاً جز این نمی‌تواند باشد چرا که رئیس جمهور محترم خود در کسوت حقوق‌دان نیز می‌باشند و کاملاً به معانی و مفاهیم حقوقی الفاظی که بکار می‌برند آشنایی و وقوف دارند)، نسبت دادن چنین عنوانی به حدود 16 میلیون نفر افرادی که به ایشان رأی نداده‌اند با منشور حقوق شهروندی که از افتخارات دولت ایشان است چگونه سازگار خواهد بود؟!

یکی از اساتید حقوق جزا و جرم‌شناسی خشونت را چنین تعریف می‌نماید: « در یک‌ تعریف‌ کلی‌ می‌توان‌ گفت‌ «خشونت، عبارتست‌ از اقدام‌ علیه‌ جسم‌ و جان، شرف، مال‌ و حقوق‌ افراد، به‌ طوری‌ که‌ ایجاد ترس‌ نماید» و اقدام، شامل‌ اقدام‌ فیزیکی‌ مانند ضرب‌ و جرح‌ و قتل‌ و همچنین‌ اقدام‌ معنوی‌ مانند تهدید و توهین‌ می‌شود. بعلاوه‌ اقدامات‌ قانونی‌ و غیرقانونی‌ دارای‌ این‌ خصوصیت‌ را در برمی‌گیرد زیرا هر دو دسته، اقدام‌ علیه‌ افراد بوده‌ در آنان‌ ایجاد ترس‌ می‌نماید. بنابراین‌ مجازات نیز از مصادیق‌ لغوی‌ خشونت‌ هستند. البته‌ در لغت، معانی‌ متعددی‌ برای‌ این‌ لفظ‌ شده‌ است. خشونت‌ کردن‌ به‌ معنای‌ درشتی، تندی‌ کردن، ضد‌ لینت‌ و نرمی، خشم، غضب‌ و... که‌ از خفیف‌ترین‌ مصادیق‌ خشونت‌ به‌ معنای‌ رایج‌ امروزی‌ هستند، آمده‌ است.

خشونت‌ در تضاد‌ با امنیت، (اعم‌ از امنیت‌ سیاسی، قضایی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی) هست، لذا اموری‌ از قبیل‌ اهانت‌ به‌ مقدسات، غصب‌ عناوین‌ قانونی‌ افراد، سرقت، کلاهبرداری، ارتشأ، سوءقصد و امثال‌ این‌ها که‌ هر کدام‌ از انواع‌ امنیت‌ را به‌ مخاطره‌ بیندازد، از مصادیق‌ «خشونت» تلقی‌ شده‌ و برخورد می‌طلبد. اینک‌ در مفهوم‌ خشونت، جای‌ بحث‌ نیست‌ و اختلافات‌ بر سر راه‌های‌ مقابله‌ با خشونت‌ غیرقانونی‌ و ضرورت‌ خشونت‌ قانونی‌ و میزان‌ آن‌ است.»[1]

با توجه به تعریفی که از خشونت وجود دارد واقعاً کدام یک از این 16 میلیون نفر دست به ارتکاب اعمالی زده‌اند که مستحق چنین وصفی از سوی رئیس جمهور محترم باشند؟ آیا از شخصی که خود را حقوقدان و منادی صلح و آشتی با جهانیان می‌داند پذیرفتنی و قابل قبول است که میلیون‌ها نفر هموطن خود را که صرفاً از حق مسلم خود استفاده نموده و به هر دلیل به وی رأی نداده‌اند طرفدار خشونت و تنش تلقی نماید؟!

چه نیکوست رئیس جمهور محترم توضیح بفرمایند منظورشان از خشونت و تنشی که در این افراد سراغ دارند چیست و به عنوان فردی که دارای اطلاعات حقوقی است چگونه می‌توان بدون صلاحیت لازم و بدون محکمه صالح و بدون رسیدگی عادلانه قضائی به پرونده 16 میلیون نفر همزمان و به‌یک‌باره و به فوریت رسیدگی و همگی آنان را به خشونت و تنش محکوم نمود ؟!

مهدی کیانی مقدم

یزد رسا




رای شما
میانگین (0 آرا)
The average rating is 0.0 stars out of 5.