Skip to Content


جوابیه اداره ارشاد میبد در نقد مطلب مصاحبه «سینما و تئاتر در شهرستان میبد وضعیت مطلوبی ندارد»


به دنبال انتشار مطلب مصاحبه ای در زمینه وضعیت نامطلوب سینما و تئاتر در شهرستان میبد اداره ارشاد این شهرستان با ارسال جوابیه ای، توضیحاتی را در خصوص این مصاحبه ارائه کرد.

به گزارش میبد خبر، در پی انتشار مصاحبه ای پیرامون «سینما و  تئاتر در شهرستان میبد وضعیت مطلوبی ندارد» به نقل از خبرگزاری فارس در این سایت اداره ارشاد این شهرستان با ارسال جوابیه ای توضیحاتی را در این زمینه ارائه کرد.

متن این جوابیه بدین شرح است:

متاسفانه در این مصاحبه با کلی گویی و سیاه نمایی هم وضعیت فرهنگی هنری میبد و هم استان یزد زیر سوال رفته و ادعا گردیده که با ادامه روند موجود هنر سینما و تئاتر در میبد و استان نابود خواهد شد ادعایی که هیچ دلیلی بر صحت آن آورده نشده و در اثبات کذب آن توضیحات زیر ضروری است:

شهرستان میبد با دارا بودن دو سالن سینمایی فعال به نام های طوبی و نگار و با تعداد 870 صندلی نمایش فیلم علیرغم ادعای کذب آقای کارگر دارای وضعیت مطلوب و بالاتر از سرانه کشوری می باشد شاهد این مدعا نمایش 9 فیلم در دو ماه گذشته در سینماهای میبد می باشد.

همچنین میبد با دارا بودن 5 گروه نمایش دارای پتانسیل بسیار خوبی در عرصه هنر تئاتر می باشد و در مدت دو ماه گذشته 4 نمایش در میبد بر روی صحنه رفته است.

غلامرضا کارگر در این مصاحبه مدعی شده که پیشکسوتان عرصه هنر کم‌کم به فراموشی سپرده‌ شده‌اند. ذکر این نکته ضروری است که به کسی در عرصه هنر پیشکسوت گفته می شود که علاوه بر اینکه دارای آثار هنری بوده در آن هنر سابقه نیز داشته و از معلومات حداقلی این هنر بهره مند باشد، پیشکسوتان عرصه هنر نمایش در میبد هنوز نیز در پیش مردم و مسئولین گرامی داشته می شوند و عزیز هستند اساتیدی چون حسین آقایی، سیدناصر امامی و دیگر عزیزانی که ذکر نام آنها این مقال را طولانی خواهد ساخت. آیا جناب کارگر تاکنون کاری ماندگار تولید کرده اند که به آن بها داده نشده؟

چه خوب بود ایشان عدم توانایی شان در انجام وظیفه به نحو احسن را فرافکنی نمی کردند. آیا جز این است که  هنرمندان شهر از کم کاری ایشان به شدت گلایه مند هستند؟

 کارگر مدعی است که هنر نمایش به دست افراد غیر متخصص افتاده است در پاسخ این ادعا باید اشاره کرد که نسل جدید هنرمندان این عرصه در شهرستان میبد، پرورش یافته اساتید و بزرگان هستند و با ایده های نو در حال فعالیت می باشند.

وی در جایی از مصاحبه خود را با شهید والامقام آوینی مقایسه کرده و خود را به اندازه آن شهید مظلوم دانسته و مدعی شده اند که به ایشان بها داده نمی شود، باز هم خوب بود خبرنگار از ایشان سوال می کرد به کدام کارتان بها داده نشده است یا بهتر بگوییم چرا باید به شما بها داده شود؟ آیا این مقایسه ظلم به شهید آوینی نیست، شهیدی که با آن همه اثر ماندگار برخلاف دیگران به ادای تکلیف می اندیشید نه به پست و مقام!

همچنین اینکه با چشمانی بسته و دهانی باز مدعی شویم کلاس های هنری سطح شهر هیچ خروجی ندارند از انصاف به دور است و ظلمی است آشکار در حق هنرآموزان و هنرجویان شهر!

همچنین خبرنگار محترم، اصل ارائه اطلاعات صحیح به مخاطب را زیر پا می گذارد در جایی از ایشان بعنوان استاد دانشگاه!! نام می برد و چه خوب است خبرنگار، مدرک استادی را در همان سایت منتشر کنند تا خوانندگان مطلع شوند که ایشان استاد در چه رشته ای بوده و عضو هیئت علمی کدام دانشگاه می باشند؟

در جایی دیگر کارگر را نویسنده 5 کتاب فاخر! عنوان کرده اند و مدعی شده اند کتاب‌های شبیه‌های شاد و چشمه‌های اشک به ثبت ملی نیز رسیده اند!! ای کاش جناب کارگر یا حداقل خبرنگار محترم تفاوت ثبت مالکیت معنوی را با ثبت ملی اثر می دانستند تا اینگونه مدعی نبودند که برای اولین بار در جهان کتابهای شبیه های شاد ثبت ملی شده است! ادعایی که هم گزاف است و هم بی معنا! در حالیکه این کتاب مثل بسیاری از کتب دیگر فقط مالکیت معنوی شان ثبت شده که کاری بسیار عادی می باشد همین و بس! البته اگر آقای کارگر منظور از حق ثبت مالکیت معنوی را می دانستند حتماً در تهیه کتابشان آن را زیر پا نمی گذاشتند، متاسفانه در چند کتاب ایشان مالکیت معنوی آثار دیگران به شدت نقض شده و بدون ارجاع صحیح، جملات دیگران را به نام خود به ثبت رسانده اند. خوب است خوانندگان عزیز برای نمونه صفحاتی از کتاب شبیه های شاد را در اینترنت جستجو کنند تا صحت این ادعا ثابت شود.

بنابراین خبری از ثبت ملی کتاب نیست که خبرنگار از آن هیجان زده شده اند، همچنین فاخر بودن یک کتاب به غنای متن و محتوای آن است، چطور خبرنگار محترم آثاری از این دست را عنوان فاخر می بخشند؟ آیا کتبی که از محتوا تهی است و عینا کپی برداری از دیگر کتب و یا مقالات اینترنتی است را می توان فاخر لحاظ کرد؟

آیا در استانی که از بزرگانی چون آیت الله اعرافی، پاپلی یزدی، رافی میبدی، حسین بشارت، محمدسعید جانب اللهی و ده ها نویسنده چیره دست دیگر بهره مند است می توان وضعیت استان را عقب افتاده لحاظ کرد آن هم صرفاً به دلیل عدم فروش کتابهای ایشان!

سخن پایانی

ای کاش خبرنگار این خبرگزاری یا حداقل سردبیر آن قبل از انتشار مطلبی از صحت موضوع مطمئن می شدند و ای کاش تر که این خبرگزاری یک ویراستار داشت که جملات مبهمی از این دست را منتشر نمی کرد:

1-    چرا که تئاتر و هنر را به افراد متخصص و پیشکسوت بها داده نمی‌شود!

2-  کارگر در ادامه بابیان اینکه هدف فقط باید یافتن علم هنر باشد

3- غلامرضا کارگر در پایان بابیان اینکه دستگاه‌های مدلینگ نمی‌توان به درک و فهم تعزیه رسید گفت

پیشنهاد می شود این خبرگزاری جملات ادبی بالا را ترجمه و یا توضیح دهند که منظور از آنها چیست؟

انتهای پیام/




رای شما
میانگین (0 آرا)
The average rating is 0.0 stars out of 5.