جنگ غزه و دست خالی دشمنان دوست نما
حمله صهیونیست های غاصب به غزه، علی رغم همه مصیبت های جنگ و با وجود همه سانسورهای اعمال شده، یک بار دیگر چهره کریه و متجاوز و جنایتکار آنها را به دنیا نشان داد. همچنین چهرهی مدعیان دروغگوی حقوق بشر و نیز چهره عربهای مزدور و خائنی را که حاضرند با شیعیان و ایران و حزب الله و سوریه و مقاومت بجنگند، اما کاری به کار دشمن صهيونيست نداشته باشند.
در چنین شرایط مصیبت باری است که دروغ از راست و مرد از نامرد شناخته میشود. این تناقضات و معیارهای دوگانه، هم مایهی عبرت است و هم فرصت برای آدمهای عاقل، منصف و باوجدان، مخصوصا برای رهبران فلسطینی که دوستان واقعیشان را بشناسند! حمایت سی و چند ساله ما از فلسطین، نمایشی و بازی با کلمات نبود، دفاع از مردم فلسطین برای ما همیشه یک وظیفه انسانی و اسلامی بوده و هست. اگر حمایتمان سیاسی محض بود و نگاهمان به رفتار و عکسالعمل گروهها، که باید به خاطر نمکدان شکستن یاسر عرفات، دست از حمایت از فلسطینیان برمیداشتیم! شاید رژيم صهيونيستي تصور میکرد که بعد از جدایی حماس از سوریه ،امروز بهترین زمان ممکن برای بهرهبرداری از این تنشهاست. شاید هم تصور میکرد که عقبه نظامی مقاومت تضعیف شده و کسی از او حمایت نمیکند. زهی خیال باطل. جمهوری اسلامی، اسرائیل را یک غده سرطانی میداند. طبعا دست هر کسی را هم که با این رژیم جعلی بجنگد، میفشارد. اتفاقا اینجا درستی و حقانیت منطق ایران درباره سوریه نیز مشخص میشود. منطقی که حامی مقاومت در برابر هر طرح و نیت صهیونیستی و حامیان آن است. این منطق از گذشته تا به حال مبنای رفتار سیاسی ما بوده و هست. در چنین شرایطی خوب میتوان این منطق را با رفتار و شعارهای سیاسی و ژستهای نمایشی و ادعاهای ضداسرائیلی برخی رهبران منطقه مقایسه کرد و درباره نتایج و اثرات و تبعاتش حرف زد. خوی وحشی گری و تجاوزکاری صهیونیستها ثابت کرده که مردم فلسطین، به حمایت جدی، واقعی و عملی نیاز دارند نه حمایت تبلیغاتی و ظاهری. شاید سخنان زیبا و نمایشی چند روزی خوراک رسانهها و نقل محافل شود، اما درد مردم مظلوم غزه را درمان نمیکند. اسرائیل متجاوز را هم سرجای خودش نمینشاند. پس حقیقت را نمیتوان برای همیشه پنهان کرد. تاریخ درباره دوستان و دشمنان واقعی قضاوت میکند…