Skip to Content

حجت الاسلام راستگو در گفتگوبا میبد خبر:

تربیت، آشنایی و پارتی بازی نمی پذیرد


حجت الاسلام راستگو: این که می گویند بچه تا 7 سال آزاد است به این معنی نیست که هر چی را خواست بزند، بشکند، بخورد، خراب بکند، زخمی بکند، همه چیز را داشته باشد؟ نه بچه در این مدت نباید تحت فشار باشد.

گروه اجتماعی-میبدخبر: متوجه شدیم یکی از چهره های نام آشنای سیمای کودک و نوجوان در میبد می باشد و در برنامه ای که آموزش و پرورش برای جشن تکلیف دانش آموزان پسر تدارک دیده است حضور دارد.

به سمت کانون شهید رجایی راه افتادم به این امید که در بین دو برنامه ای که دارند بتوانم چند سوال کوتاه را از ایشان بپرسم البته به موقع رسیدم، چند دقیقه قبل از این که برنامه اولشان تمام شود. به محض پایین آمدن از روی جایگاه، ضمن عرض سلام و خسته نباشید از ایشان خواستم تا چند دقیقه ای وقت دهند تا گفتگوی کوتاهی با ایشان داشته باشم.

ایشان علی رغم خستگی قبول کردند و کیف شان را برداشتند و به سمت اتاقی که در اختیارشان بود به راه افتادند من نیز به دنبالشان.

بعد از وارد شدن به محل استراحتشان، مجدداً در خواست ام را بازگو نمودم.

آقای راستگو با تمام خستگی هایی که داشت گفت من دیشب آذربایجان ترکیه بوده ام، به محض رسیدن به قم به اینجا آمدم و فوق العاده خسته هستم و یک برنامه سنگین نیز در پیش دارم پس لطفا سوالاتتان کوتاه و مختصر باشد.

ضمن تشکر از این که وقتتان را در اختیارمان قرار داده اید بفرمایید با توجه به این که بچه ها یکی از طرفداران پرو پا قرص برنامه های تلویزیونی هستند بنظر شما کارتون های خارجی دارای پیام های مناسبی برای فرزندان ما هستند؟ بسم الله الرحمان الرحیم

قطعاً کسی که قصد ساخت کارتون یا برنامه ای دارد می خواهد یک هدف یا پیامی را به مخاطبش القا کند. منتهی اگر ما بخواهیم درست استفاده کنیم بستگی به دوبله و کیفیت دوبله ما دارد که چه صدایی را روی آن شخصیت ها و کارکترها بگذاریم که با فرهنگ خودمان تطبیق کند والا دیکته فرهنگ خارجی می شود و در نتیجه اون چیزی می شود که آنها می خواهند، نه آنچه که ما می خواهیم.

چه مباحثی را باید تهیه کنندگان برنامه های تلویزیونی در ساخت برنامه های کودک در نظر داشته باشند؟ خب در مرحله اول اعتقادات است، که متاسفانه خیلی خیلی درکشور ما جایش خالی است. حتی ما در مباحث حوزوی هم و یا در مباحثی که مستقیم روحانی در تلویزیون اجرا دارد جای بحث معاد را کمتر حس می کنیم، بحث خداشناسی و توحید یا نبوت و امامت را کمرنگ می بینیم.

اگر به اندازه ای که ما در کشور درباره مسائل جانبی صحبت می کنیم درباره خدا یا درباره امام زمان صحبت می کردیم شاید اثرش خیلی بیشتر می بود. اگر ما عینی تر و حالت نزدیکتر به عمل را در نظر بگیریم قطعاً مشخص است که خیلی اثر بیشتری خواهد داشت تا اینکه به یک سری از تئوری ها اکتفا کنیم.

بعد از اعتقادات، مسائل رفتاری و آدابی یک مسلمان که از اعتقاداتش سرچشمه می گیرد و در رفتار و عملش آشکار می شود. باید ها و نبایدها، حلال ها و حرام ها و مواردی از این قبیل...

مرحله دوم آگاهی از تاریخ گذشتگان، سیرت پیامبر و ائمه، رفتارهای نیکان گذشته، زنان و مردان نمونه، شهدای عالیقدر، دانشمندان و مراجع بزرگوار و عرفای گرانقدر که البته اینها باید رقیق شوند و متناسب با فهم کودکان به نگارش در آیند و به صورت برنامه های تلویزیونی اجرا شوند تا مورد استقبال کودک و نوجوان قرار گیرند.

نحوه کار مربیان در مهدکودک ها چگونه در تربیت دینی می تواند تاثیر بگذارد؟

در مرحله اول، خود آن مربیان هستند که باقیافه هایشان، نوع پوشش و لباسهایشان، با حرکاتشان، با ایمانشان و با رفتارهای مذهبی شان می توانند روی بچه ها تاثیر بگذارند. وقتی یک مربی مهد کودک به بچه رقص یاد می دهد چگونه توقع دارید بچه نمازخوان بار بیاید زمانیکه بیشتر وقت بچه ها را شعرهای بی معنا می گیرد چطور می خواهید ما معارف الهی را به بچه ها یاد بدهیم.

اولاً من یک نظریه دارم که اصلاً مهدکودک نباید باشد. تا 7 سال بچه باید در بافت خانه و با گرمای زندگی مشترک خانوادگی بار بیاید. حالا به خاطر ضرورتهای اجتماعی که مثلاً مادر و پدر شاغل هستند و امکان اینکه یکی آنها در خانه بماند وجود ندارد، ما به ناچار تن به مهدکودک دادیم اما نباید آن را به عنوان یک راه حل نهایی، یک راه حل برتر نگاه کنیم، بلکه یک راه حل میانه که می تواند موقتاً جلوی بعضی از کارها را بگیرد، باید نگاه کنیم و همین هم باید توام باشد با مهربانی های آن مربیان، برخورد های سالم و صحیح شان، لبخندشان، نگاهشان و رفتارهای خدایی شان، که در بچه آن رفتارها اثر بگذارد والا هرچه هم که ما بیایم از خدا و پیغمبر حرف بزنیم خنثی خواهد شد.

مهد های قرآنی چه تاثیری در آینده و شکل گیری شخصیت کودکان دارند؟ مهد های قرآنی اگر به بچه ها فشار نیاورند، با بچه ها زیاد کار نکنند اجازه بدهند بچه ها بگویند، بخندند، بازی کنند، ورزش کنند، سرسره بازی کنند، بالا پایین بپرند، برنامه های فکری و ورزشی داشته باشند و در کنار آن به آموزش و حفظ قرآن بپردازند خوب است. والا اگر بچه که از اول صبح وارد می شود شروع کنیم به تکرار یک سری از آیات قرآن، مشخص است که در این بچه نه تنها شوق آموزش ایجاد نمی شود بلکه حتی ممکن است زده هم بشود و از قرآن و خدا و پیغمبر(ص) هم بیزار شود چون طبق توصیه پیغمبر(ص) بچه در این مدت نیاز به بازی دارد. پیامبر(ص) فرموده اند« بگذارید بچه تان تا 7 سالگی بازی کند».

ما اگر جلوی بازی بچه را که حق مسلم اوست بگیریم حتی اگر قرآن را هم به او یاد بدهیم باز ما جلوی حق او را گرفتیم و حقش را به او نداده ایم.

کار خوب این است که ما بتوانیم آموزه های قرآنی را بصورت رقیق نه بصورت فشرده و با فشار، به بچه یاد بدهیم چرا که این فشارها در آینده بچه ها را به سردرد، صرع، خشونت و گاهی هم به جنون می کشاند.

حالا شما اشاره کردید که پیامبر(ص) فرموده اند بچه ها تا 7 سال باید نقش پادشاه را داشته باشند چه تعریفی از این صحبت پیغمبر(ص) دارید؟ سید و آقا هیچ وقت بی قانون نیست، سید و آقا هیچ وقت حق الناس را نمی خورد. تلقی غلطی که از این صحبت شده این است که می گویند بچه هرچی شکست، هرچی خورد، هرچی برد. حتی اگر مثلا غذایش را با نجاست هم آلوده کرد نباید هیچی به او بگویند. این گونه نیست.

بی بند و باری از بچه 5 ساله هم پذیرفته نیست آن پدر و مادر است که باید جلوی بی بند و باری را بگیرند. اصل بی بندوباری در اسلام ممنوع است اصل فساد، اصل امر به منکر و امر به فحشا ممنوع است. پس اینجا بزرگتر ها وظیفه دارند که در این زمینه جلوگیری کنند این که می گویند بچه تا 7 سال آزاد است به این معنی نیست که هر چی را خواست بزند، بشکند، بخورد، خراب بکند، خونی بکند، زخمی بکند، همه چیز را داشته باشد؟ نه

بچه در این مدت نباید تحت فشار باشد. فشارها، هم آنها را عصبی و هم عقده ای می کند و نسبت به آینده اش یک تصویر غلطی را ترسیم می کند.

این حدیث به این معناست که بچه باید آزاد باشد یعنی تحت یک انضباط دیکتاتورانه نباشد باید بچه احساس راحتی و آزادی کند و تحت فشار نباشد که این فشارها در مغز اثر منفی می گذارد و در بزرگی بازتاب هایش آشکار می شود.

والدین از چه روشها و شیوه هایی می توانند برای تربیت دینی کودکانشان استفاده کنند؟ از روش قصه، از روش محبت، از روش شعر، این ها نکته هایی هستند که حضرت زهرا(س) هم انجام می دادند. از ابزارهای دیگر مثل اسباب بازی یا وسایل آموزشی و کمک آموزشی، مسافرت ببرند، مهمانی ببرند و برای بچه هاشان لطیفه بگویند، معما طرح کنند و هزار رقم کار می توانند انجام دهند. آقای راستگو، مدارس چه راهکارهایی را می توانند برای ایجاد علاقه به معارف الهی در دانش آموزان انجام بدهند؟ مدارس نیز می توانند از راهکارهایی که در راستای حرف های قبلی ما باشد استفاده کنند یعنی می توانند از اعتقادات، از اخلاقیات، رفتارها، آداب الهی و تاریخ اسلام و سیره پیغمبر و ائمه شروع کنند و چون معلم ها زمان بیشتری با بچه ها هستند راحت تر و بهتر می توانند تأثیر بگذارند. عجله نکنند که در هفته اول بچه ها علامه دهر شوند. این مباحث را بین 9 ماهی که با بچه ها هستند تقسیم بندی و برنامه ریزی کنند و به تدریج اینها را به بچه ها یاد دهند و قطعاً بدانند که اثر می گذارد. نکات آموزشی، تربیتی که در قرآن برای کودکان آمده است چه چیزهای است ؟ قرآن بیشتر به چه مسائلی تاکید کرده است؟ قرآن اولاً کتاب کودک و نوجوان نیست، کتاب الهی برای همه انسانها است، در قرآن آیات فراوانی وجود دارد که به پدرو مادر نسبت به تربیت فرزندان سفارش کرده است مانند سوره لقمان و خیلی از سوره ها و آیات الهی دیگر که مطالب را به راحتی بیان کرده است که در اینجا زمان گفتن تمامی آیات نیست. به نظر شما چه اقدامات مناسبی در غرب برای تربیت کودکان انجام می شود که در ایران از آنها غافلیم؟ برنامه ریزی صحیح و درازمدت بدون رودربایستی با کسی، مثلا این کار رو اگر بکنیم صدا و سیما بدش می آید، رئیس آموزش و پرورش بدش می آید، فلان وزیر، فلان رئیس جمهور، این که تربیت نیست. تربیت، آشنایی و پارتی بازی نمی پذیرد.

خداوند به حضرت نوح اجازه نداد که پسرعزیز و دلبندش را سوار کشتی بکند چون تربیتش غیر صحیح بود. خدا گفت او از این به بعد فرزند تو نیست، اهل تو نیست، نااهله، پس ببینید تربیت رودربایستی با کسی ندارد و ما برنامه ریزی تربیتی دراز مدت نداریم.

حالا من از شما سئوال می کنم به نظرشما متولی امر تعلیم و تربیت درکشور ما کیست؟ آموزش و پرورش؟

آموزش و پرورش که کارش آموزش است، مربی پرورشی جایگاه خیلی خیلی پایین تر از معلم آموزشی دارد، امام جماعت جایگاه خاصی ندارد با یک محدودیت شدید زمانی یک نماز ظهر و عصر باید به سرعت بخواند. بین دو نماز هم که 3 تا5 دقیقه بیشتر وقت ندارد و هیچ فرصتی برای کار تربیتی در مدارس ما به این صورت وجود ندارد روحانی نمی تواند کاری بکند، نماز جماعت می خواند یا کلاس های شیفت قبلی دیر می شود یا شیفت بعدی، صحبت نکند خیلی سنگین تر است. ما توقع داریم از کجا تعلیم و تربیت بیاید، ملائک آسمان بیایند کلاس تربیتی برای بچه های ما بگذارند.

فیلم های سینمایی ما که در سینماها اکران می شود چه حقایقی دارد این همه عمو، عمه و خاله که در تلویزیون است چه درس دینی و تربیتی به بچه های ما میدهند، حرکاتی که آدم های گنده در برنامه های جمعه انجام می دهند کدام اش دینی است؟ کدام اش معنوی است؟ کدام اش مؤثر است؟ برنامه های خوبی که می تواند برای بچه ها باشد چرا جایش خالی است بعد می گویند ما چه کار کنیم این کارها رو بکنید.

از صدا و سیما شروع کنید از مساجد شروع کنید در مساجد ما کدام امام جماعت به بچه ها بها می دهد کدام بچه را تشویق می کنند که وقتی مسجد می آیند بیشتر علاقمند شوند و به مسجد بیایند. کدام نماز جمعه است که از بچه ها اسم می برد.

اینها مشخص است که در سیستم های تربیتی مان، جایشان خالی است، در مدارسمان چقدر زمان برای آموزش، چقدر زمان برای پرورش است؟ چندتا درس آموزشی داریم؟ چند تا درس پرورشی داریم؟ تازه می گویند یکی از درس های پرورشی قرآن است، قرآن که آموزش است. یکی دیگه، آموزش دینی است باز هم آموزش کتاب دینی مثل کتاب هدیه های آسمانی یا بینش اینها بازهم آموزش است، پرورش نیست اسمش تربیتی است، تربیتی نیست آموزشیست. والا آخر.

وقتی نگاه می کنیم می بینیم که خودمون هنوز داریم دور خودمون دور می زنیم و یک متولی برای امر تعلیم و تربیت در کشور وجود ندارد. که بگوییم فلان نهاد متولی امر تعلیم و تربیت است.

ارشاد، صبر می کند یک فیلم درست شود بعد می گوید اکران شود یا نه.

صداو سیما...

پدر و مادرها چقدر برای تربیت فرزاندانشان وقت می گذارند. بعد دیگر چه کسی می ماند؟

سخن آخر: و السلام و علیکم و رحمه الله و برکاته.



رای شما
میانگین (0 آرا)
The average rating is 0.0 stars out of 5.