Skip to Content

به مناسبت روز حجاب و عفاف

برادرم حجاب من عاملي براي آرامش رواني توست


من چادرم را دوست دارم وقتي ديدم  آن پسر در خيابان به هر دختري مي رسيد يك تنه ي جانانه به آنها مي زد و از آن لذت مي برد ناگهان متوجه شدم به من رسيده. . . . ترسيدم چادرم را مقابل صورت كشيدم . . . . ببخشيدي گفت و رد شد در قرآن خداوند در آیه ۳۱ سوره نور حکم حجاب را به گونه‌ای صریح و آشکارا مطرح نموده و علاوه بر ظرافت‌های خاصی که در نوع پوشش زنان وجود دارد، اشخاص محرم را نیز ذکر می‌کند تا نامحرم‌ها بازشناسانده شوند و در پایان فلسفه پوشش بیان شده است که زینتها و زیبایی‌های زنان در مقابل نامحرم آشکار نشود، تا آنها مورد توجه نگاه‌های ناپاک قرار نگیرند و احترام آنان حفظ گردد. در آیه دیگر حرمت و شخصیت زن به عنوان فلسفه حجاب مطرح می‌شود: «ای پیامبر به زنان ودخترانت و زنان مومن بگو، پوشش خود را بر خود فرو پوشند. این برای آنکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند.» (احزاب، آیه ۵۹) در این آیه زنان و دختران پیامبر و زنانی که همسر مردان مومن هستند از دیگر زنان جامعه آن روز جدا می‌شوند و حکم حجاب برای این زنان محترم آورده می‌شود. از ظاهر آیه می‌توان دریافت که حجاب به خاطر احترام و حرمت زنان بوده و مقام آنان به قدری والاست که باید از طریق حجاب شناخته شوند؛ مبادا مانند زنان کفار مورد اذیت و آزار قرار گیرند. این دسته از زنان به خاطر اعتقادات و باورهای دینی، دارای ارزش و مقامی افزون از دیگران هستند و حرمت آنها باید مورد شناسایی قرار گیرد. برادرم بدان كه  يك زن مي تواند قلبي سرشار از لطافت و ظرافت داشته باشد و در عين حال زيباييهاي خود را در قالب حجاب بپوشاند  و فقط آن را در حفظ كيان خانواده اش خرج كند. چه زيبا شهيد مطهري فلسفه حجاب را تبيين مي كند كه مي گويد: فلسفه پوشش و منع كاميابي جنسي از غير همسر مشروع از نظر اجتماع خانوادگي اين است كه همسر قانوني شخص از نظر رواني عامل خوشبختي او به شمار مي رود در حاليكه در سيستم آزادي كاميابي همسر قانوني از لحاظ رواني يك نفر رقيب و مزاحم و زندانبان به شمار مي رود و در نتيجه كانون خانوادگي بر اساس دشمني و نفرت پايه گذاري مي شود. تفاوت آن جامعه كه روابط جنسي را محدود به محيط خانوادگي و كادر ازدواج مي كند با ازدواجي كه روابط آزاد در آن مجاز است اين است كه ازدواج در اجتماع اول پايان انتظار و محروميت و در اجتماع دوم آغاز محروميت و محدوديت است. حجاب در اسلام از يک مسأله کلّي‏تر و اساسي‏تري ريشه مي‏گيرد، و آن اين است که اسلام مي‏خواهد انواع التذاذهاي جنسي، چه بصري و لمسي و چه نوع ديگر به محيط خانوادگي و در کادر ازدواج قانوني اختصاص يابد، اجتماع منحصراً براي کار و فعّاليت باشد، برخلاف سيستم غربي عصر حاضر که کار و فعّاليت را با لذّت‏جويي‏هاي جنسي به هم مي‏آميزد، اسلام مي‏خواهد اين دو محيط را کاملاً از يکديگر تفکيک کند. برادرم بدان كه حجاب من عاملي براي آرامش رواني توست براي اين است كه تو با تمركز خاطر حداكثري به فعاليتهاي روزانه ات بپردازي. پوشش من براي حفظ كيان خانواده تو­ست براي اينست كه فرزندان تو در خانواده اي پر از امنيت و محبت سرشار كه تنها از عشق پدر و مادر حاصل مي شود رشد كنند و مايه افتخار تو باشند. حجاب من مانع خوشي تو نيست، بلكه عاملي براي لذت بردن تو از خوشي­هاي مشروعي­ست كه در اختيار داري. برادرم من با حجاب خود شخصيت يك زن را به تو يادآور مي شوم كه من يك شيء و ابزار در دستان تو براي لذت بردن هراز چندگاهي نيستم. به تو مي گويم كه هر زني صاحبي دارد و هر چيزي جايي. به تو مي­گويم حريم خانواده فلسفه اي دارد و محيط بيرون از منزل جايي براي هوس­راني و چشم چراني نيست و زبان براي گفتن همه اينها چادر من است؛ چادر من كه به گفته رهبر عزيزم "حجاب برتر" است و هيج چيز جاي آن را نمي­گيرد. چادر سياه من همچون شب كه زيبايي­هاي روز را مي پوشاند، حريم من را نيز حفظ مي كند. چادر براي اينست كه تو به تشكيل خانواده راغب باشي و از داشتن كانون گرم خانوادگي لذت ببري و از نيروي جواني و شادابي و نشاطت در راه سعادت خود بهره بگيري نه شقاوت. براي اينست كه زن و شوهر هر يك خودشان را عاملي براي سعادت خود تلقي كند. من با چادر خود به تو مي گويم كه نگاهت را فرو گير. من در اجتماع براي جلوه گري و خود نمايي نيامده ام بلكه الگوي من زهراست، در حالي كه در مقابل نامحرم كوبندگي و قاطعيت دارد، به مسلمانان مي‌فهماند كه اختلاط بين زن و مرد ممنوع است. اين سخن معروف حضرت زهرا عليهاالسلام که ضامن پايدارى جوامع و مايه استحکام خانواده هاست، همواره بايد در معرض ديد بانوان مسلمان به ويژه دختران جوان باشد که فرمود: «خَيْرٌ لِلنِّسَاءِ أَنْ لَا يَرَيْنَ الرِّجَالَ وَ لَا يَرَاهُنَّ الرِّجَالُ؛ بهترين و نيکوترين عمل زنان آن است که [بدون ضرورت] مردان [نامحرم] را نبينند و مردان [نامحرم] نيز آنان را ننگرند.» من فيلمي پر هيجان و آنتيك نيستم كه اندام خود به نمايش گذارم و تفكرتو را براي كشف خود مشغول سازم، من با پوشش خود جاذبه نيرومندم را حفظ مي كنم و از شخصيتم و جسارتم و قدرتم در ايفاي نقشي كه خدا من را براي آن آفريده است دفاع مي­كنم. من با چادرم همسر تو را هميشه در نظرت زيبا مي سازم، او براي تو و تو براي او بهترين خواهي بود و ديدهاي جلوه نماي يك زن بي حجاب، تو را در مسير خطر ساز ارضاي ناصحيص جنسي نمي اندازد. چادر سر كردن ممكن است گاهي براي من سخت باشد اما سخت­تر از كار تو نيست كه بايد در اين اجتماع پر از شيطانكهاي دل فريب، سر به زير اندازي و رد شوي و نبيني و خود را حفظ كني.  حجاب براي اينست كه من در جايگاه خودم باشم، نه اينكه بخواهم جايگاه چون تويي را تسخير كنم، نقش چون تويي را ايفا كنم.  بدان كه چادر من نشان دهنده­ي حياي من است و حيا يكي از اقسام مديريت نفس است و ماهيتي مهار كننده دارد. پوشش من نشان از اين نيست كه من با زيبايي مخالفم، بلكه با هر چه زيبايي نه در جاي خود كه فساد انگيز است گريزانم و آنجا كه موجب استحكام خانواده است از آن دريغ نمي كنم. خانواده دژي محكم براي حفظ حريم من است و من با حجاب خود  خانواده خود و خانواده هاي ديگر را از فرو پاشي حفظ مي­كنم. * حجاب من به معناي پرده نشيني نيست، بلکه به معناي پوششي معقول براي جلوگيري از فساد، و حفظ کرامت زن است. حضرت زهرا(س) در عين آن كه حجاب كامل را رعايت مي‏كرد، حجاب را پرده‏نشيني و انزواي زنان نمي‏دانست، بلكه شواهد بسياري وجود دارد كه آن حضرت حجاب را هرگز دست و پاگير و مانع تلاش‏هاي اجتماعي و سياسي نمي‏دانست. از اين رو، در عرصه‏هاي مختلف اجتماعي و سياسي شركت فعّال داشت. من ادعايي مبني بر اينكه يك پارچه مرد هستم، ميتوانم در مسابقه قوي ترين مردان شركت كنم و در تمام محيط هايي كه نياز به خشانت و زور مردانه است مي توانم حضور يابم، ندارم بلكه من تواناييهايي دارم كه بدون آنها هيچ مردي نمي­تواند از پس كارهايش برآيد: عاطفه ام، ظرافتم، آرامش و سكينه­اي كه خدا در وجود من قرار داده است، در عين حال قدرت آن را دارم كه متناسب با ظرفيتم به فعاليتهاي اجتماعي بپردازم و يار فكري و رواني و حتي عملي مرد زندگي خود باشم، مثل زنان غيرتمندي كه با حفظ حجاب خود و با رعايت آداب اسلامي در محيط­هاي بدون آلايش براي ياري رساني به مردان خانواده كار مي­كنند، تربيت فرزندان را بر عهده دارند و كانون خانواده را براي مرد خسته از كار و فعاليت روزانه آماده مي­كنند. پس بدان حجاب من محدوديتي براي تو و من نيست، حجاب من مصونيت است. مصونيت ايمان تو، مصونيت خانواده تو و مصونيت اجتماعي كه در آن زندگي مي كني. مريم السادات نبوي، استاد حوزه و دانشگاه

من چادرم را دوست دارم وقتي ديدم  آن پسر در خيابان به هر دختري مي رسيد يك تنه ي جانانه به آنها مي زد و از آن لذت مي برد ناگهان متوجه شدم به من رسيده. . . . ترسيدم چادرم را مقابل صورت كشيدم . . . . ببخشيدي گفت و رد شد

در قرآن خداوند در آیه ۳۱ سوره نور حکم حجاب را به گونه‌ای صریح و آشکارا مطرح نموده و علاوه بر ظرافت‌های خاصی که در نوع پوشش زنان وجود دارد، اشخاص محرم را نیز ذکر می‌کند تا نامحرم‌ها بازشناسانده شوند و در پایان فلسفه پوشش بیان شده است که زینتها و زیبایی‌های زنان در مقابل نامحرم آشکار نشود، تا آنها مورد توجه نگاه‌های ناپاک قرار نگیرند و احترام آنان حفظ گردد. در آیه دیگر حرمت و شخصیت زن به عنوان فلسفه حجاب مطرح می‌شود: «ای پیامبر به زنان ودخترانت و زنان مومن بگو، پوشش خود را بر خود فرو پوشند. این برای آنکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند.» (احزاب، آیه ۵۹) در این آیه زنان و دختران پیامبر و زنانی که همسر مردان مومن هستند از دیگر زنان جامعه آن روز جدا می‌شوند و حکم حجاب برای این زنان محترم آورده می‌شود. از ظاهر آیه می‌توان دریافت که حجاب به خاطر احترام و حرمت زنان بوده و مقام آنان به قدری والاست که باید از طریق حجاب شناخته شوند؛ مبادا مانند زنان کفار مورد اذیت و آزار قرار گیرند. این دسته از زنان به خاطر اعتقادات و باورهای دینی، دارای ارزش و مقامی افزون از دیگران هستند و حرمت آنها باید مورد شناسایی قرار گیرد.

برادرم بدان كه  يك زن مي تواند قلبي سرشار از لطافت و ظرافت داشته باشد و در عين حال زيباييهاي خود را در قالب حجاب بپوشاند  و فقط آن را در حفظ كيان خانواده اش خرج كند. چه زيبا شهيد مطهري فلسفه حجاب را تبيين مي كند كه مي گويد: فلسفه پوشش و منع كاميابي جنسي از غير همسر مشروع از نظر اجتماع خانوادگي اين است كه همسر قانوني شخص از نظر رواني عامل خوشبختي او به شمار مي رود در حاليكه در سيستم آزادي كاميابي همسر قانوني از لحاظ رواني يك نفر رقيب و مزاحم و زندانبان به شمار مي رود و در نتيجه كانون خانوادگي بر اساس دشمني و نفرت پايه گذاري مي شود. تفاوت آن جامعه كه روابط جنسي را محدود به محيط خانوادگي و كادر ازدواج مي كند با ازدواجي كه روابط آزاد در آن مجاز است اين است كه ازدواج در اجتماع اول پايان انتظار و محروميت و در اجتماع دوم آغاز محروميت و محدوديت است. حجاب در اسلام از يک مسأله کلّي‏تر و اساسي‏تري ريشه مي‏گيرد، و آن اين است که اسلام مي‏خواهد انواع التذاذهاي جنسي، چه بصري و لمسي و چه نوع ديگر به محيط خانوادگي و در کادر ازدواج قانوني اختصاص يابد، اجتماع منحصراً براي کار و فعّاليت باشد، برخلاف سيستم غربي عصر حاضر که کار و فعّاليت را با لذّت‏جويي‏هاي جنسي به هم مي‏آميزد، اسلام مي‏خواهد اين دو محيط را کاملاً از يکديگر تفکيک کند.

برادرم بدان كه حجاب من عاملي براي آرامش رواني توست براي اين است كه تو با تمركز خاطر حداكثري به فعاليتهاي روزانه ات بپردازي.

پوشش من براي حفظ كيان خانواده تو­ست براي اينست كه فرزندان تو در خانواده اي پر از امنيت و محبت سرشار كه تنها از عشق پدر و مادر حاصل مي شود رشد كنند و مايه افتخار تو باشند.

حجاب من مانع خوشي تو نيست، بلكه عاملي براي لذت بردن تو از خوشي­هاي مشروعي­ست كه در اختيار داري. برادرم من با حجاب خود شخصيت يك زن را به تو يادآور مي شوم كه من يك شيء و ابزار در دستان تو براي لذت بردن هراز چندگاهي نيستم. به تو مي گويم كه هر زني صاحبي دارد و هر چيزي جايي. به تو مي­گويم حريم خانواده فلسفه اي دارد و محيط بيرون از منزل جايي براي هوس­راني و چشم چراني نيست و زبان براي گفتن همه اينها چادر من است؛ چادر من كه به گفته رهبر عزيزم "حجاب برتر" است و هيج چيز جاي آن را نمي­گيرد. چادر سياه من همچون شب كه زيبايي­هاي روز را مي پوشاند، حريم من را نيز حفظ مي كند.

چادر براي اينست كه تو به تشكيل خانواده راغب باشي و از داشتن كانون گرم خانوادگي لذت ببري و از نيروي جواني و شادابي و نشاطت در راه سعادت خود بهره بگيري نه شقاوت.

براي اينست كه زن و شوهر هر يك خودشان را عاملي براي سعادت خود تلقي كند.

من با چادر خود به تو مي گويم كه نگاهت را فرو گير. من در اجتماع براي جلوه گري و خود نمايي نيامده ام بلكه الگوي من زهراست، در حالي كه در مقابل نامحرم كوبندگي و قاطعيت دارد، به مسلمانان مي‌فهماند كه اختلاط بين زن و مرد ممنوع است. اين سخن معروف حضرت زهرا عليهاالسلام که ضامن پايدارى جوامع و مايه استحکام خانواده هاست، همواره بايد در معرض ديد بانوان مسلمان به ويژه دختران جوان باشد که فرمود: «خَيْرٌ لِلنِّسَاءِ أَنْ لَا يَرَيْنَ الرِّجَالَ وَ لَا يَرَاهُنَّ الرِّجَالُ؛ بهترين و نيکوترين عمل زنان آن است که [بدون ضرورت] مردان [نامحرم] را نبينند و مردان [نامحرم] نيز آنان را ننگرند.»

من فيلمي پر هيجان و آنتيك نيستم كه اندام خود به نمايش گذارم و تفكرتو را براي كشف خود مشغول سازم، من با پوشش خود جاذبه نيرومندم را حفظ مي كنم و از شخصيتم و جسارتم و قدرتم در ايفاي نقشي كه خدا من را براي آن آفريده است دفاع مي­كنم.

من با چادرم همسر تو را هميشه در نظرت زيبا مي سازم، او براي تو و تو براي او بهترين خواهي بود و ديدهاي جلوه نماي يك زن بي حجاب، تو را در مسير خطر ساز ارضاي ناصحيص جنسي نمي اندازد.

چادر سر كردن ممكن است گاهي براي من سخت باشد اما سخت­تر از كار تو نيست كه بايد در اين اجتماع پر از شيطانكهاي دل فريب، سر به زير اندازي و رد شوي و نبيني و خود را حفظ كني.

 حجاب براي اينست كه من در جايگاه خودم باشم، نه اينكه بخواهم جايگاه چون تويي را تسخير كنم، نقش چون تويي را ايفا كنم.

 بدان كه چادر من نشان دهنده­ي حياي من است و حيا يكي از اقسام مديريت نفس است و ماهيتي مهار كننده دارد. پوشش من نشان از اين نيست كه من با زيبايي مخالفم، بلكه با هر چه زيبايي نه در جاي خود كه فساد انگيز است گريزانم و آنجا كه موجب استحكام خانواده است از آن دريغ نمي كنم. خانواده دژي محكم براي حفظ حريم من است و من با حجاب خود  خانواده خود و خانواده هاي ديگر را از فرو پاشي حفظ مي­كنم.

* حجاب من به معناي پرده نشيني نيست، بلکه به معناي پوششي معقول براي جلوگيري از فساد، و حفظ کرامت زن است.

حضرت زهرا(س) در عين آن كه حجاب كامل را رعايت مي‏كرد، حجاب را پرده‏نشيني و انزواي زنان نمي‏دانست، بلكه شواهد بسياري وجود دارد كه آن حضرت حجاب را هرگز دست و پاگير و مانع تلاش‏هاي اجتماعي و سياسي نمي‏دانست. از اين رو، در عرصه‏هاي مختلف اجتماعي و سياسي شركت فعّال داشت.

من ادعايي مبني بر اينكه يك پارچه مرد هستم، ميتوانم در مسابقه قوي ترين مردان شركت كنم و در تمام محيط هايي كه نياز به خشانت و زور مردانه است مي توانم حضور يابم، ندارم بلكه من تواناييهايي دارم كه بدون آنها هيچ مردي نمي­تواند از پس كارهايش برآيد: عاطفه ام، ظرافتم، آرامش و سكينه­اي كه خدا در وجود من قرار داده است، در عين حال قدرت آن را دارم كه متناسب با ظرفيتم به فعاليتهاي اجتماعي بپردازم و يار فكري و رواني و حتي عملي مرد زندگي خود باشم، مثل زنان غيرتمندي كه با حفظ حجاب خود و با رعايت آداب اسلامي در محيط­هاي بدون آلايش براي ياري رساني به مردان خانواده كار مي­كنند، تربيت فرزندان را بر عهده دارند و كانون خانواده را براي مرد خسته از كار و فعاليت روزانه آماده مي­كنند.

پس بدان حجاب من محدوديتي براي تو و من نيست، حجاب من مصونيت است. مصونيت ايمان تو، مصونيت خانواده تو و مصونيت اجتماعي كه در آن زندگي مي كني.

مريم السادات نبوي، استاد حوزه و دانشگاه




رای شما
میانگین (0 آرا)
The average rating is 0.0 stars out of 5.