Skip to Content

در گفتگوی میبدخبر با مادر شهید احمدی روشن

اگر مصطفی می گفت شیعه علی هستم یا بسیجی ام واقعا این طور بود.


متن گفت و گوی مدیران سه سایت نارین نیوز، میبد ما و میبد خبر با مادر شهید مصطفی احمدی روشن از دانشمندان هسته ای کشورمان که یازده ماه پیش توسط عناصر تروریستی موساد به شهادت رسید به شرح زیر است.

- ضمن عرض سلام و خوش آمد، اگر خاطره ای از آقا مصطفی در محرم سال گذشته که هنوز ایشان در میان ما بودند به یاد دارید، بیان کنید.   آقا مصطفی تا هنگامی که دانشجو بود فرصت بیشتری برای شرکت در مراسم محرم و صفر داشت اما پس از این که مشغول به کار شد فرصت کمتری داشت، ولی هیچ موقع عزاداری دهه اول محرم را از دست نمی داد. صبح روز تاسوعای سال گذشته به خانه ما آمد و به اتفاق هم به بهشت زهرا رفتیم، او ما را به قطعه شهداء برد و با وجود سردی هوا زیارت عاشورا را در آنجا خواندیم. او ما را به قطعه ای که ۷۲ تن در آنجا دفن بودند برد و این جمله را گفت : هر شهیدی نزد خدا قرب و منزلت دارد و من دوست ندارم بنده های خدا برای شهید منزلت مشخص کنند.   - ارتباط شهید احمدی روشن با شهید قشقایی چگونه بود؟   شهید قشقایی راننده ی مصطفی بود، وقتی مصطفی به قسمت غنی سازی سایت نطنز رفت با شهید قشقایی رفت و آمد می کرد و همیشه او را داداش رضا خطاب می نمود، شهید قشقایی هم مصطفی را حاجی صدا می زد. مصطفی و شهید قشقایی به مدت ۷ سال همیشه با هم بودند و در نهایت با هم شهید شدند.   - آیا مصطفی به یزد رفت و آمد می کرد؟   بله، من اصالتاً یزدی هستم و مصطفی یزد را خیلی دوست داشت.   - همه دیدند پایداری و استقامت شما بعد از شهادت آقا مصطفی منحصر به فرد بود و تصاویر بدیعی در رسانه ها خلق شد، حتی شما تا مدت ها بعد از شهادت فرزندانتان گریه هم نکردید، با از دست دادن چنین فرزندی اینگونه محکم و استوار بودن چگونه ممکن است؟   من و پدرش همیشه مشوق مصطفی بودیم، وقتی پروژه او (همین سوختی که از نیشکر برای موشک تولید می شود و اختراع مصطفی بود) در کشور دوم شد و قرار شد از صنایع دفاع به نطنز برود هیچ وقت دلم نمی آمد به او بگویم نرو، هدف خودش هم شهادت بود. او به بچه ها گفته بود: «۷ سال است در سایت نطنز به دنبال شهادت می گردم». مصطفی مرد کوچکی نبود، تصادف نکرده بود و من سعی کردم بزرگی او را حفظ کنم، حالا تا چه حد موفق بودم نمی دانم.   - در کشورهای غربی وقتی سربازی کشته می شود خانواده آن سرباز منتقد حکومتشان می شوند و واقعا تجمعاتی علیه آن کشور به راه می اندازند، به نظر شما چه تفاوتی بین نظام ما و کشورهای غربی وجود دارد؟   نظام ما جمهوری اسلامی است یعنی همان چیزی است که خود مردم خواسته اند، من عقاید دینی آنها را نمی دانم.   مرگ برای ما پایان همه چیز نیست، مرگ برای ما زندگی دوباره است و شهادت چیزی است که همه ما و شما آرزوی آن را داریم؛ من همیشه برای مصطفی دعا می کردم و می گفتم خدا در دو دنیا آبرویش را حفظ کند و این همان چیزی است که خداوند به او آبرو داد؛ شهادت چیزی است که نصیب هر کسی نمی شود.   سربازهای دیگر کشورها با پول و زور به جنگ اعزام می شوند و برای کشتن مردم بی گناه به عراق و افغانستان و پاکستان می روند. اما فرزند من با میل و رغبت خودش در این راه رفت.   اگر مصطفی وارد سایت نطنز شده و در این راه به شهادت رسیده به خاطر رسیدن به هدفش بوده و من چطور می توانستم جلوی او و هدفش را بگیرم.   - در خصوص دستگیری قاتلین آقا مصطفی چه اقداماتی انجام شده است و پیگیری ها در چه مرحله ای است؟   آن طور که بچه های اطلاعات گفتند این پرونده از معدود پرونده هایی است که به برکت خون همین شهید تمامی اعضای تیم ترور دستگیر شده اند. حتی در بحث دستگیری قاتلین مصطفی کسانی را که در قضیه ترور شهید علیمحمدی هم دست داشتند دستگیر شدند؛ ولی هنوز پرونده در مرحله بازجویی است و تا آن جا که ما اطلاع داریم عناصر ترور از معاندین انقلاب بودند و دشمنی دیرینه با نظام جمهوری اسلامی و رهبری داشتند، اینها فرزندان همان کسانی هستند که پاسدارهای ما در مناطقی از کردستان سر می بریدند و با هسته ای شدن ایران هم مخالفند.   - در خصوص دیدار سرزده رهبری به خانواده شما اگر صحبتی دارید بیان کنید. آیا دیدار شما با رهبری و رفت و آمد به بیت ایشان همچنان ادامه دارد؟   بله؛ بنا به دعوت بیت ایشان به مراسم روضه و یک مرتبه همن برای افطاری ماه مبارک رمضان به دیدار آقا رفتیم.   در خصوص دیدار سرزده آقا، سه روز قبل از دیدار با ما تماس گرفتند و حدود ساعت ۹ بود که حضرت آقا به خانه مصطفی آمدند و با توجه به اینکه علیرضا فرزند مصطفی حتی بغل پدربزرگش هم نمی رفت با دیدن آقا سریع از من جدا شد و حدود ۲۰ دقیقه روی پای آقا نشسته بود و این برای من عجیب بود و حس خوبی داشتم. مصطفی خیلی ولایت مدار بود و حضرت آقا در صحبت هایشان مصطفی را به عنوان «شهید ما» یاد کرد.   همان طور که گفتم از جمله ویژگی های مصطفی این بود که خیلی ولایت مدار بود، دوم اینکه در متن کار بود یعنی دقیقا در سایت هسته ای نطنز کار می کرد، خیلی خوش اخلاق بود به طوری که هر جا عکسی از او مشاهده می شود در حال لبخند زدن است، امکان نداشت از کسی عصبانی شود مگر اینکه طرف مقابل از حد و مرز عدول می کرد.   مردمی بود و همیشه می گفت: من کسی را به خاطر ظاهرش احترام نمی گذارم و با همه ارتباط برقرار می کرد و روی همه دوستانش حتی اگر تفکرات مختلف سیاسی داشتند تأثیر می گذاشت.   - اگر خاطره ای از برخورد مردم و مسئولین بعد از شهادت شهید احمدی روشن دارید بیان بفرمایید.   پیام تسلیتی که مقام معظم رهبری بعد از شهادت ایشان دادند برایم خیلی جالب بود رهبری شهید احمدی روشن را با اسم کوچک یعنی همان عبارت «مصطفی شهید» نام بردند.   مورد دیگر اینکه تمام مردم ایران با ما گریه کردند و در دستگیری عناصر ترور، با ما شادی کردند و این برای من خیلی مهم است.   من همیشه گفته ام که مصطفی متعلق به هیچ حزب و گروهی نیست و اگر کسی در یک حزب و گروهی باشد کم کم از مردم جدا می شود؛ مصطفی واقعاً شهید همه ی مردم ایران است، اگر چه درخانه ی ما بزرگ شده بود ولی به نظر من متعلق به همه ی مردم ایران است و به خاطر همین است که همه او را دوست دارند و این خیلی باعث خوشحالی من است.   - پیام شما به عنوان مادر شهید هسته ای به رژیم شکست خورده صهیونستی که امروز بر اثر تلاش های همین شهدای هسته ای زمین گیر شده چیست؟   من اسرائیل را اصلاً به عنوان یک کشور قبول ندارم، ما با مردم یهودی مشکل خاصی نداریم. ما با این رژیم غاصب که آمده مردم فلسطین را از خانه و کاشانه ی خودشان بیرون رانده و برای خودش حکومت تشکیل داده مخالف هستیم.   من همان روز شهادت مصطفی در مراسم تشییع جنازه گفتم اگر همه ی مسلمان ها دست به دست هم بدهند خیلی زود می توانند این رژیم صهیونستی را از خاورمیانه پاک کنند و کشور فلسطین را آزاد کنند و الان هم شاهدیم که در مدت زمان خیلی کوتاهی خداوند قدرتی به مردم فلسطین داده که گنبد آهنین اسرائیل را از هم پاشید. خود حضرت آقا هم فرمودند که ما به فلسطینی ها کمک می کنیم، خود مقامات فلسطینی هم گفتند که سلاحشان را از کجا می آورند و این ضرب شصت کوچکی به اسرائیل بود تا دیگر از حمله به ایران که به مراتب قوی تر است صحبت نکنند. این امر ثابت کرد که اسرائیل جرأت ندارد به ایران نگاه چپ بیندازد. ما الان از لحاظ نظامی حرف اول را در خاور میانه می زنیم و هیچ کشوری نمی تواند به ما حمله کند.   - با توجه به صحبت های اخیر رهبری و سفارش ایشان در رابطه با وحدت بین سران قوا و حفظ آرامش در کشور، اگر توصیه به مسئولین کشور دارید می شنویم.   همه ی مسئولین کشور خوب و دلسوزند و در حال خدمت به مردم و از لحاظ ایمان و اعتقاد و وطن دوستی حرف اول را می زنند و بهترین ها هستند که از طرف مردم انتخاب شدند، چه نمایندگان مجلس و چه ریاست جمهوری و …   بهتر است مسئولین قدر خود را در این موقعیت و پُست و مقامی که هستند بدانند و وحدت خودشان را حفظ کنند و همه و همه پیرو ولی فقیه باشند و طبق فرمان ایشان حرکت کنند.   دشمن ما داخل مملکت نیست. همه ی مردم و مسئولان باید دست به دست هم بدهند و با دشمن اصلی که همان رژیم صهیونیستی است مبارزه کنند.   - با توجه به شرایط پیش رو و وضعیت اقتصادی، حضور مردم در انتخابات آینده را چگونه ارزیابی می کنید؟   ما در اویل انقلاب، هشت سال در برابر دشمن بعثی و همه ی کشورهای پشتیبانش می جنگیدیم؛ در خارج با صدام هم پیمانانش و در داخل کشور با منافقین. در آن سال ها نه از لحاظ نظامی و نه از لحاظ اقتصادی در شرایط کنونی بودیم، ما حتی برای واردات سیم خاردار با مشکل رو به رو بودیم، به لطف خدا تحریم ها را پشت سر گذاشتیم و امروز خودمان پیشرفته ترین سلاح ها را می سازیم و از لحاظ اقتصادی، پزشکی و بهداشتی از وضعیت خوبی برخوردار هستیم و این جوی که به وجود آمده کاذب است. مردم بیشتر از سال گذشته در انتخابات شرکت می کنند. به نظر من هیچ کدام از افرادی که توسط شورای نگهبان تایید صلاحیت می شوند آدم های بدی نیستند، همه آنها مدیر و لایق هستند و انشاء الله مردم به کسی رای بدهند که مقابل ولی فقیه نایستد بلکه در کنار ایشان باشد. رهبری در کشور ما بالاترین مقام است.   - توصیه شما به جوانان و کسانی که می خواهند همان مسیر و راه مصطفی را دنبال کنند چیست؟   مصطفی معصوم نبود بلکه مثل همه شماها بود و اشتباهات خاص خود را داشت؛ ولی همیشه سعی می کرد اشتباهاتش را در زندگی کم کند، با نفس خود مقابله کند و در تصمیمات ملاک را وضع فعلی افراد قرار دهد. اگر می گفت : شیعه علی هستم یا بسیجی ام واقعا این طور بود و جهاد گونه کار می کرد و به نظر من مصطفی شدن خیلی آسان است.   - سیره شهید در برخورد با پدر و مادر و احترام با آنها چگونه بود؟   من ۳۲ سال مادر مصطفی بودم او یک دقیقه با من قهر نکرد؛ حتی اگر در بعضی مواقع لازم بود و دعوایش می کردم کوچکترین اعتراضی نمی نمود و با مناعت طبع قبول می کرد، او به من می گفت : «به به سالار».   رفتار او در مقابل همسر و فرزندش نیز همین طور بود و کسی صدای بلندش را نشنیده است.   - نام مصطفی را چه کسی برایش انتخاب کرد؟   حاجی آقا.   - موضع مصطفی در دوران فتنه چگونه بود؟   مصطفی پیرو ولی فقیه بود و از جو نا آرام به وجود آمده در آن سال ناراضی بود و می گفت : نظام برای سرنگونی منافقان زحمت زیادی کشیده؛ قبل از فتنه ۸۸ سلاح در دست مردم نبود و بمبی در اصلی ترین خیابان شهر منفجر نمی شد او در ۹ دی فرزندش علی را روی شانه گذاشت و به خیابان رفت.   - آیا اثری از زندگی و یا خصوصیات آقا مصطفی به چاپ رسیده است؟   بله، چاپ دوم کتاب "من مادر مصطفی" نوشته آقای مخدومی در راه است. "یادگاران" که اکثراً خاطرات دوستان مصطفی است توسط بچه های روایت فتح چاپ شده و چند کتاب دیگر که در دست تهیه است.   - سخن آخر؟   مسئولین و مردم سعی کنند جو سیاسی مملکت را آرام نگه دارند، مشکلات اقتصادی وجود دارد ولی خیلی کمتر از سال های اول انقلاب است و سعی کنند کسر و کمبود ها را تحمل کنند، این ها در مقابل درد سنگین از دست دادن عزیزان هیچ است. در پایان از شما و مردم خوب میبد هم تشکر می کنم.    



رای شما
میانگین (0 آرا)
The average rating is 0.0 stars out of 5.