Skip to Content


اندر احوال به بار نشستن درخت سیب و گلابی!


ظاهرا آقای روحانی که قرار است برای دوره آینده نیز نامزد شود و شانس خود را یک بار دیگر امتحان کند بی تردید برای انتخابات آینده به شعار‌های نو و جدیدی نیازمند است.

میبدخبر، ظاهرا آقای روحانی که قرار است برای دوره آینده نیز نامزد شود و شانس خود را یک بار دیگر امتحان کند بی تردید برای انتخابات آینده به شعار‌های نو و جدیدی نیازمند است. وقتی به شعار‌ها و وعده‌های قبلی مراجعه می‌کند مشاهده می‌کند اکثریت قریب به اتفاق آن‌ها محقق نشده بلکه در زندگی مردم نتیجه عکس داده است شعار مهم وی این بود «کاری خواهم کرد هم سانتریفیوژها بچرخند و هم زندگی مردم بچرخند»، «مذاکرات برد برد خواهم کرد و در نتیجه تحریم‌های ظالمانه برداشته می‌شود» اکنون می‌بیند که نه سانتریفیوژها می‌چرخند و نه زندگی مردم، زیرا رکود حاکم بر کشور همه صنعت و بازار را قفل کرده است! مذاکرات نیز از برد-برد به برد-باخت تبدیل شد و همه تعهداتی که ایران پذیرفته بود با سرعت انجام شد ولی طرف مقابل همچنان از تعهدات خودش شانه خالی می‌کند. تحریم‌ها نیز همچنان باقی است و برای برداشتن آن اما و اگرهای دیگری می‌گذارند. مشکلات فرهنگی و اقتصادی و سیاست خارجی که امروز وجود دارد دیگر ظرفیت آن نیست که به گردن دولت قبل بگذارند و بگویند که تیم مذاکره کننده قبلی فن مذاکره بلد نبودند و یا افراد ساده لوحی بودند که در مذاکرات فریب خوردند. در چنین شرائطی ظاهراً آقای رئیس‌جمهور می‌خواهد بار دیگر برای دور آینده شعارهای جذابی انتخاب کند که رای آور باشد؛ به نظر می‌رسد بهترین شعارها همین شعار سیب و گلابی باشد؛ به مردم بگویند تازه درخت سیب و گلابی کاشته ایم و نباید از یک نهال تازه کشت شده انتظار داشت که فوری میوه بدهد. چنان چه مردم بار دیگر به من رای بدهند من این نهال را به درخت تبدیل می‌کنم و در پایان دوره بعدی می‌توانید نوبر آن را مشاهده کنید. ولی چنان‌چه به من رای ندهید ممکن است این نهال خشک شود و دیگر میوه نوبرش را نیز نبینید! براستی جای بسی شگفتی است! هر روز به تناسب همان روز سخن گفته می‌شود و اگر یونان قدیم بود شاید با ارائه این گونه منطق‌های متضاد عده‌ای به سوفیسم و شک گرایی کشیده می‌شدند و دیگر به منطق شک گرایی امثال پروتوگراس و پیرون نیاز نبود. در آستانه اجرای برجام، آن چنان بر طبل برکات برجام کوبیدند که هر روز تاخیر در اجرای آن، خسارتی معادل 100 میلیون دلار تخمین می‌زدند و آن چنان در وصف آن قصیده می‌سرودند که قرار است هم مشکلات آب خوردن مردم حل شود و هم آلودگی هوا و هم آب دریاچه ارومیه و هم تورم و بیکاری و گرانی و روابط خارجی و... . و بعد که به جایی نرسید به مردم گفتند مردم از من معجزه می‌خواهند مگر من پیامبرم که معجزه کنم برجام کار خدا بود. و روزی دیگر برجام را آفتاب عالم‌تاب دانستند که چشم منتقدان را کور کرده و نمی‌توانند برکات آن را ببینند و حالا می‌گوید«غاصبی باغ ما را غصب کرده بود، غاصب را بیرون کردیم، گفت: درب باغ به روی مردم باز شده است، یک عده کودک به درب باغ آمده‌اند می‌گویند سیب و گلابی کجاست که ما میل کنیم، ما باغ را از دست غاصبان درآوردیم و درخت کاشته‌ایم و این باغ آماده باروری است آیا صبر برای باروری این باغ لازم نیست؟» البته با این اختلاس‌های سنگین و حقوق‌های نجومی تصور نمی‌شود اگر روزی میوه هم بدهد چیزی عاید مردم بشود. مردم باید همانند کودکانی! هر از چندگاه به سراغ باغ بیایند بپرسند آیا برای ما نیز سهمی مانده است؟

ماجرای این وعده وعیدهایی که این روزها می‌شنویم انسان را به یاد ماجرای طلبکار و بدهکار ی می‌اندازد که شنیدنش شیرین است. شخصی از صاحب خانه‌ای طلبکار بود هر روز به در آن خانه می‌آمد و تقاضای طلب خویش می‌کرد. ولی صاحبخانه طلب او را نمی‌داد. یک روز که طلبکار خیلی عصبانی به نظر می‌رسید و در مقابل خانه بدهکار داد و فریادی راه انداخته بود، همسرش بیرون آمد و گفت چه خبر است؟ چرا داد و فریاد راه انداخته اید؟ دیشب من و شوهرم برای پرداخت بدهی شما فکری کرده ایم. طلبکار که خیلی خوشحال به نظر می‌رسید با لبخند پرسید حالا کی پول من به دستم می‌رسد؟ خانمش گفت البته ممکن است دیر و زود بشود ولی قطعا به پولتان خواهید رسید. من و شوهرم چند روزی است که در کنار جاده‌های صحرایی خار می‌کاریم؛ انشاا... بهار می‌آید و باران می‌بارد، خارها سبز و بزرگ می‌شوند؛ گله‌های گوسفند که به چرا می‌روند از کنار آن‌ها عبور می‌کنند، پشم آن‌ها به خارهای کنار جاده بند می‌شود. پشم‌ها را جمع آوری می‌کنیم و آن‌ها را می‌ریسم و با آن‌ها ژاکت می‌بافیم و در فصل زمستان که مشتری خوبی دارد به بازار می‌بریم و با فروش آن‌ها و کسب درآمد، پول شما را پرداخت خواهیم کرد. مرد حسابی! چرا داد و فریاد راه انداخته‌ای؟!

شبیه این، حرف‌های برجامیون خطاب به منتقدان و مردم است که چرا داد و فریاد راه می‌اندازید و مردم را نا امید می‌کنید دولت امید است و حق ندارید مردم را نا امید کنید. درخت سیب و گلابی کاشته شده، بهار آینده به کمک ابر پر باران برجام سبز می‌شود و البته چند سالی طول می‌کشد تا میوه بدهد بالاخره میوه خواهد داد. چرا داد و فریاد راه انداخته‌اید؟! 




رای شما
میانگین (0 آرا)
The average rating is 0.0 stars out of 5.