Skip to Content


آشتی ملی طرحی برای جلوگیری از شکست انتخاباتی


آنچه در جریان فتنه ۸۸ اتفاق افتاد اصل نظام جمهوری اسلامی، اصول و ارکان آن را نشانه گرفته بود.

ميبد خبر؛ آشتی ملی (National Reconciliation) به موقعیت یا شرایطی گفته می‌­شود که جریان­های سیاسی، قومی، دینی و مذهبی برخوردار از تضاد سازماندهی شده (رودررویی سازماندهی شده که عموما به شکل های خشن و حتی به جنگ داخلی رسیده است) بنا دارند با نادیده گرفتن یا رفع اختلافات به وحدت ملی (National Unity) دست یابند گفته می شود. این مفهوم در کشورهایی که بواسطه اختلافات داخلی مملو از مشکلات سیاسی هستند، معنا پیدا می­‌کنند.

براساس این تعریف کشورما در شرایطی نیست که عبارت آشتی ملی در آن کاربردی داشته باشد. هر چند جریانی فرهنگی و سیاسی بعد از جنگ بروز و ظهور علنی یافت و بعد از انتخابات 88 برخی سردمداران آن که بعداً لقب سران فتنه گرفتند، همسو با برخی کشورهای خارجی که دشمنی خود با نظام برخاسته از آراء مردم را در طول سالیان به اثبات رسانده­اند به دنبال ایجاد شکاف سیاسی و تبدیل آن به تضاد سیاسی بوده اند اما عناصر مشترک عام برخاسته از اصول و مبانی دین و مذهب، فرهنگ، انقلاب و منافع مشترک در بین اقشار مختلف مردم و بخشی از نخبگان کشور در حدی است که وفاق ناشی از آن مقوم وحدت ملی است و جامعه را در شرایط بحرانی سیاسی و یا جنگ و تعارض داخلی حاد که ناقض وحدت ملی باشد، قرار ندارد که نیازی به طرح آشتی ملی باشد. هر چند این جریان کمتر به قواعد دموکراسی پایبند بوده و همیشه با عدم پذیرش این قواعد برای کشور و مردم مشکل آفرین بوده­‌اند اما مردم ما با پذیرش قواعد نظام در درون آن به کنشگری سیاسی پرداخته و تلاش دارند با مشارکت سیاسی علائق و سلائق خود را در کشور تعقیب کنند.

صرف‌نظر از این کلیت بررسی مواضع کسانی امروز بدنبال القاء این مسئله به جامعه هستند بیانگر عدم صداقت آن­هاست و واضح است که این گونه مواضع که مشابه هم دارند، کاربرد انتخاباتی دارند. متاسفانه طراحان این موج در کارنامه سیاسی خود نادیده گرفتن اصول عام و مشترک را دارند و بی اینکه پایبندی خود را به آن نشان دهند و ندامت خود را از نادیده گرفتن اصول به اطلاع مردم برسانند مسئله آشتی ملی را مطرح کرده­‌اند. آشتی ملی بدون قبول و پذیرش اصول عام مشترک مانند قانون اساسی و اصول و قوانین منتج از آن امکان ناپذیر است. در آشتی ملی قرار است خطای خاطیان نادیده گرفت شود و بر اصول تاکید گردد اما اولاً مشروط بر آن است که خطای آنان متوجه اصول و اساس نباشد و ثانیاً خاطیان خطای خود را بپذیرفته و نادم باشند و متعهد شوند دوباره از اقدامات نداشته و از وقوع آن­ها جلوگیری کنند. بعلاوه همسویی این جریان سیاسی با غربی­‌های دشمن انقلاب اسلامی هنوز ادامه دارد، حتی حاضر نیستند آمریکا را که بطور علنی از آنان حمایت می کند را محکوم نمایند.

آنچه در جریان فتنه 88 اتفاق افتاد اصل نظام جمهوری اسلامی، اصول و ارکان آن را نشانه گرفته بود و این به معنی آن است که این افراد به این اصول باور نداشته و هنوز هم آن اتفاقات را محکوم نکرده و نادم نیستند و احتمال تکرار چنین اقداماتی از سوی آنان وجود دارد. بنابراین صرف‌نظر از بی ارتباطی و عدم تناسب مفهوم آشتی ملی با شرایط اجتماعی و سیاسی ما، شرایط تحقق آن نیز از سوی کسانی که خود چنین وضعیتی را بوجود آورده اند فراهم نشده است. در حالی که در محافل غیررسمی خود اعلان می­کنند که می دانند در انتخابات 88 تقلب نشده، اما از اعلان علنی و عمومی آن خودداری می کنندکه شاخصی است برای تبیین اندازه صداقت آنان.

این جریان می­‌داند که در شرایط فعلی جامعه ما (مشروط بر انسجام درونی و سازماندهی مناسب گروه رقیب) قطعاً در انتخابات آتی شکست خواهند خورد و این دولت اولین دولت در جمهوری اسلامی است که تنها برای یک‌دوره انتخاب می شود. عدم حمایت از رئیس دولت فعلی به معنی زیر سئوال بردن خود و شکست در انتخابات است و  حمایت از آن نیز بدلیل ناکارمدی فاحش آن جز شکست چیزی را در بر ندارد. اینان می­‌خواهند با طرح این موضوع وجاهتی برای گریز از شکست در انتخابات برای خود درست کنند و ساده­‌انگارانه چشم به سبد آراء رقیب دارند. بنابراین اگر هم این نتیجه بدست نیاید بهانه ای برای طرح خود است تا با متشنج کردن جامعه و با فریب­کاری بر افکار عمومی مدیریت کنند. قطعاً در افکار عمومی آن کس که دعوت به وحدت کند چهره مقبولی خواهد بود و آن طرف که آن را نپذیرد مذموم است. این درحالی است که دعوت­‌کنندگان خود ناقض وحدت ملی بوده و در عمل هم هیچ اقدامی برای رفع آن نمی کنند. آن­ها از طرح آشتی ملی اهدافی دارند که به آن­ها خواهیم پرداخت.

ارائه طرح محدودیت آزادی توسط فراکسیون امید پرده از چهره دوگانه آن­ها برمی دارد کسانی که ادعای آشتی ملی دارند چگونه طرح زندانی شدن کسانی را می­‌دهند که از یک سخنران سئوال داشته باشند. آن‌هم در ایامی که دو انتخابات مهم را پیش رو داریم. آیا اگر کسی از یک کاندیدا که خود را در معرض انتخاب برای یک موقعیت سیاسی قرار داده است سئوالی درباره گذشته او بکند و یا درباره همکاران و همدستان و خویشان او سئوال کند متهم به ایجاد تشویش در اذهان دیگران نمی­‌شود و بعد محکوم به زندان از حداقل 6 ماه تا 2 سال نمی­‌شود. تاکید بر اینکه فرد سئوال کننده تا 6 ماه بدون محاکمه در بازداشت نیروی انتظامی باشد بیشتر شک برانگیز است. از این طرح می توان حدس زد که بوی توطئه دیگری می­‌آید. آن­هایی که فریاد حقوق بشرشان گوش فلک را کَر کرده، همیشه بخشی از نظام را محکوم به نقض آزادی مردم می کنند، در ظاهر خود را طرفدار آزادی مردم جلوه می دهند و منشور حقوق شهروندی منتشر می کنند، انتظار نمی رود چنین طرح­‌هایی را با قید دو فوریت در مجلس مطرح کنند.

همان‌طور که اشاره شد اساسا طرح اینگونه موضوعات برای متشنج نگهداشتن جامعه است. زیرا در فضای اجتماعی که آب گل آلود نباشد این جریان هیچ استفاده ای برای خود متصور نیست. علاوه براین طرح آشتی ملی اهدافی را در دل خود دارد که لازم است به برخی از آنها اشاره ای بشود.

در این شرایط و گونه­‌ی طرح موضوع، درخواست آشتی ملی نوعی سازوکار برای هویت بخشی و حقانیت بخشیدن به خود است. طراحان آشتی ملی در واقع به دنبال پر رنگ کردن خطوط تمایز بین خود و دیگری هستند تا از این طریق دو قطبی مورد نیاز برای کارزار انتخاباتی خود را احیاء و تامین کنند. زیرا بجای قبول اشتباهات خود، عذرخواهی از مردم بواسطه لطمات سنگینی که به آنان وارد کردند، تعهد به آنکه در آینده از وقوع چنین وقایعی جلوگیری خواهد نمود و معرفی روش­‌های خود برای جبران این لطمات، به نوعی مظلوم نمایی دست زده و به گونه ای رفتار می­‌کنند که با وجودی‌که حق با آنان است برای رسیدن به وحدت ملی از حقوق خود چشم پوشی می­‌کنند. مروری به برخی صحبت­‌هایی که سردمداران این جریان درباره آشتی ملی و ضرورت آن بیان کرده اند موید آن است که این رویه غیر صادقانه احتمالاً برای زمینه­‌سازی طراحی فتنه دیگری است. آنان به دنبال همان روشی هستند که در انتخابات 7 اسفند 94 با مظلوم نمایی و بزرگ نمایی کاذب حذف کاندیداهای افکار عمومی را  مدیریت کردند. آن­ها می دانند که اگر بصورت علنی اشتباهات خود را قبول کنند دیگر هیچ جایگاهی نزد مردم نخواهند داشت و این به معنی مرگ سیاسی آن­ها خواهد بود.

پیوند زدن این درخواست با تغییر سیاسی پیش آمده در آمریکا نیز جزیی از این شیوه است. اولاً همچون گذشته باز هم به دشمن، گرا می­‌دهند که چگونه عمل کند و ثانیاً از رعب و ترس مورد درخواست او را در جامعه منتشر می­‌کنند. درحالی که  ترامپ لبه دیگر قیچی است ازیک سوء برخی کشورها با در باغ سبز نشان دادن خود را حامی برجام که در آن تاکنون نتیجه مهم روشنی برای کشور وجود نداشته جلوه می دهند و برخی رفت و آمدهای سیاسی را شکل می دهند که برای جریان وابسته خود کارنامه ای درست کنند و سوی دیگر امریکای ترامپ خود را تهدید جدید جلوه می دهد که به مردم القاء شود بهتر است کسانی روی کار بمانند که به تعامل با او در قالب برجام ادامه داده و مانع استفاده از گزینه های روی میز آمریکا شوند. این دو با هم بدنبال ایجاد فضایی در انتخابات هستند که کمک به پیروزی جریان سیاسی مورد حمایت شان بنماید. در این شرایط طرح مشترک رفع حصر از سران فتنه که بطور هماهنگ از سوی این جریان و رئیس جمهور امریکا مطرح می شود نشانه ای از هماهنگی این دو جریان است. اگر برای این جریان سیاسی مردم و کشور و نظام ارزشمند باشد علی الاصول باید دخالت بیگانه در سرنوشت کشور و امور داخلی ما را محکوم نمایند ولی آنها برای برخورداری از این حمایت چنین کاری را نمی کنند.

برخی از تریبون داران این جریان مدعی هستند که باید به همه کسانی که قانون اساسی را قبول دارند اجازه شرکت در انتخابات داده شود. این جمله درستی است اما شامل فتنه­‌گران نمی­‌شود. زیرا آن­ها در عمل عدم پایبندی خود به قانون اساسی و دیگر اشترکات عام مردم انقلاب و اصول آن­‌را نشان داده­‌اند. توبه آنان برای آنکه از رافت نظام اسلامی برخوردارباشند همانند یک شهروند عادی زندگی لازم است اما برای آنکه یک فعال سیاسی باشند باید گذشته خود را جبران نمایند.

آنان با طرح موضوع آشتی ملی بنای آن دارند که خود را افراد متکاملی از نظر اخلاقی جلوه دهند که به باور نسبی گرایانه فرهنگی و به اندازه ای از کمال رسیده­‌اند که تحمل عقیده مخالف را دارند. این درحالی است که بین تحمل عقیده مخالف و مخالفی که با هماهنگی دشمن خارجی برای براندازی حکومتِ برآمده از آراء مردم، اقدامات ساختارشکنانه انجام داده تفاوت فاحش وجود دارد. در واقع در دل این موضع­‌گیری به نوعی حقانیت خود را القاء می­‌کنند.

بر مردم است تا بار دیگر هوشمندانه آنان که کلیت نظام را نشانه رفته اند بر سر جای بنشانند و بر دیگر جریان­های سیاسی همسو با نظام و مردم است که متعهدانه با بازنگری در رویه های پیشین خود و با پایبندی به اصول انقلاب اسلامی، اسلامی و انقلابی عمل کرده و  فرد و گروهی را در انتخابات به مردم معرفی کنند که از ظرفیت کارآمدی و ارزشمندی بالایی برخورداربوده و اعتماد مردم را بخود جلب نمایند. بی­‌شک مردم اصلاح­‌گران خودی را ترجیح می­دهند. کسانی که هم برای رفع کاستی­‌ها و بویژه از نابرابری رو به تزاید را بگیرند و برنامه عملی واقعی برای مبارزه با فساد و تبعیض داشته و برای رفاه مردم تلاش کنند و هم به چارچوب نظام اسلام و انقلاب پای بند باشند و خاستگاه تفکر و اندیشه روش­های برخاسته از آن مدرنیته که شرایط پیدایش دیگری داشته بر نیامده باشد.

داود پرچمی

انتهای پیام/

تسنیم




رای شما
میانگین (0 آرا)
The average rating is 0.0 stars out of 5.