در گفتگوی دیگر مان با یکی از نخبگان کنکوری که در میبد دوران تحصیلش را گذرانده است اوقاتی را سپری کردیم. برای آشنایی و هم صحبتی با وی به سمت یزد حرکت کردیم. تابلوی بزرگی در جاده، شرف آباد، صدرآباد و... به ما نشان می داد. این منطقه معروف به رستاق است. برای پیدا کردن نشانی منزلشان، مدام با گوشی تلفن همراه با پدرش در تماس بودیم تا بالاخره بعد از نیم ساعت به درب منزلشان رسیدیم. اینجا روستای صدرآباد رستاق است که الان رتبه 317 ریاضی فیزیک را در خود گنجانده است و این دانش آموز پرتلاش کسی نیست جز زینب رضایی. خانم رضایی بهترین رتبه را در بین دانش آموزان میبدی در رشته ریاضی فیزیک از آن خود کرده است.

زینب خانم تک فرزند خانواده است. آقای رضایی 29 سال پیش بر اثر حادثه ای که برایشان پیش آمده از کارافتاده شدند. مادر زینب هم خانه دار است. پدرش می گوید تمام تلاشم این بوده است که تنها فرزندم در درس خواندن هیچ چیز کم نداشته باشد. برق خوشحالی را می شود از چشمان آقای رضایی که الان ثمره تلاش هایش را می بیند دید. ماحصل گفت و گوی ما با خانواده مهربان رضایی را در زیر می خوانید:

شما در کدام مدرسه تحصیل می کردید؟

نمونه دخترانه گل محمدی

خوابگاهی بودید؟

نه. هر روز با سرویس این مسیر را طی می کردم.

این رفت و آمدها باعث نمی شد زمانتان را از دست بدهید؟

بله درست است. چون مسافت نسبتا طولانی بود خسته هم می شدم. به خاطر همین در روزهایی که به مدرسه می رفتم کمتر درس می خواندم.

خانم رضایی چرا رشته ریاضی فیزیک را انتخاب کردید؟ چرا به تجربی نرفتید؟

از زیست اصلا خوشم نمی آمد.

خانواده در تعیین رشته شما نقش داشتند؟

پدر و مادرم تعیین رشته را به علاقه خودم واگذار کرده بودند.

چه رشته ای را برای ادامه تحصیل می خواهید انتخاب کنید؟

در ابتدا به خاطر رشته مهندسی کامپیوتر، رشته ریاضی فیزیک را برای تحصیلم انتخاب کردم. بعد تصمیم عوض شد و علاقه مند به دبیری ریاضی شدم. اما امسال دبیری ریاضی در استان یزد جزو رشته های انتخابی نیست.

حتما  می خواهید در یزد درس بخوانید؟

بله. دوری از خانواده برایم سخت است.

در این بین پدر و مادر نیز حرف او را تایید می کنند که دوری از دخترشان بسیار برایشان سخت است.

حالا چه رشته ای را می خواهید انتخاب کنید؟

شاید عمران.

می توانید درصدهای که در کنکور زده اید را برایمان بگویید؟

ادبیات 51 درصد، عربی 57 درصد، دینی 49 درصد، زبان 48 درصد، ریاضی 64 درصد، فزیک 64 درصد، شیمی 46 درصد.

روزانه چقدر مطالعه می کردید؟

در روزهایی که از مدرسه برمی گشتم حدودا 5 ساعت. ولی در روزهای تعطیل نزدیک به 10 ساعت را مطالعه می کردم.

از چه زمانی برای کنکور آماده شدید؟

از سال سوم خودم را برای کنکور آماده کردم.

در چه آزمون هایی شرکت می کردید؟

آزمون هایی که از طرف مدرسه برگزار می شد مثل گزینه دو.

دیگه از چه کمک آموزشی استفاده می کردید؟

از کتاب تستی که گرفته بودم برای بالا بردن سرعت عملم استفاده می کردم و جزوه های معلم هایم بود.

کلاس کنکور چطور؟

در کلاس های کنکوری که در مدرسه برگزار می شد شرکت می کردم.

معلمان کنکورتان مرد بودند. به نظر شما معلمان زن که به شما درس می دادند ضعیف تر از مردان هستند؟

خیر. معلمان مدرسه مان وقت کافی نداشتند. چون زمان کم بود و باید کتاب های درسی را تمام می کردند. کلاس های کنکور مدرسه مکمل کلاس های درسی بود که از معلمان مرد استفاده می شد.

جزوه های معلم هایتان هم به شما کمکی می کرد؟

بله . خیلی مفید بود.

انتظار داشتید چنین رتبه ای را کسب کنید؟

انتظار رتبه نزدیک 500 را داشتم اما این رتبه را نه.

وقتی رتبه ات را دیدی چه احساسی داشتی؟

خیلی خوشحال شدم.

خانواده ات چطور؟

یکی از دوستانم ساعت 11:30 شب زنگ زد که نتایج اعلام شده است. در 5 دقیقه ای که طول کشید تا رتبه ام را ببینم خودم و خانواده ام بسیار استرس داشتیم به طوری که دستمان می لرزید.

روز کنکور چه احساسی داشتید؟

خیلی خونسرد بودم. اصلا استرس نداشتم. فقط کمی برای نتیجه استرس داشتم.

کادر مدرسه چه نقشی در موفقیت شما داشتند؟

معلمان و کادر مدرسه مان بسیار دلسوز بودند. مخصوصا خانم خواجه پور که در این مدت بسیار به من کمک کردند.

در مدرسه مشاور هم دارید؟ آنها چطور؟

بله. مشاوران مدرسه هم در طول سال تحصیلی به دانش آموزان از لحاظ روحی کمک می کنند. خود مدیر مدرسه مان خانم خواجه پور یک مشاور عالی برای بچه ها بودند.

در موفقیت تان هوش را بیشتر دخیل می دانید یا پشتکار؟

تلاش و پشتکار خیلی مهمتر است.

موفقیت خود را مدیون چه می دانید؟

توکل به خدا، پدر و مادرم که هرچه خواستم برایم فراهم کردند.

در محل زندگی تان امکاناتی برای مطالعه دارید؟

خیر. اینجا حتی یک سالن مطالعه هم ندارد. هرچه برای درس خواندن لازم داشتم در مدرسه بود.

تا چه مقطعی ادامه تحصیل می دهید؟

تا زمانی که بتوانم دوست دارم مدارج عالی را طی کنم.

مادر زینب می گوید: او از پیش دبستانی مدرسه را دوست می داشت و با شوق و ذوق به مدرسه می رفت. هیچگاه او را همراهی نمی کردیم برخلاف بچه های دیگر که مادرانشان باید همراهشان می رفتند. او خودش به مدرسه می رفت و باز می گشت.

در زمان کنکور چه فعالیت غیر درسی داشتید؟

تلویزیون را نگاه می کردم.

اگر مشکلی برایتان در درس پیش می آمد با چه کسی در میان می گذاشتی؟

در دوران کنکور با دوستانم در ارتباط بودم. مدرسه هم که در ایام غیرتعطیل بود.

چه توصیه ای برای کسانی دارید که امسال می خواهند برای کنکور آماده شوند؟

درس های پیش دانشگاهی را خوب بخوانند. خیلی به آنها کمک می کند. 3 ماه آخر دوران طلایی است، دروس پایه را بیشتر مطالعه کنند. اصلا استرس نداشته باشند زمان کافی وجود دارد.

در کلاس نفر چندم بودید؟

در دوم، سوم و پیش دانشگاهی نفر اول کلاس بودم.

فکر می کنید هیچ گاه به اندازه کنکور درس بخوانید؟

هیچگاه دوست ندارم این قدر درس بخوانم.

فضای مدرسه برای درس خواندن مناسب بود؟

بله. بچه ها بسیار شاد بودیم، و همگی با هم دوست بودیم. رقابت درسی هم بینمان وجود داشت.

حرف آخر:

تشکر ویژه از مدیر مدرسه مان خانم خواجه پور دارم که هیچ گاه من را تنها نگذاشتند.

گفتگو: مریم السادات حسینی نسب