«مشق خبرنگاری» با تمرین «توهین» به مردم دارالعباده !
به اعتقاد اکثر صاحب نظران حوزه رسانه، «اخلاق رسانهای» اگر چه تابع اصول و قواعدی کلی و جهانشمول است، اما به سبب ریشه گرفتن آن از مجموعه ارزشهای بطن جامعه، میتواند از جامعه و فرهنگی به جامعه و فرهنگ دیگر متفاوت و متغیر باشد.
هنجار، ارزش و اخلاق از دیرینهترین چالشهای ارتباط جمعی محسوب میشوند. نوع رسانه، مخاطبان آن، حوزه انتشار پیام آن، اهداف، کانال و سازمان و تمامی عناصر و مؤلفههایی که به وسایل ارتباط جمعی مرتبط هستند، هر یک به نوعی با واژههای یاد شده و چگونگی تشخیص، تطبیق و اجرای آن ها درگیرند.
با توجه به نقش بسیار پراهمیت رسانه و تأثیرگذاری و تأثیرپذیری عمیق این حوزه از ارزشها، هنجارها و فرهنگهای جوامع، رعایت اصول «اخلاق حرفهای» نسبت به سایر بخشها از اولویت بیشتری برخوردار است.
در این گذر اهمیت «اخلاق رسانه ای» برای رسانه هایی که در برهه هایی از زمان داعیه دار حمایت از دولت ها و حکومت های اسلامی هستند ،بیشتر نمایان می شود.
در عصر حکمرانی دولتی که مدعی تشکیل «دولت راستگویان » و «اعتدال گرایی » است، حامیان و طرفداران این گفتمان می بایست محتوای رسانه های خود را چنان تنظیم کنند که مخاطبان برداشتی در راستای گفتمان «راستگویی » و «اعتدال » از فحوا و محتوای این رسانه ها دریافت کنند؛ در غیر این صورت هرگونه تغایر و تندروی را به پای داعیه داران این گفتمان خواهند نهاد .
لذا مسئولیت این رسانه ها در تبیین گفتمان «راستگویی» و « اعتدال» دوچندان خواهد بود؛ چرا که مردمی که خسته از تندروی ها و با هزار امید و آرزو برای گسترش این مهم و استفاده از همه ظرفیت ها ـ خارج از دسته بندی ها و گروه بندی ها و حناح بندی ها ـ برای آرامش و پیشرفت کشور خویش به حجت الاسلام روحانی رأی داده اند، با عدم تطابق رفتارهای این رسانه ها با محتوایی که منتشر کرده اند رو برو شده و رسیدن به آرزوهای خویش را دست نایافتنی و بر باد رفته می یابند.
روزگاری در عصر حاکمیت «اصلاح طلبان» و «دوم خردادی ها » به محض انتقاد از روش و منش برخی از سران منتسب به این جریان ، رسانه های طرفدار ، با سوء استفاده از موج ایجاد شده ، منتقدین را به بهانه «عدم درک پیام دوم خرداد» ! به باد فنا گرفته و گاه چنان بر ایشان می تاختند که دیگر آبرویی برای فرد یا گروه های منتقد نمانده، کسی جرأت نقد دولتمردان را به خود نمی داد اما با این اوصاف، منتقدین خود را «خشونت طلب» می خواندند! و درحالی که خود در داخل تحمل شنیدن صدای مخالف و گفتگوی منطقی با منتقدین را نداشته، دستور اخراج آن ها از مراسم را صادر کردند،بانگ «اخلاق مداری» و «گفتگوی تمدن ها» بر آوردند.
گاه برخی افراد را «عالیجناب سرخپوش» و «عالیجناب خاکستری» و … خوانده ، از ورودشان به حتی مجلس شورای اسلامی ممانعت کردند و گاه خواستار دائمی شدن ریاست جمهوری همان افراد شدند ! که این مهم، همواره یکی از آسیب های عملکرد احزاب و رسانه های ما بوده است.
اینک در استان دارالعباده ما نیز گروهی که اندک زمانی است قلم به دست گرفته اند، به برکت پشتیبانی های مالی و سیاسی برخی شرکت های سرمایه دار، موسسات به ظاهر فرهنگی، بهره گیری ناشیانه و عوامانه از تکنولوژی، فرصت های جدید ارتباطی و سوء استفاده از غفلت مسئولان فرهنگی استان، همچون کودکان کلاس اولی که مشق شب می نگارند، «مشق خبرنگاری» کرده و هر صدای غیر موافق را به «عدم درک پیام انتخابات ۲۴ خرداد»! و «عدم درک مفهوم تغییر» متهم می کنند !
گاه این رسانه ها چنان «اخلاق رسانه ای» را به مسلخ برده، زیر پای لگدکوب می کنند که حتی انتخاب گروهی از مردم را ـ تنها به دلیل عدم تطابق با امیال شخصی و حزبی خویش و پشتیبانان مالی خویش ـ به باد سخره گرفته، رأی و انتخاب مردم را «مسخره » قلمداد می کنند ! و به مردم و مخالفان خود با بی ادبی و گستاخی توصیه می کنند که : «زبان در کام گیرید ( یا به عبارتی دعوت به خفقان) ! تو دهنی از این محکم تر می خواهید؟!» و با توهین آشکار به مدیران خدوم و متعهد دولت قبل در استان، آن ها را «مدیران اتوبوسی و بدون بلیت که حتی توانایی مدیریت یک روستا را نداشته اند»!! خطاب می کنند و باز هم با به کار گیری این ادبیات سخیف و بی ادبانه، منتقدین را «خشونت طلب» قلمداد می کنند !
و بالاخره این رفتار «رسانه ی خام » تا بدانجا تند و زننده می شود که دیگر رسانه تندروی اصلاح طلب نیز آن را «عصبانیت عجیب … نیوز از یک رسانه» می خواند !
عجبا که چنین افرادی مدعی طرفداری از دولت «تدبیر و امید » شوند؛ که با رفتار خود «امید» را از دل های دلبستگان به اعتدال و برنامه های این دولت می میرانند و« تدبیر» را به مسلخ خواهند برد.
مطمئناً جناب دکتر روحانی و مهندس میرمحمدی، استاندار محترم استان که نماینده «دولت تدبیر و امید» و «اعتدال» در دارالعباده یزد هستند نیز از این امر رضایتی نخواهند داشت، هنگامی که «مشق خبرنگاری» دوستان تازه کارمان مردم را از رسیدن به آرزوهایی که به آن رأی داده اند نا امید کرده است.
پس تا دیر نشده مسئولان را چاره ای باید …
نویسنده : مرصاد بصیر