«فضای باز» با «بزدل» و «بیسواد» خواندن منتقدان فراهم نمیشود!
به گزارش «یزد رسا» آقای طالبی، معاون سیاسی امنیتی استانداری یزد، اخیراً در همایش بزرگداشت روزدانشجو اظهار امیدواری کرده است: «با فضایی که بعد از روی آمدن دولت تدبیر وامید فراهم شده است، شاهد باز شدن فضا و برقراری شرایط لازم برای فعالیت قانونمند در فضای دانشگاه و کل فضای سیاسی کشور باشیم».
سخنان معاون محترم ، مُوهّم این معناست که فضای دانشگاهها در دولت گذشته بسته بوده و اکنون به یمن دولت یازدهم و در سایه «تدبیر و امید» دولتمردان آن، متحول و به اصطلاح باز شده است.
این در حالی است که در یک ارزیابی منصفانه به دور از تحلیلهای سطحی و شعارزدگی میتوان بدون دشواری خاصی به این واقعیت پی برد که فضای دانشگاهها در دولت گذشته، بازتر از دوران کنونی بوده است.
در دولت گذشته، جریان منتقد به راحتی در جمع دانشجویان حضور مییافت و به اعلام مواضع و دیدگاههای خود میپرداخت و نگران برخوردهای بعدی از سوی دولت و مقامات نبود. اما در دوران کنونی اخبار متعددی به گوش میرسد که از لغو سخنرانی منتقدان در دانشگاهها حکایت میکند.
در دوران دولت سابق، دانشجویان به راحتی به بیان دیدگاههای خود در مقابل رئیسجمهور میپرداختند و حتی در مواردی عکس رئیسجمهور را در برابر دیدگانش به آتش میکشیدند؛ اما پاسخی جز لبخند محبتآمیز رئیسجمهور دریافت نکردند.
احمدینژاد، هر عیب و ایرادی که داشت، از شرح صدری تحسینبرانگیز در برابر منتقدان دانشجویی برخوردار بود و شرحصدر وی نه نمایشی، که عجین شده با شخصیتش بود.
احمدینژاد هیچگاه منتقدان خود را بزدل، ترسو، بیشناسنامه و تازه به دوران رسیده خطاب نکرد و آنان را «به جهنم» حوالت نداد. او اگر هم درشت گفت، خطاب به دشمنان این ملت بود. رئیسجمهور سابق در برابر دشمنان متکبر بیرونی با قامتی استوار و بیانی قاطع سخن میگفت و در برابر منتقد داخلی، لیّن و دلسوزانه.
این در حالی است که متاسفانه برخی دولتمردان ارشد بعد از وی، در مواردی متعدد با ادبیاتی سخیف و دور از شأن با مخاطبان و منتقدان برخورد کردهاند.
طبیعی است دولتی که برجستگانش با ادبیاتی دور از شأن خطاب به منتقدان سخن میگویند، نمیتواند مدعی بازشدن فضای دانشگاهها باشد؛ مگر اینکه مرادشان از این تعبیر، چیزی غیر از برداشت متعارف مخاطب باشد.
برخی تعابیر به کار برده شده از سوی برجستگان دولت کنونی گاه چنان تأملبرانگیز بوده که بعضا تذکر ضمنی مراجع عظام تقلید را هم به دنبال داشته است.
نکته دیگری که نباید از نظر دور داشت، ضرورت تعریف دقیق از واژگان و تعابیر سیاسی است. اگر منظور از بازشدن فضای دانشگاهها، فراهم آمدن زمینه دفاع از فتنهگران و توهین به آرمانهای شهدای به خونتپیده باشد، نهتنها باعث افتخار نیست بلکه خیانتی بزرگ در حق ملت و جوانانی است که برای کسب علم و فضیلت به محیط دانشگاه وارد شدهاند.
اگر فضای دانشگاه به سمتی سوق داده شود که دانشجویی به خود اجازه دهد به تمثال امام شهدا(ره) توهین کند و دانشجویی دیگر کمی آنسوتر عکس یکی از مؤثرین برجسته در فتنه 88 را بر دست بگیرد، و کسانی سوار بر موج احساسات سطحی، شعار حمایت از سران فتنه سر دهند، چنین فضایی «باز» محسوب نمیشود؛ بلکه فضایی «بسته» در راستای خیانت به آرمانهای ملت و شهدا را تداعی میکند.
از یاد نبردهایم که در دوران دولت یازدهم، برخی نشریات بهظاهر دانشجویی، از جمله در استان یزد، در سایه سیاست دولت اعتدال و تدبیر، با تعابیر و نوشتارهای آنچنانی سعی در ترویج سران و عوامل موثر فتنه داشته و دارند! نشریاتی که گاه با نام «رویش» به ترویج و تبلیغ «ریزش»های انقلاب و نظام میپرداختند.
فضای باز هنگامی مصداق عینی مییابد که دولت و رئیسجمهور محترم زمینه را چنان آماده سازند که نه فقط دانشجویان، بلکه همه صاحبان اندیشه و منتقدان دولت کنونی بتوانند بیهیچواهمهای در چارچوب موازین متعارف قانونی و عقلی به بیان دیدگاههای خود درباره مسائل حساس جامعه از جمله توافق ژنو، قرارداد کرسنت و نظایر آن بپردازند و هیچ نگرانی بابت برخورد دولتمردان با خود نداشته باشند!
اما چنانچه از یکسو از فضای آزاد دم بزنیم و از سوی دیگر با برچسب بیسواد، بزدل، تازه به دورانرسیده و امثال آن بکوشیم منتقدان را به گوشه انزوا بیندازیم، ادعای بازشدن فضا، بیشتر به مزاحی تلخ میماند و مورد تحسین خردمندان جامعه قرار نخواهد گرفت.
فتأمل جدّاً !
نویسنده: طاهرهالسادات علوی