توضیحاتی بسیار مهم درباره واکنش برخی به یک کاریکاتور انتقادی در میبد
میبدما نوشت: حرکت این جمع که اکثرا افرادی زحمتکش و خدوم هستند مورد استقبال ویژه و اگزجره شده یکی دو رسانه شهرستان قرار گرفته و برخی خبرنگاران رسانهها با شتاب هرچه تمامتر سعی در انتشار این خبر در فضای مجازی را دارند.
پر واضح است که درباره این کاریکاتور، بایستی توضیحات مدیر مسئول نشریه مذکور نیز شنیده شود اما تا همین جای ماجرا مسائلی به ذهن متبادر میشود که لازم است همشهریان عزیز و به ویژه این فرهنگیان گرانسنگ به آن توجه فرمایند.
۱٫ کمتر از سه سال پیش، مسئولین یکی از رسانههای شهرستان، مبادرت به انتشار تصویر زیر نمودند. این تصویر نمایشدهنده پلاکاردی است که توسط یکی دو نفر از والدین دانشآموزان میبدی (با نام جمعی از اهالی یکی از محلات میبد) در ورودی یکی از مدارس این شهرستان نصب شد و در آن از مدیریت آن دبستان خواسته شده بود تا از ثبت نام دانش آموزان افغانستانی ممانعت به عمل آورد. خبرنگار سایت یادشده بلافاصله تصویری از آن تهیه و مسئول آن سایت نیز این تصویر را روی خروجی سایت خود قرار داد.
پس از درج این تصویر در آن رسانه، بلافاصله سایتهای متعدد داخلی و خارجی آن را بازنشر دادند و به شکل بیسابقه و مفتضحانهای آبروی میبدیها از این طریق ریخته شد و انتقادات بسیاری نثار مردم میبد و آموزش پرورش این شهر روانه شد که چرا اجازه نصب چنین پلاکارد موهنی در ورودی مدرسه داده شده و از این طریق مردم میبد، مردمی بیفرهنگ و خودخواه جلوه داده شدهاند؟!
اما این پایان ماجرا نبود و عکس ژئورنالیستی مذکور این بار در رسانههای ضدانقلاب و بینالمللی بازنشر داده شد و به شکلی متحد و یکپارچه، این بار ضدانقلاب و غربیها بودند که کل جمهوری اسلامی ایران را متهم به نژادپرستی کردند و تحلیلهای بسیاری درباره آن به رشته تحریر درآوردند.
پس از آن، سفر این عکس به محافل ضدایرانی کشور افغانستان آغاز شد و آنان از این تصویر به عنوان سندی روشن، دال بر نژادپرستی ایرانیان استفادههای فراوانی کردند و معالاسف این روند همچنان ادامه دارد و محافل مختلف غربی، ضدانقلاب، داخلی، خارجی، افغانستانی و غیرافغانستانی اصلا اجازه کهنه شدن به این عکس ندادهاند.
حال سوال روشن از این چند فرهنگی عزیز که نسبت به نام آموزش و پرورش و نام میبد و ایران و انقلاب اسلامی، تعصب و حمیت دارند، این است که آیا در قبال آن حرکت زشت و نسنجیده که آبروی میبد و میبدی را در سراسر دنیا بازیچه خود قرار داد، نیز واکنشی نشان دادند؟ و این که آیا میدانند افرادی که خود را برای انتشار خبر اعتراض آنان به شدت به تکاپو انداختهاند، همانانی هستند که آن عکس کذایی را منتشر کردند؟!
۲٫ از چند سال قبل خارج شویم و به همین چند ماه قبل برسیم. حتما این چند فرهنگی عزیز و محترم به خاطر دارند که اداره آموزش و پرورش میبد چند وقتی است به شکلی غیرقانونی به تصدیگری در امر سینماداری روی آورده و چندی قبل فیلم بسیار مفتضح و فاسدی به اسم «۵۰ کیلو آلبالو» را در این سینما روی پرده برد. شدت ابتذال این فیلم سینمایی به آن حد بود که حتی وزیر ارشاد که دستگاه متبوعش متولی اعطای مجوز به آن است، آن را فاسد و افتضاح معرفی کرد و دستور توقیفش را صادر کرد اما مدیریت آموزش و پرورش میبد علیرغم اعتراضات مکرر مردمی، ائمه جمعه شهرستان، برخی از مدیران حوزه علمیه، روحانیت، بسیج و… حاضر نشد این فیلم وقیح و بسیار مبتذل را از پرده پایین بکشد و تا آخرین موعد که فیلم بعدی رسید(و حتی بعد از اعتراض وزیر ارشاد)، به اکران غیرقانونی این فیلم مبتذل ادامه داد.
سوالی که در این زمینه از این فرهنگیان باغیرت و عزیز داریم آن است که آیا این گرامیان در برابر این اقدام بیسابقه و غیرقانونی آموزش و پرورش میبد نیز مانند امروز واکنش نشان دادند؟ و این که آیا میدانند یکی از ده نفری که در میان آنان قرار گرفته و به عنوان نماینده فرهنگیان در حال اعتراض به کاریکاتور است، فردی است که خود متولی و فعال مایشاء اکران این فیلم سینمایی مفتضح در میبد بوده است؟!
۳٫ نمیدانم، این جمع معترض گروهها و کانالهای مجازی در شبکههای پیام رسان اینترنتی را دنبال میکنند یا خیر؛ اما احتمالا ایشان مطلع هستند که در میبد برخی گروههای مجازی با تعداد اعضای چند صد نفری شکل گرفته که به شکل متهورانهای، ارزشهای انسانی، اخلاقی، دینی، ملی و انقلابی را مورد هتک و هجو قرار دادهاند. در رصدهای انجام گرفته مشخص شد یکی از این افراد که با هویت مشخص اقدام به انتشار مطالب انحرافی مینماید، در حال حاضر مدیر یکی از مدارس بسیار مهم میباشد. او در پستهایش صراحتا و بی هیچ مخفیکاری، نعوذ بالله حتی خدای متعال و ائمه طاهرین(ع) را نیز قابل نقد میداند و این عقیده فاسد را نشر میدهد.
سوال ما از این فرهنگیان دلسوز این است که آیا نسبت به این شبکهها در شهرستان و به ویژه نسبت به اقدامات این همکار بشدت سیاستزده خود که موجب وهن و لکهدار کردن اعتبار و آبروی آموزش پرورش و نگرانی برخی از والدین شده، واکنشی نشان دادهاند؟ و این که آیا میدانند همین فرد، یکی از کسانی است که سردمدار اعتراض به کاریکاتور یادشده در فضای مجازی و گروههای موبایلی شده؟!
۴٫ همین چند وقت قبل، یکی از مدارس نامآشنای میبد جشنی برگزار میکند و طی آن پدر چندتن از دختران دانشآموز را روی صحنه نمایش فرامیخواند و مسابقهای تحت عنوان «مقنعه سرکردن» پدران جلوی دخترانشان و والدین دیگر دانشآموزان راه میاندازد تا هر یک بهتر این کار موهن را انجام داد به عنوان برنده معرفی شود و در ادامه جلوی همین دانشآموزان، دیالوگهای زنندهای رد و بدل شد که ما از بازنشر آن «شرم» داریم اما شما میتوانید از اولیای دانشآموزان حاضر در آن جشن کذایی بپرسید که جزئیات تلخ این اتفاق چه بوده است.
همچنین چند وقت قبل به صورت گسترده تبلیغات کلاسهایی در سطح شهر منتشر میشود که طی آن به پدر و مادرها اطلاع میدهد با مجوز رسمی آموزش و پرورش و زیر نظر این اداره و در مکانی متعلق به آموزش و پرورش قرار است آموزش نواختن انواع و اقسام آلتهای موسیقی(از قبیل دف و تنبک و تار و گیتار و سنتور و ویولن و…) به فرزندان متقاضیان بدهند و این در حالی است که بسیاری از مراجع، آموزش موسیقی به کودکان و نوجوانان را واجد ایراد و مغایر با اهداف نظام جمهوری اسلامی دانستهاند؛ آن هم توسط نهاد دولتی و بسیار حساسی مانند «آموزش و پرورش»!
این جمع فرهنگیان عزیز حتما ماجرای گریهآور پرتاب چادر دخترهای دانشآموز به آسمان در برنامه آموزش و پرورش یزد را هم شنیدهاند و کلیپ آن را دیدهاند…
با این اوصاف، سوال خود را باز تکرار میکنم؛ آیا نسبت به این موضوعات هم واکنشی اتخاذ شد؟!
۵٫ در کشور روزانه دهها کاریکاتور در روزنامههای کثیرالانتشار و فضای مجازی منتشر میشود و روند واکنشها به این آثار در طول زمان، «موهن» بودن یا نبودن آن را تعیین میکند؛ چرا که توهین یک مقوله انتزاعی و ذهنی است و برای تشخیص آن باید به عرف مراجعه کرد اما متاسفانه تاکنون از این هنر در میبد برای نشان دادن انتقادات استفاده نشده و بر همین مبنا ممکن است اغراق و هجو موجود در آن برای برخی افراد هضم نشود درحالیکه اگر این کاریکاتور در شهرهای دیگر که مقوله طنز و کاریکاتور در آنها نشو و نما داشته منتشر گردد مطمئنا شاهد اعتراض همان ۱۰ نفر فرهنگی نیز نخواهیم بود. شاهد این مدعا جستجوی کاریکاتورهای روزانه جراید و سایتهای کشور از طریق موتورهای جستجوی مختلف است که کاریکاتورهایی به مراتب انتقادیتر و تندتر از کاریکاتور نشریه نارین -که مدیرمسئول آن خود فرزند روحانی شهید و از مادری فرهنگی است- را نمایش میدهد و در عین حال چنین اعتراضی را ایجاد نکرده است.
۶٫ غیرتورزی این چند فرهنگی عزیز به نهاد اداری متبوعشان قابل تمجید است و از این بابت به اکثر این عزیزان دستمریزاد و خداقوت میگوییم اما با عرض پوزش و جسارت فراوان اجازه میخواهیم که سوالات فوق را نیز از این عزیزان متدین و انقلابی بپرسیم؛ اینکه آیا یک کاریکاتور ساده انتقادی که در آن مطلقا به فرهنگیان عزیز تعرضی صورت نگرفته و اساسا اشارهای به آموزش و پرورش میبد نشده و کلیت مدیریت پرورشی آموزش و پرورش مورد نقد قرار گرفته استحقاق چنین حملات تند و تیزی دارد اما موارد یادشده در سطور بالا چنین ظرفیتی نداشت؟! و اینکه آیا هشدار اخیر رهبر معظم انقلاب مبنی بر اینکه در دستگاههای فرهنگی کشور، «ولنگاری و بیاهتمامی در امر فرهنگ» مشاهده میشود، نباید ما را هشیار کند که لبه تیز غیرتورزی خود را باید متوجه دستگاههایی نماییم که چنین نگرانی و تشویشی را برای امام امت، ایجاد کرده اند؟
یادداشت
| |
| |
| |
| |
| |
| |
| |
| |
|
گفتگو
| |
| |
| |
| |
|
گزارش
| |
| |
| |
| |
مدیر کل غله و خدمات بازرگانی استان در کارگاه آموزشی نانوایان شهرستان میبد گفت: تعیین سهمیه آرد نانوایان شهرستان میبد مربوط به عملکرد خود نانواهاست و هیچ یک از ادارات دخل و تصرفی در کاهش و یا افزایش... | |