Skip to Content

روایت حیرت انگیز اغتشاشات 88 در یزد از زبان جانباز فتنه؛

وقتی آجر و آب‌جوش از پشت‌بام‌ها بر سر بسیجیان یزدی می بارید!


جانباز فتنه 88 گفت: برای خواباندن قائله به محله فهادان رفتیم، حدود سه کامیون آجر در روز دوم قائله در محله فهادان خالی کرده بودند، از پشت بام ها باران آجر روی سر بچه های بسیج و نیروی انتظامی بارید، گاهی هم آبجوشبر سر ما می‌ریختند.

به گزارش میبد خبر، فتنه سال 88 يك نقطه عطف در نبرد نرم دشمن عليه ملت ما بود. طي 8 ماه آشوب و اغتشاش، حوادثي به وجود آمد كه صدها كتاب در مورد آن در داخل و خارج كشور نوشته شده است.

هزاران گزارش صوتي و تصويري در رسانه‌هاي غربي و فضاي مجازي وجود دارد تا از نزديك ماهيت اين حادثه مورد بررسي و مداقه قرار گيرد. اسناد مشهود اين توطئه به قدري گوياست كه نيازي به اسناد غيرمشهود براي اثبات ادعاها نيست.

اما بیان حوادث پس انتخابات 88 که شهرها  را درگیر آشوب و اغتشاش کرد از زبان شاهدان عینی آن زمان بسیار خواندنی، زیبا است و حقایق ناگفته زیادی را بازگو می کند.

محمدرضا حدادی جانباز فتنه 88 در یزد  گفت: تا آن زمان24سال، در  کنار صندوق ها بودم جایی که آرا مردم جمع می‌شد، من از اعضای شواری نگهبان بودم خدا گواه است، حق الناس را رعایت می کردیم و نگذاشتیم یک رای جا به جا شود، اما آنچه مسلم بود این بود که 9 ماه قبل از انتخابات 88،  هاشمی رفسنجانی اعلام کرد باید از رای مردم صیانت شود در حالی که وی با همین ساز و کار دو دوره به عنوان رئیس جمهور ایران انتخاب شده بود.

به اسم کروبی به کام موسوی، میرحسین در هر صندوق دو نماینده داشت

وی اظهار کرد:بنده درانتخابات 88 ناظر شورای نگهبان و بالاترین مسئول صندوق بودم، حدود 17 نفر پای صندوق بودند نماینده احمدی نژاد، موسوی، کروبی و دیگر اعضای نظارتی و اجرایی حاضر در شعبه اخذ رای هنگان شمارش آرا حاضر بودند، پس از پایان شمارش آرا، کروبی حتی یک رای هم در صندوق نداشت به نماینده کروبی که کارت نمایندگی را نیز داشت گفتم بی انصاف حداقل تو یک رای می دادی ، آنچه ما دیدیم حداقل از صبح برایت صبحانه ناهار وشام آوردند و مسلما مبلغی نیز دریافت خواهی کرد وی لبخندی زد و هیچ نگفت، این موضوع ذهنم را مشغول کرده بود، شماره این نماینده کروبی را گرفته بودم، بعد ها با تماس های مکرری که با او برقرار کردم در جایی قرار ملاقات گذاشتیم و از اوسوال کردم که چرا حتی تو نیز در آن شعبه اخذ رای به کروبی رای ندادی؟

در جوابم گفت: «قبل از انتخابات یک جلسه توجیهی با حضور تمام اعضای ستاد کروبی از جمله من برگزار کردند و به اعضا گفتند که کروبی گفته است که من مطمئنم رای نمی‌آورم وهمچنین گفتند کروبی مبلغ زیادی از میر حسین موسوی ریافت کرده  و گفته است اعضای ستاد و نماینده‌های پای صندوق من، به عنوان اعضای ستاد من ولی در حقیقت به نفع تو عمل می‌کنند؛ کارت نمایندگی من را دارند و لی نماینده تو باشند»  در واقع موسوی در هر صندوق دو نماینده داشت و با چنین وضعی کروبی و موسوی ادعای تقلب می کردند.

صدور فرمان آشوب با اسم رمز « تقلب»

جانباز فتنه 88 اذعان کرد: همسرمیر حسین موسوی و همسر هاشمی رفسنجانی قبل از اتمام انتخابات فرمان آشوب صادر کردند، موسوی قبل از اتمام شمارش آرا پیروزی خود را اعلام کرد و تلوزیون های آمریکا پخش کردند. اگر ادعا داشتند ادامه دهنده راه امام خمینی(ره) و انقلاب هستند باید این فرموده امام(ره)که «میزان رای ملت است» را در نظر می‌گرفتند،  اما این گروه فتنه گر با بی شرمی تمم فرمان آشوب صادر و بین مردم دو دستگی و تفرقه ایجاد کردند و خیابان ها شاهد اعتراض و راهپیمایی شد.

خیال خام

وی ادامه داد: سران فتنه با طرح تقلب و با همراهی آمریکا و انگلیس، خواهان انقلاب مخملین در ایران بودند اما با رهنمود های رهبری مردم در شهرهای بزرگ به خانه برگشتند و راه خود را از اینان جدا کردند ولی کماکان عده ای آشوب گر در برخی از شهرها ایجاد ناامنی کرده بودند.

حدود 25 شب درگیری در یزد و ورود بسیج برای کمک به نیروی انتظامی

حدادی اذعان کرد: یزد نیز تقریبا 25 شب صحنه درگیری های خیابانی بود، من نیز به عنوان یک فردی که دلش برای نظام انقلاب می سوخت و در زمان انقلاب و جنگ شاهد بودم چه خون هایی برای حاکمیت ولایت فقیه و اسلامی شدن ایران ریخته شد احساس تکلیف کرده و در همان روزهای ابتدایی با درخواست کمک نیروی انتظامی از سپاه پاسداران،برای کمک به جمع کردن آشوب و درگیری، همراه با دیگربسیجیان وارد میدان شدیم.

وی روایت کرد: شب اول در امامشهر، اغتشاش‌گران با تمام قوا به میدان آمده بودند اما این محله را کنترل کردیم، این محله تا صبح شاهد درگیری شدید بود، به همین صورت در سایر محله ها نیز درگیری وجود داشت.

کمک پسر حجاریان به آشوب گران در یزد

حدادی اظهار کرد: بعد از اتمام انتخابات پسر حجاریان به یزد آمده بود و تعداد زیادی موتور و مبالغ کلانی پول نقد بین اراذل و اوباش پخش کرده بود.

بارش آجر از پشت بام‌های فهادان

جانباز فتنه 88 گفت: شب بعد من برای خواباندن قائله به همراه عده ای دیگر از بسیجیان به محله فهادان رفتیم، حدود سه کامیون آجر در روز دوم قائله در محله فهادان خالی کرده بودند، از پشت بام ها باران آجر روی سر بچه های بسیج و نیروی انتظامیمی بارید، گاهی هم آبجوشبر سر ما می‌ریختند.

شیشه های مشروب، ته مانده های سیگارو دود تریاک؛ گواه طرف دعوا!

شاهد درگیری های فتنه 88 اظهار کرد: گالن و شیشه های مشروب در اطراف خیابان فهادان و ماشین هایی که در آن مواد مخدر و سیگار کشیده بود و اثرات و ته مانده‌های سیگار در آن دیده می‌شد،  گواه این بود که ما با چه قماش آدم هایی طرف هستیم.

سردار بیا و گرنه بچه ها قتل عام می شوند!

حدادی اذعان کرد: بعد از گذشت چند ساعت از شب با سردار فتوحی تماس گرفتم و از او درخواست کمک کردم، سردار گفت تو فرمانده عملیات های خیابانی و تن به تن در کردستان بودی چطور می گویینمی شود، گفتم نیروی کمکی بفرستید و گرنه بچه ها قتل عام میشوند، تا این را پشت بیسیم به سردار فتوحی گفتم از بچه ها خواستم بروند عقب و همه از خیابان فهادان به سمت سید گلسرخ رفتیم.

شب عاشوراست!

وی خاطر نشان کرد: در همین حین دو تویوتا را اراذل متلاشی کردند، من در تویوتای سوم بودم وقتی این اوضاع را دیدم پیاده شدم و خودم را به چهارراه بعثت رساندم، سردار فتوحی به همراه نیروهای بسیجی و همچنین سردار فلاح زاده(استاندار وقت) نیز به چهارراه بعثت آمدند، سردار فلاح زاده به نیروهای بسیجی گفت: امشب شب عاشوراست هر که می خواهد برود و هر که دلش با ولایت است بماند.

آزادسازی فهادان با رمز یازهرا و پیش قراولی سردار فتوحی

جانباز فتنه 88 گفت: در همین حین سردار فتوحی روی موتور نشست و بنده پشت سرش، من کلاه ایمنی داشتم اما سردار فتوحی بدون کلاه بود، فرمانده سپاه الغدیر با تکرار « یا زهرا» های بلند حرکت کرد و بسیجی ها پشت سر ایشان، به خیابان فهادان که رسیدیم باران آجر از پشت بام ها می‌بارید و بعضی وقت ها با آبجوش پذیرایی می شدیم، خیلی از بچه ها زخمی شدند اما بالاخره قائله ختم شد.

دوش آب سرد، زخم هایی که نمایان شد و فریادی که به آسمان رفت

حدادی اظهار کرد: آن شب به این صورت سپری شد و بعد از آن برای نماز صبح به سپاه الغدیر رفتیم آنجا بود که بچه ها به من گفتند لباسهایت خیلی خونی شده برو خانه عوض کن، وقتی به  خانه رسیدم برای استحمام زیر دوش آب سرد رفتم،من که تا آن زمان بدنم گرم بود و گمان می کردم خون بچه ها روی لباسم ریخته، فریادم بلند شد آن هنگام بود که متوجه شدم سه چاقو خورده ام و متوجه آنها نبوده‌ام، و از آنجا به عنوان جانباز فتنه شناخته شدم، برای معالجه به بیمارستان منتقل شدم اما شب دوباره خودم را به بسیجیان مدافع ولایت رساندم.

محاصره نیروهای بسیج در اکبر آباد و پذیرایی با آبجوش و آجر از پشت بام ها

جانباز فتنه 88 با اشاره به اینکه هر شب درگیری در بلوار دهه فجر، فضای سبز و نقاط مختلف شهر وجود داشت، ادامه داد: شب سوم در اکبر آباد بودیم، طبق معمول باران آجر با آبجوش بیشتر؛ بچه ها خیلی تحت فشار بودند، مرتب بیسیم می زدند برگردید عقب اما ما نمی توانستیم چون در محاصره بودیم خیلی از بچه ها مجروح شده بودند از سردار فتوحی درخواست کمک کردیم و آنجا بود که برای اولین بار تیپ الغدیر وارد صحنه شد و ما توانستیم فرار کنیم، بچه ها چاقو می خوردند و آجر به سرشان می زدند، یکی یکی مجروح شده و به عقب کشیده می شدند.

ورود تیپ الغدیر برای نجات مردم

حدادی افزود: وقتی تیپ وارد شد بچه ها خود را به عقب کشیدند اما جلو فروشگاه رفاه یک مرد که رزمی کار بسیار ماهری بود یکی یکی با پا به گردن بچه ها می زد و آنها را پرت می کرد زمین، هیچ کس نمی توانست حریفش شود و در آخر من با ماشین به او زدم و توانستیم وی را دستگیر کنیم.

شب های سخت نعل اسبی/ بچه ها زیر لگد

راوی درگیری های فتنه 88 در یزد گفت: بدترین درگیری و آشوب در نعل اسبی و اطراف کوی دانشگاه بود، بچه ها را به داخل خانه های می کشیدند و وحشیانه می زدند، ما که صدای بچه بسیجی ها و فریاد هایشان زیر لگد و کتک می شنیدم هیچ کار نمی توانستیم بکنیم زیرا حق ورود به خانه ها را نداشتیم و در آخر جسم نیمه جان بچه ها را بیرون می انداختند.

مدعیان متقلب مشروب خوار

حدادی اذعان کرد: مدعیان تقلب با شیشه های مشروب عربده می کشیدند وعلیه اصل ولایت فقیه شعارسرمی داند و ما را مزدوران خامنه ای می خواندند.

تکرار می کنیم: نمی گذاریم تاریخ تکرار شود

وی تصریح کرد: ملت ایران نمی توانستند ببینند انقلابی که علیه پلیدی ها، به پا شد دوباره به دست پلیدان بیافتد، ملت ایران راه خود را، راه امام حسین(ع) می دانستند که نخواست حکومت دست شراب‌خوران و میمون بازان بی نماز و بی دین بیافتد.

رد شایعه سقوط کرمانشاه با پیگیری سردار جوکار

جانباز فتنه 88 اظهار کرد: در حین درگیری ها ناگهان یک نفر آمد و به من گفت: می گویند کرمانشاه سقوط کرده، من خیلی ناامید شدم اما برای پی بردن به صحت خبر با سردار جوکار نماینده سابق مردم یزد که آن زمان رئیس سازمان بسیج دانش آموزی بود تماس گرفتم و ایشان بعد از 20 دقیقه به من اعلام کرد دروغ است و کرمانشاه از یزد امن تر است، پی بردم قضیه مشکوک است و بعد از بررسی و پیگیری به شخصی رسیدم که برای اولین بار خبر را نقل کرده است و بعد از کلی صحبت کردن اعتراف کرد که فردی با دادن  مبلغ حدود 7 میلیون تومان به من خواست تا این شایعه را پخش کنم.

نمی دانستند مملکت صاحب دارد

وی گفت: فتنه گران خیلی حساب شده پیش می رفتند اما نمی دانستند این مملکت صاحب دارد و امام زمان(عج) هیچگاه نمی گذارد جمهوری اسلامی ایران به دست نا اهلان بیافتد.

شبیه سازی تحرکات مانند عملیات های دفاع مقدس!

رزمنده دفاع مقدس عنوان کرد: جالب بود که تمام تحرکات آشوب گران 88 بر اساس عملیات های دفاع مقدس شبیه سازی شده بود و بیشتر تحرکات در شب انجام می شد.

وی خاطر نشان کرد: در یزد درگیری ها حدود 25 شب طول کشید و سرانجام تمام شد.

9 دی ملت خروشید

حدادی اظهار کرد: روز عاشورای 88 نیز در یزد با توجه به تدابیری که اندیشیده شده بود مشکل خاصی نبود اما در تهران فتنه گران حتی طبق قانون جنگل نیز عمل نکردند و وقاحت را تمام کردند، حسینیه ها را آتش زدند، با ورود به حسینیه ها و مجروح کردن عزاداران آنها را از حسینیه بیرون کرده و زن و مردم فتنه گر لخت و عریان با هم می رقصیدند.

جانباز فتنه 88 گفت: سرانجام صبر مردم انقلابی تمام شد و با خروش در 9 دی ماه فتنه گران را سر جای خود نشاندند و دشمنان اسلام و انقلاب را ناامید کردند و فهماندند همواره حامی اصل ولایت  فقیه حضرت امام خامنه ای(مدظله العالی) هستند.

وی تاکید کرد: کسانی که می خواهند 9 دی را کم رنگ کنند کور خوانده اند و باید بدانند تا خون در رگ ماست حامی ولایت می‌مانیم و هر ساله 9 دی را باشکوه تر گرامی می داریم.

انتهای پیام/ک

یزد ندا




رای شما
میانگین (0 آرا)
The average rating is 0.0 stars out of 5.