Skip to Content


فرمانده،تکاوری واقعی و پدری مهربان!


خاطرات یک سرباز اردکانی از حاج محمد ناظری

بنده مدت ۲۱ ماه در یگان تفنگداران دریایی سپاه خدمت کرده ام و به مدت یک ماه سرباز شخص خود سردار بودم ،با جرات میتوانم بگویم سردار بهترین فرمانده ای بود که در تمام طول خدمتم داشتم، شیرمردی بود که تنها و بدون مهمات با یک قایق نظامی به ناو های رزمی آمریکا نزدیک می شد،از هیچ چیزی ترس نداشت و شجاعتش در یگان زبانزد همه بود.
در منطقه همیشه لباس رزم به تن داشت،یعنی بنده در این مدت فقط یک بار دیدم که لباس رسمی سپاه رو به تن داشت و آن هم در جلسه ای در ستاد کل نیرو های دریایی بود.همیشه با سرباز ها برخورد صمیمی و خوبی داشت و مثل پدر هوای بچه ها رو داشت در میدان صبحگاه همیشه در یگان سرباز ها می ایستاد،همیشه همراه سربازها رژه می رفت وهمیشه یار و غمخوار سربازها بود.
همیشه یک کلت کمری همراه سردار بود،می گفت متعلق به همرزم شهیدش بوده و خیلی براش عزیز و دوست داشتنی هست. بنده خودم چند باری این کلت کمری را به دست گرفته ام خیلی اسلحه خوش دستی بود و خیلی هم کارکرده بود ؛الان نمیدونم این کلت به کی میرسه،خوشا به حالش کلتی که دست دو بزرگ مرد بوده.

ولی در کل بگویم فرمانده به معنای واقعی تفنگدار بود،یک تکاور و یک تفنگدار واقعی.

سرتیپ تفنگدار پاسدار ناظری
واقعا دلم برایش تنگ شده بود…
کاش خیلی زودتر از اینکه به شهادت برسن برای آخرین بار باهاشون تماس میگرفتم …
به یاد فرمانده:
یگان ،به احترام ،ایست، خبر دار

روحش شاد و یادش گرامی …

منبع: اردکان خبر




رای شما
میانگین (0 آرا)
The average rating is 0.0 stars out of 5.