Skip to Content

اردکان نخستین شهر در تغییر نام خیابان ها؛

آیت‌الله اعرافی؛ پیشتاز تغییر نام خیابان ها در زمان طاغوت


آیت‌الله اعرافی که در جلو جمعیت ایستاده بود، فریاد زد: «جاء الحق و زهق الباطل»، مردم هم همراه ایشان این شعار را تکرار کردند. آیت‌الله اعرافی از همان‌جا به میبد رفت و تظاهرات به‌طرف میدان پانزده خرداد ادامه یافت و تابلوها یکی پس از دیگری کنده شد و تابلوهای جدید به‌جای آن نصب گردید. ‌

به گزارش میبدخبر؛اردکان اولین شهری است که پنج ماه قبل از پیروزی انقلاب نام خیابان هایش را عوض کرد.

در جلسه‌ای که با حضور آیت‌الله خاتمی تشکیل گردید، قرار شد نماز عید فطر در خارج از شهرو در فضای بازاقامه گردد. برای مکان‌یابی اطراف اردکان را بررسی کردیم نقطه‌ای در ضلع شمال غربی اردکان ، جنب خیابان نواب صفوی فعلی مناسب تشخیص داده شد و برای آماده کردن آن ،افراد زیادی شرکت داشتند.

عده‌ای خارو خاشاک زمین را جمع آوری و صاف کردند، تعدادی هم به نوشتن پارچه و نصب آن در اطراف زمین پرداختند، وسایل ‌صوت به محل منتقل گردید، زمین آب‌پاشی و همه‌چیز تقریباً برای برپایی یک نماز عید باشکوه ‌آماده شد. در این اوضاع‌واحوال ‌چیزی به ذهن بنده خطور کرد که تا آن روز نظیر آن در ایران صورت نگرفته بود و آن‌هم تغییر نام خیابان‌های اردکان بود، لذا صبح روز 12/6/1357(آخرین روز ماه مبارک رمضان) کاغذ و قلم برداشتم و در مسجد قرائت‌خانه مشغول نوشتن اطلاعیه‌ای دراین‌باره شدم.

 

ساعت نه صبح را نشان می‌داد که نام‌گذاری خیابان‌ها را شروع کردم، چند لحظه بعد دکتر سید علی‌اکبر حسینی نژاد هم وارد مسجد شد، جریان را به او گفتم و درباره نام یکی دو تا از خیابان‌ها با دکتر حسینی نژاد قدری جروبحث کردیم و با توجیهات او نام بعضی از آن‌ها را جابجا کردم،خلاصه اطلاعیه به پایان رسید و فوری آن را تایپ کرده و و آن ها رادر منزل .... تکثیر کردم وبه مسجد قرائت‌خانه آوردم ؛ بدون اینکه به کسی چیزی بگوییم،آن‌ها را تا زدیم و در یک سفره محکم بستیم؛ فقط یکی دو نفر مثل  محمود حیدری، ‌سید باقر حسینی نژاد از قضیه مطلع شدند و دیگر کسی از موضوع خبر نداشت.


صبح روز عید قرار بر این بود که پس از برگزاری نماز صبح مردم به همراه ائمه جماعات از مساجد محلات حرکت کنند و در میدان بسیج فعلی اجتماع کرده وبه‌ طرف محل برگزاری نماز برویم.


حضور مردم بسیار چشمگیر بود، در محل میدان هفت‌حوض (بسیج فعلی) پلاکاردها و پرچم‌ها آماده بود. تقریباً‌ اولین بار بود که عکس‌های بزرگ حضرت امام خمینی(قدس سره) نیز در تظاهرات حمل می‌شد. تظاهرات با فریاد تکبیر آغاز شد و دسته‌جمعی به‌طرف محل برپایی نماز حرکت کردیم؛جمعیت بسیار زیاد بود و تظاهرات باشکوهی برگزار شد. پس از رسیدن به محل برگزاری نماز، ابتدا آیت‌الله خاتمی درباره نماز عید صحبت کرد و قبل از اینکه نماز را آغاز کند، آقای محمود حیدری اطلاعیه تغییر نام خیابان‌ها را قرائت کرد. همزمان اطلاعیه‌های تایپ‌شده در بین مردم توزیع شد.

 

آیت‌الله خاتمی علیرغم اینکه از موضوع هیچ اطلاعی نداشت ،اما خیلی خوب از آن حمایت کرد و گفت: «اگر شهردار مردمی است باید نام خیابان‌ها را بر اساس خواسته مردم تعویض کند». مردم با تکبیرهای رسا سخنان حضرت آیت‌الله خاتمی را تأیید کردند،سپس نماز عید فطرباشکوه تمام برگزار شد. آیت‌الله خاتمی در خطبه‌های نماز در مورد اهداف نهضت اسلامی سخنان مبسوطی بیان فرمود. جالب این بود که در این نماز برای اولین بار آیت‌الله خاتمی به‌جای عصا، شمشیر به دست گرفت؛ زیرا معمولاً ائمه جمعه در اردکان هنگام ایراد خطبه عصا در دست می‌گرفتند. ولی آن روز من یک شمشیر به دست آیت‌الله خاتمی دادم، ایشان هم گرفت و خطبه‌های نماز عید را درحالی‌که شمشیر در دست داشت ایراد کرد.( ‌توضیح اینکه شمشیر مذکور متعلق به حوض عباس بود که چند سال قبل ازآنجا گرفته بودم تا در مراسم محرم که از طرف هیئت قائمی در محله امیری برگزار می‌کردیم ،استفاده کنیم. این شمشیر مدت‌ها در منزل ما بود و آن روز آن را به محل نماز عید آوردم و هنگام ایراد خطبه نماز به دست آیت‌الله خاتمی دادم. پس از پایان خطبه چون ما مشغول هدایت راهپیمایی بودیم، شمشیر از محل برگزاری نماز تا اردکان در دست آقای دکتر محمود میراب‌زاده بود که در جلو تظاهرات حرکت می‌کرد. بعدازآن متأسفانه دیگر آن شمشیر راندیدم و هر چه تلاش کردم بدانم کجا رفته تاکنون موفق به یافتن آن نشده‌ام)


خطبه‌های نماز پایان یافت و تظاهرات عظیمی به راه افتاد، جمعیت شرکت‌کننده بیش از دوازده هزار نفر تخمین زده شد؛ازجمله کارهای جالبی که در آن روز انجام دادیم این بود که در هنگام ایراد خطبه‌های نماز، از مردم برای تهیه دستگاه تکثیر، پول جمع‌آوری کردیم. مبلغ سیزده هزار و هفت‌صد تومان جمع شد. چون در آن زمان بودجه‌ای برای خرید دستگاه، حتی پولی برای تهیه کاغذ و مرکب هم نداشتیم. پول کاغذ و مرکب را تا حد امکان از آقای شیخ احمد احمدی می‌گرفتیم. البته ایشان هم با اجازه آیت‌الله خاتمی پول به ما می‌دادند، اما با جمع‌آوری پول از مردم در آن روز اساسی‌ترین مشکل ما حل شد که در جای خود بیان خواهم کرد.


تظاهرات بعد از نماز عید فطر باشکوه هرچه‌تمام‌تر برگزار شد و تظاهرکنندگان پس از پیمودن خیابان‌های اردکان به مسجد جامع آمدند و حضرت آیت‌الله خاتمی در آنجا طی بیاناتی کوتاه از مردم تشکر کرد و از آن‌ها خواست تا با آرامش مسجد را ترک کنند و همین‌طور هم شد و مراسم عید فطر به‌خوبی و خوشی پایان یافت.


تعویض تابلوها
تغییر نام خیابان‌ها انجام‌شده بود، حالا نوبت تعویض تابلوها بود؛زیرا شهرداری هیچ‌وقت چنین کاری را انجام نمی‌داد. حتی اگر هم موافق بود ،جرأت انجام چنین کاری را نداشت؛ چون هنوز شاه بر اریکه قدرت بود و چند روز قبل به مناسبت سالگرد 28 مرداد در تمام شهرهای کشور از‌جمله اردکان مراسم برگزارشده بود و چنان وانمود می‌کردندکه شاه به‌هیچ‌وجه قصد ترک سلطنت و کشور را ندارد. روز بعد از عید فطر (14/6/57) ابتدا تعدادی تابلو از ورق آهن سفید به ابعاد تابلوهای موجود در خیابان‌ها تهیه و در زیرزمین مدرسه علمیه آن ها را بارنگ آبی رنگ‌آمیزی کردیم و یکی یا دو تا از بچه‌ها که کار خطاطی روی پارچه‌ها را انجام می‌دادند ،نام جدید خیابان‌ها راروی آن‌ها نوشتند و به‌جای نام «شهرداری اردکان» در بالای تابلوها، واژه‌ی «مردم اردکان» ‌نوشته شد. تابلوها بعدازظهر آماده بود و منتظر فرصت برای تعویض آن‌ها بودیم.

اتفاقاً ‌روز بعد از عید فطر مجلس ختم والده آقای پیشوائی در مسجد جامع اردکان برگزار بود و عده زیادی ازجمله آیت‌الله خاتمی و آیت‌الله اعرافی در آن مراسم شرکت داشتند. نردبان و میخ و چکش آماده کردیم و تابلوها را برداشتیم و پس از پایان مجلس ختم، تظاهراتی برای تعویض تابلوها به راه انداختیم. سید باقر حسینی نژاد از آیت‌الله اعرافی خواست که جمعیت را همراهی کند، ایشان گفت: «زودتر انجام بشو د تا من به نماز برسم»؛ زیرا نزدیک غروب بود و ایشان می‌خواست به میبد برود. جمعیت وقتی جلو بسیج فعلی رسید، اولین تابلو خیابان شاهپور به دیوار منزل مسکونی روبروی بسیج، نبش خیابان شهید قانعی فعلی نصب‌شده بود، ‌نردبان را پای تابلو گذاشتند و سید باقر حسینی نژاد رفت بالای نردبان و با انبردستی میخ‌های تابلو را کشید و تابلو را کند و انداخت داخل منزل مسکونی، بعداً مشخص شد که نزدیک بوده تابلو به سر یکی از ساکنین خانه بخورد که به خیر گذشته بود، سپس تابلو خیابان مصطفی خمینی را به‌جای آن نصب کرد. آیت‌الله اعرافی که در جلو جمعیت ایستاده بود، فریاد زد: «جاء الحق و زهق الباطل»، مردم هم همراه ایشان این شعار را تکرار کردند. آیت‌الله اعرافی از همان‌جا به میبد رفت و تظاهرات به‌طرف میدان پانزده خرداد ادامه یافت و تابلوها یکی پس از دیگری کنده شد و تابلوهای جدید به‌جای آن نصب گردید. ‌تابلو میدان ششم بهمن که به میدان 15 خرداد تبدیل‌شده بود، نصب شد. تابلوهای خیابان پهلوی که به امام خمینی تغییر نام‌یافته بود ،یکی پس از دیگری کنده و به‌جای آن تابلوهایی به نام امام خمینی نصب شد.


جمعیت تظاهرکننده تا جلو بیمارستان ضیائی رسید. کلیه تابلوهای این مسیر تعویض شد، در آنجا مأموران شهربانی جلو مردم را سد کردند. معمولاً در این‌گونه مواقع ما چند نفر جمع می‌شدیم و تصمیم می‌گرفتیم چکار بکنیم، اما آن روز بر سر ادامه تظاهرات و نصب بقیه تابلوها کمی اختلاف به وجود آمد؛زیرا شهربانی از ادامه کار، جلوگیری می‌کرد وعده‌ای معتقد به ادامه آن بودند. عده‌ای هم خواستار توقف تظاهرات و بازگشت، دیدیم چون امکان دارد دوباره درگیری به وجود بیاید و افرادی شهید شوند و شاید این کار چندان درست نباشد که به خاطر چند تابلو افرادی را به کشتن بدهیم، ‌لذا بچه‌ها را از همان‌جا جمع‌وجور کردیم و به مدرسه علمیه بازگشتیم؛اگرچه نیروهای انتظامی همان شب به کمک شهرداری کلیه تابلوهایی را که ما نصب‌کرده بودیم جمع‌آوری کرد، اما دیگر تابلو جدیدی جای آن‌ها نصب نکردند و از آن به بعد در اطلاعیه‌ها از نام جدید خیابان‌ها استفاده می‌کردیم. بدین ترتیب اردکان اولین شهر ایران بود که نام خیابان‌هایش عوض شد و نشانه‌های طاغوت از سطح شهر جمع گردید و نام فعلی خیابان‌ها اکثراً همان نام هایی است که در روز عید فطر برای آن‌ها انتخاب کردیم.


بازتاب تغییر نام خیابان‌ها
تعویض تابلوهای خیابان‌های اردکان انعکاس گسترده‌ای در مطبوعات و محافل سیاسی ، امنیتی داشت و اغلب روزنامه‌ها با تیترهای درشت آن را نوشتند و محافل نظامی و امنیتی کشور عکس‌العمل‌های متفاوتی از خود نشان دادند. نمونه‌هایی از این عکس‌العمل‌ها در صفحات 468 تا 474 جلد اول تاریخ اردکان چاپ‌شده است.


 اطلاعیه‌ی تغییر نام خیابان ها
در آن زمان ما هیچ وسیله اطلاع‌رسانی در اختیار نداشتیم؛ برای این‌که این کار بزرگ و جالب (تغییر نام خیابان‌ها) را به اطلاع مردم برسانیم، در تاریخ 15/6/57 اطلاعیه‌ای تحت عنوان «عید فطر و رفراندوم بزرگ» با امضای گروه مجاهدین اردکان نوشتم و در آن اطلاعیه، جریان نماز عید فطر و تغییر نام خیابان‌ها و نحوه تعویض تابلوها را به‌طور مفصّل بیان کردم. این اطلاعیه در تیراژ وسیعی تکثیر و در سطح کشور توزیع شد که‌موجی از شادی را در میان طرفداران انقلاب اسلامی به وجود آورد و شاه و دوستانش نیز غروب سلطنت پهلوی را احساس کردند. این مسئله باعث شد بلافاصله تعدادی نیروی کمکی از اصفهان به اردکان اعزام شوند و چند دستگاه تانک و نفربر در خیابان‌های اردکان دست به مانور بزنند تا رعب و وحشت در میان مردم ایجاد کنند.

منبع:خاطرات علی سپهری اردکانی




رای شما
میانگین (0 آرا)
The average rating is 0.0 stars out of 5.