بازگشت به صفحه کامل

گزارشی از بازدید حیات وحش منطقه شکار ممنوع میبد


این منطقه زیبا در بیابان های اطراف منطقه ندوشن از توابع شهرستان میبد قرار دارد که پس از طی مسافتی نه چندان دور به پاسگاه محیط زیست رسیدیم.

به گزارش "میبدخبر"،به نقل از سایت اردکان امروز: نماز صبح رو که خوندم تلفن همراه خود رو چک کردم که ببینم کسی زنگ زده یا نه چون از روز قبل به همراه دوستان به روستای زیبای فخر آباد ووراعون رفته بودیم وشب خاطره انگیزی برای ما در زیر نور ماه و درسکوت دل انگیزشب رقم خورده بود و من برای اینکه راحت باشم موبایل خود رو نبرده بودم خلاصه وقتی موبایل رودیدم تماس های متعددی گرفته شده بود که بیشترین آن مربوط به دوست خوبم محمد سپهری بود بعد ازتماس های مکرر پیام داده بود که فردا قراره به همراه کسانی که درکلاس های انجمن دوستداران محیط زیست شرکت کردن ساعت پنج و نیم صبح به منطقه شکار ممنوع مرور بریم میای یا نه؟ از موعد مقرر گذشته بود با خودم گفتم از خونه میزنم بیرون اگرهنوز نرفتن که میرم وگرنه که از هوای با طراوت صبحدم استفاده می کنم...وقتی رسیدم که دوستان سوار ماشین شده بودند وآماده رفتن.محمد یه خورده گله کرد قضیه دیشب رو را براش گفتم وراهی شدیم...

این منطقه دربیابان های اطراف ندوشن قرار داره که پس از طی مسافتی نه چندان دور به پاسگاه محیط زیست رسیدیم.دربدو ورود آقای خوابگه محیط بان این منطقه به استقبالمان آمد وبعد از سلام واحوال پرسی راهی منطقه شدیم. آقای خوابگه کمی زودتر با موتورش رفت و ماها هم با مینی بوس به دنبالش رفتیم شاید 500 متری بیشتر نرفته بودیم که محیط بان ایستاد وگفت همه بچه ها پیاده بشن وسرو صدایی نکنند اتفاق خوبی رقم خورده بود وبه قول محمد سپهری آرزوی چندین ساله ای که داشت برآورده شده بود.

اول صبح قوچ ومیش ها برای خوردن علوفه از کوه ها پائین اومده بودن وبه راحتی میشد اونا رودید .بدون سر وصدا از رودخانه به سمت بالا حرکت کردیم من زودتر رفتم تا چند تا عکس خوب بگیرم اما قوچ ها ومیش ها که 20 تا 30 تایی هستند خیلی تیز وسریع متوجه حضور ماها شدند وبه سمت کوه های اطراف فرار کردند. بچه ها به سرپرستی آقای خوابگه از تپه روبرو بالا رفتند ومن از پائین تپه اونا رو تماشا می کردم که یک مرتبه از جلوی بچه ها یه میش تقریبا جوان پا به فرار گذاشت همین که این میش فرار کرد به فاصله چند ثانیه گله ای از قوچ ها ومیش ها که خوابیده بودندپا به فرار گذا شتند وبه پشت تپه رفتند منظره بسیار دیدنی بود که تا به حال بچه هائی هم که چندین سال به پارک های ملی ومناطق شکار ممنوع رفت وآمد داشتن همچین صحنه ای رو ندیده بودند. با فرار میشها بچه ها هم شروع به دویدن کردن تا از بالای تپه فرار اونا ببین ومن از پائین تپه فقط حسرت خوردم که چرا زودتر نرفته بودم...

گله گوسفندهاخیلی سریع به بالای کوه رسیده بودن ومن مجبور شدم ازهمون پائین کوه چند تا عکس بگیرم.بچه ها دیگه داشتن برمی گشتن که خودم وبه محیط بان رسوندم ،محیط بانی که 16 سال دراکثر مناطق حفاظت شده استان مشغول به خدمت بوده وخاطرات خوبی داشت. ازش سوال کردم چند سال اینجاست که گفت: دو سال .ازمنطقه و حیات وحش مرور پرسیدم که گفت: بین همه مناطقی که من خدمت کردم منطقه شکار ممنوع مرور بهترین جائیکه میشه حیات وحش اونو به راحتی دید واقعا همین جوربود چون دربازگشت کنار رودخانه کبک ها درحال رفت وآمد بودند... برنامه بعدی رها سازی یک حلقه مار بود که درزیست گاه طبیعی خود با شورو نشاط و خوشحالی دوستداران محیط زیست برگزار شد....

به پاسگاه برگشتیم و صبحانه نان و پنیر چای شیرین رو درکنار دوستان خوردیم و همه ازاینکه روز بی نظیری داشتن خوشحال و خندون بودند و من خوشحال تر که دراین سفر نصفه روزه دوستان جدیدی مثل محمد عندلیب،مهدی شیخی و.. که علاقه مند به طبیعت و مسائل محیط زیست بودن پیدا کردم.




رای شما
میانگین (0 آرا)
The average rating is 0.0 stars out of 5.