بازگشت به صفحه کامل
درد دل یکی از اهالی شهیدیه؛

خدا رحمتت کند «حاجی شیخ» که اگر بودی...


... به خودم گفتم کاشکی مرقد حاجی شیخ اون پایینای شورک، نزدیکای میدون بعثت بود که هرسال مجبور میشدن تا اونجاها رو آسفالت و تمیز کنن. یکی از بچه هامیگفت بیایم گنبد حاجی شیخ رو ببریم دم در ورزشگاه بزاریم...

 میبد خبر؛  متن ذیل، از طرف یکی از مخاطبان سایت به دست ما رسیده که برای رعایت امانت،‌عینا منتشر می گردد.

( آیت الله شیخ محمد ابراهیم اعرافی(ره) ملقب به «حاجی شیخ»)

خدا رحمتت کند «حاجی شیخ» که اگر بودی...

چند روز پیش که از سرکار  بر میگشتم، وارد خیابان اعرافی و سپس خیابان ولی عصر شهیدیه شدم. از کنار مرقد حاجی شیخ و گلزار رد شدم و سوار بر موتور یه فاتحه ای هم خوندم.

تکاپوی کارگران شهرداری و تعداد قابل توجه آنها که همه جوره در حال تمیز کردن خیابان و جدول ها و کاشت گل در پارک ولایت(چسبیده به مسجد امام) و روتوش آسفالت خیابان بودند، توجهم را به خود جلب کرد، باخود گفتم این شهردار جدید چقدر به شورک میرسه، خدا خیرش بده.

 از کنار گلزار رد میشدم که یه ماشین با سرعت از روبرو به سمتم میومد، سریع فرمون موتور رو کج کردم به سمت کناره خیابون که ماشینه بهم نزنه، اومدم توی دلم یه فحشی بهش بدم ولی دیدم بیچاره حق داره، لاین اون سمت خیابون خیلی خراب بود، نمیشد از اونور رفت، مجبور بود بیاد تو لاین من، اینم گذشت .

 همینطور که میرفتم، چاله ها و دست اندازای خیابون ولی عصر(از گلزار به اینطرف) چند باری موتورم رو نوازش دادند،نخاله های ساختمونی کنار خیابون، وضعیت بسیار بد آسفالت خیابون ولی عصر که تا حالا چند تا قربانی گرفته، ساختمونای قدیمی بدون عقب نشینی و چشم انداز های کاملا طبیعی دیگه! که در مسیرم بود، منو به این فکر واداشت که خدا کنه شهردار جدید که اینقده کارگر رو  یکجا به شورک آورده و داره به سر و روی شهر میرسه، این مشکلات رو هم  رفع کنه. بعدش گفتم حتما فردا میان و درستش میکنن.

اونروز گذشت و تا چند روز بعد همین منوال بود ولی یه چیزی باعث تعجبم شد. چرا این چند روز کارگرا همش درگیر همین منطقه هستند و جلوتر نمیرن؟! جلوی گلزار که رسیدم، یه بنری رو نصب کرده بودند که  توش تاریخ و سخنران مراسم سالگرد ارتحال آیت الله اعرافی(ره) نوشته شده بود. مثل برق رابطه بین فعالیت شدید کارگران و سالگرد حاجی شیخ توی ذهنم رو فهمیدم. یادم اومد سال گذشته و سال قبلش و چند سال متوالی پیشترش هم همین صحنه ها رو دیده بودم.

یادم اومد سالی یه بار ماشین آسفالت توی شورک میاد، سالی یه بار کارگرا این جوری خیابونو تمیز میکنن اونم چند روز مونده به رحلت امام جمعه فقیدمون.

هرساله نزدیکای سالگرد رحلت پیر شهرمون که میشه، درست از میدون اعرافی به سمت مرقد حاجی شیخ رو توپ تر و تمیز میکنن، آسفالتاشو درست میکنن. رفتگرارو اضافه میکنن و همه جاشو تمیز میکنن، گل و گل کاری میکنن و روز بیست و ششم هم آبپاشی ، فقط واسه خاطر چندتا مهمون بلند پایه ای که قراره به مراسم بیان.

انگار همه شورک فقط از میدون اعرافی تا مرقد حاجی شیخ هست. انگار شهری که بیش از 15 هزار نفر جمعیت و نیمی از وسعت میبد رو داره، محدود به این چند متر خیابون میشه و بقیه ش هیچ...

به خودم گفتم کاشکی مرقد حاجی شیخ اون پایینای شورک، نزدیکای میدون بعثت بود که هرسال مجبور میشدن تا اونجاها رو آسفالت و تمیز کنن. یکی از بچه هامیگفت بیایم گنبد حاجی شیخ رو ببریم دم در ورزشگاه بزاریم. یا بیایم مهمونای مراسم سالگرد رو یه دور توی خیابون ولی عصر بگردونیم تا بفهمن که شورک فقط اینجا نیست و از اینجا تازه شروع میشه.

موضوع رو به بابای پیرم گفتم. یه آهی کشید و گفت: خدا رحمتت کند حاجی شیخ که اگر بودی، مجبورشون میکردی همه شهر رو درست کنن و بعد از همه، شاید راست خونه خودتو آسفالت و گلکاری کنن. خدا رحمتت کنه حاجی شیخ که اگر در حق کسی ظلم میشد، تا حق مظلوم رو نمیگرفتی و ظالم رو به زانو در نمیاوردی، آروم نمیگرفتی. . . خدا رحمتت کنه که اگه بودی، اجازه نمیدادی تو یه خیابون این همه تبعیض باشه، خدا رحمتت کنه که اگه بودی ...




رای شما
میانگین (8 آرا)
The average rating is 5.0 stars out of 5.